1. Three martini cocktails are my limit.
[ترجمه ترگمان]سه تا کوکتل مارتینی محدودیت من هستن
[ترجمه گوگل]سه کوکتل مارتینی محدودیت من هستند
2. Sherry and Martini are fortified wines.
[ترجمه ترگمان]شری و مارتینی، انواع مشروبات قوی هستند
[ترجمه گوگل]شری و مارتینی شراب غنی شده هستند
3. Diana tasted her martini and quickly spat it out.
[ترجمه ترگمان]دیانا طعم مارتینی را چشید و به سرعت آن را تف کرد
[ترجمه گوگل]دیانا مارتی را طعم داد و به سرعت آن را بیرون کشید
4. And Martini rolls a big, let me see, a big nineteen.
[ترجمه ترگمان]و مارتینی هم بزرگ شد، بگذار ببینم، نوزده سال
[ترجمه گوگل]و مارتینی رول بزرگ، اجازه دهید من را ببینید، نه نوزده بزرگ
5. Converse drank deeply of his martini.
[ترجمه ترگمان]Converse عمیقی از مارتینی نوشید
[ترجمه گوگل]معکوس عمیقا از مارتی می خورد
6. Sue sat at the bar sipping a Martini.
[ترجمه ترگمان]سو در کافه نشسته بود و با مارتینی نشسته بود
[ترجمه گوگل]سو در نوار نشستن مارتینی نشسته است
7. She had a martini and small carafe in front of her, and was nibbling salted peanuts.
[ترجمه ترگمان]او یک عالمه قرص مارتینی و مقداری بادام زمینی خورد و آن را گاز زد
[ترجمه گوگل]او قبل از او یک مارتینی و قلاب کوچک داشت و بادام زمینی شور نمک زده بود
8. Both the Manhattan and martini are served here in delicate vessels that are shaped like old-fashioned champagne glasses.
[ترجمه ترگمان]هر دو منهتن و مارتینی در vessels ظریفی که شبیه عینک قدیمی - هستند خدمت می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو منهتن و مارتینی در اینجا در کشتی های ظریف که مانند شیشه های قدیمی شامپاین شکل شکل گرفته است
9. The martini perfectly fits the bill because of its simplicity.
[ترجمه ترگمان]مارتینی به خاطر سادگی اش، کاملا متناسب با این لایحه است
[ترجمه گوگل]به دلیل سادگی آن، مارتینی با این لایحه کاملا متناسب است
10. The martini cocktail really downs.
[ترجمه ترگمان]مشروب مارتینی واقعا downs
[ترجمه گوگل]کوکتل مارتینی واقعا کاهش می یابد
11. Gary Regan: Ah, martini: The very word denotes sophistication.
[ترجمه ترگمان]گری ریگان: آه، مارتینی: این کلمه بیانگر پیچیدگی است
[ترجمه گوگل]گری ریگان: آه، مارتینی: کلمه بسیار پیچیده است
12. Hannah had poured herself a dry Martini and put in ice cubes and lemon.
[ترجمه ترگمان]هنا بیش از پیش خود را خشک کرده و در قالب یخ و لیمو قرار داده بود
[ترجمه گوگل]هانا یک مارتینی خشک را ریخت و در کوزه یخ و لیمو قرار داد
13. Christopher arrived for a Dry Martini with his officers, some in battle-dress, some in denim fatigues like their men.
[ترجمه ترگمان]کریستوفر به دنبال مارتینی، با افسران خود، برخی در لباس جنگی، مقداری لباس جین به تن داشت
[ترجمه گوگل]کریستوفر با مأموران خود برای یک مارتین خشک وارد شد، بعضی ها در لباس نبرد، برخی از لباس های جین را مانند مردان خود می دیدند
14. Cheswick, you never mind about Martini.
[ترجمه ترگمان] Cheswick \"، تو هیچ وقت به\" مارتینی \"اهمیت نمیدی\"
[ترجمه گوگل]چسویک، شما هرگز در مورد مارتینی فکر نمی کنید
15. Committee Chairman, Helen Martini, said it was a very sensible, if unusual decision.
[ترجمه ترگمان]رئیس کمیته، هلن مارتینی، گفت که این تصمیم بسیار منطقی است
[ترجمه گوگل]هلن مارتینی، رئیس هیئت مدیره، گفت که این تصمیم بسیار منطقی و غیر عادی است