کلمه جو
صفحه اصلی

magnetic pole


معنی : قطب مغناطیسی
معانی دیگر : (جغرافی) قطب مغناطیسی (قطب های شمال و جنوب مغناطیسی که با قطب های جغرافیایی یا واقعی چند درجه فرق دارند)

انگلیسی به فارسی

قطب مغناطیسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: either of the apparent poles of a permanent magnet, at which the lines of magnetic force seem to converge.

(2) تعریف: on the earth's surface, either of two points, one in the north and one in the south, toward which the needle of a magnetic compass points.

• either of two areas near the north and south poles of the earth which attracts compass needles

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] قطب مغناطیسی - قطب مغناطیسی 1- یکی از دو قطب آهنربا که شدت خاصیت مغناطیسی در نزدیکی آنها بیشتر است . این قطبها را شمال و جنوب می نامند 2. یکی از دو موقعیت روی سطح زمین که راستا سوزن قطب نما به آنها اشاره می کند . قطب شمال مغناطیسی به قطب جنوب جغرافیایی نزدیک است و قطب جنوب سوزن قطب نما را جذب می کند .
[زمین شناسی] قطب مغناطیسی زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد. این میدان مغناطیسی در امتداد خطوط نیروی مغناطیسی قرار داشته و دارای جهت شمالی- جنوبی می باشد. اگر به یک آهنربا آزادانه اجازه نوسان داده شود، همیشه در امتداد موازی با میدان مغناطیسی واقع شده و در جهت قطب شمال مغناطیسی قرار خواهد گرفت.

مترادف و متضاد

قطب مغناطیسی (اسم)
electrode, magnetic pole

جملات نمونه

1. The north magnetic pole lies to the west of the geographic North Pole.
[ترجمه ترگمان]قطب مغناطیسی شمالی در غرب قطب شمال جغرافیایی قرار دارد
[ترجمه گوگل]قطب مغناطیسی شمال در غرب قطب شمال جغرافیایی قرار دارد

2. North magnetic poles repel .
[ترجمه ترگمان]قطب های مغناطیسی قطب شمال را دفع می کنند
[ترجمه گوگل]قطب های مغناطیسی شمالی دفع می شود

3. The South Magnetic Pole is where geomagnetic field lines follow an upward direction.
[ترجمه ترگمان]قطب مغناطیسی جنوب جایی است که خطوط میدان مغناطیسی در مسیر رو به بالا قرار دارند
[ترجمه گوگل]قطب مغناطیسی جنوبی جایی است که خطوط میدان ژئومغناطیسی به سمت بالا حرکت می کنند

4. A design of differential stress sensor with six magnetic pole based on counter magnetostriction effect of ferromagnetic materials is given, and the torsion test and uni-tension stress test are made.
[ترجمه ترگمان]طراحی سنسور فشار تفاضلی با شش قطب مغناطیسی بر پایه اثر magnetostriction مواد فرو مغناطیسی داده می شود و تست پیچش و فشار تنش - تنشی انجام می شود
[ترجمه گوگل]طراحی یک سنسور تنش دیفرانسیل با شش پشته مغناطیسی بر اساس اثر مغناطیسی مغناطیسی مواد فرومغناطیسی داده شده است، و تست پیچشی و تست تنش غیر تنش ساخته شده است

5. Single rotor use single bearing bracing, magnetic pole is the integrated structure, collector ring is brass ring.
[ترجمه ترگمان]روتور مجرد از bracing یاتاقان تکی استفاده می کند، قطب مغناطیسی ساختار مجتمع، حلقه جمع کننده و حلقه برنجی است
[ترجمه گوگل]تک روتور با استفاده از یک تسمه تسمه، قطب مغناطیسی یک ساختار یکپارچه است، حلقه جمع کننده حلقه برنج است

6. The disposal of magnetic pole In order to decrease magnetic hysteresis loss, Magnetic poles are put along the axes of rotor and magnetic flux parallel the axes of rotor.
[ترجمه ترگمان]دفع تیر مغناطیسی به منظور کاهش اتلاف پسماند مغناطیسی، قطب های مغناطیسی حول محورهای روتور و شار مغناطیسی موازی محور روتور قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]دفع قطب مغناطیسی به منظور کاهش هیسترزیس مغناطیسی، قطبهای مغناطیسی در امتداد محور روتور و جریان مغناطیسی موازی با محور روتور قرار می گیرند

7. If the Earth's magnetic pole reversal caused by biological extinction, it is not difficult to explain why from time to time, so that the periodic destruction of the Earth civilization.
[ترجمه ترگمان]اگر the قطب مغناطیسی زمین ناشی از انقراض بیولوژیکی باشد، توضیح دادن این که چرا از زمان به زمان، به طوری که نابودی دوره ای تمدن زمین، دشوار نیست
[ترجمه گوگل]اگر زلزله قطبی مغناطیسی زمین ناشی از انقراض بیولوژیکی باشد، دشوار است توضیح دهد که چرا از زمان به زمان، به طوری که تخریب دوره ای تمدن زمین

8. The direction of the earth's magnetic pole, to which the north-seeking pole of a magnetic needle points when free from local magnetic influence.
[ترجمه ترگمان]جهت قطب مغناطیسی زمین، که قطب شمال به دنبال نقطه سوزنی مغناطیسی است، هنگامی که از نفوذ مغناطیسی محلی آزاد می شود
[ترجمه گوگل]جهت قطب مغناطیسی زمین، که قطب شمال از یک سوزن مغناطیسی که در آن آزاد است از تأثیر مغناطیسی محلی برخوردار است

9. There is a force field around the arbitrary magnetic pole.
[ترجمه ترگمان]میدان نیرو در اطراف قطب مغناطیسی دل خواه وجود دارد
[ترجمه گوگل]میدان نیرویی در اطراف میدان مغناطیسی دلخواه وجود دارد

10. The design of differential stress sensor with five magnetic pole based on counter magnetostriction effect of ferromagnetic materials is given.
[ترجمه ترگمان]طراحی سنسور فشار تفاضلی با پنج قطب مغناطیسی بر پایه اثر magnetostriction مغناطیسی مواد مغناطیسی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]طراحی سنسور تنش دیفرانسیل با پنج قطعه مغناطیسی بر اساس اثر مغناطیسی مغناطیسی مواد فرومغناطیسی داده شده است

11. Height proportion of alnico and magnetic pole in magnetic circuit is optimized with optimizing function of ANSYS s. . .
[ترجمه ترگمان]نسبت ارتفاع of و قطب مغناطیسی در مدار مغناطیسی با بهینه سازی عملکرد of s بهینه سازی شده است
[ترجمه گوگل]نسبت ارتفاع قطب آلنیک و مغناطیسی در مدار مغناطیسی با عملکرد بهینه سازی ANSYS بهینه شده است

12. The North Magnetic Pole is moving slowly northwest across the northern stretches of Canada.
[ترجمه ترگمان]قطب مغناطیسی شمالی در شمال غربی کانادا به کندی در حال حرکت است
[ترجمه گوگل]قطب شمال مغناطیسی به آرامی در شمال غربی در امتداد مناطق شمال کانادا حرکت می کند

13. But scientists are now noticing that the magnetic pole has picked up its pace.
[ترجمه ترگمان]اما دانشمندان اکنون متوجه شده اند که قطب مغناطیسی سرعت خود را از دست داده است
[ترجمه گوگل]اما دانشمندان اکنون متوجه هستند که قطب مغناطیسی سرعت آن را گرفته است

14. A single, isolated magnetic pole has never been found.
[ترجمه ترگمان]یک قطب مغناطیسی منفرد و تکی هرگز پیدا نشد
[ترجمه گوگل]یک قطب مغناطیسی جدا شده هرگز پیدا نشد

15. If the north magnetic pole continues at its current rate, it could reach Siberia by 205
[ترجمه ترگمان]اگر قطب مغناطیسی شمالی به نرخ کنونی خود ادامه دهد، می تواند با ۲۰۵ مورد به سیبری برسد
[ترجمه گوگل]اگر قطب مغناطیسی شمال با سرعت فعلی خود ادامه یابد، می تواند به 205 سیبری برسد


کلمات دیگر: