1. When this landmass begins to warm up that section of the mantle, the cycle begins anew.
[ترجمه ترگمان]وقتی این قسمت به گرمی بخشی از پوشش را گرم می کند، چرخه دوباره شروع می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که این زمین زمین شروع به گرم شدن آن قسمت از گوشته می کند، چرخه از نو آغاز می شود
2. Then suddenly the landmass tears apart.
[ترجمه احسان عسکری] سپس به صورت ناگهانی زمین از هم جدا می شود
[ترجمه ترگمان]سپس ناگهان اشک ها از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]سپس ناگهان زمین زمین از هم جدا می شود
3. The landmass of Torness, Skateraw and Barns Ness protects the harbour from the worst of the weather from the west.
[ترجمه ترگمان]دریاچه Torness، Skateraw و barns که از لنگرگاه به خاطر هوای غرب از لنگرگاه محافظت می کنند
[ترجمه گوگل]زمین های زمینی Torness، Skateraw و Barns Ness از بندر از بدترین آب و هوا از غرب محافظت می کند
4. The great Pangaean landmass was now riddled with miles and miles of coastline, and the world was slowly transformed.
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم این قسمت در حال حاضر با مایل ها و مایل ها ساحلی پر شده بود، و جهان به کندی تغییر کرده بود
[ترجمه گوگل]سرزمین های بزرگ پنگئون اکنون با مایل و مایل از خط ساحلی سرازیر شد و جهان به آرامی تغییر یافت
5. Initially, partly sheltered by the great landmass of North Uist, we made good progress southwards.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، تا حدی به وسیله خشکی بزرگ of شمالی، ما پیشرفت خوبی را به سمت جنوب درست کردیم
[ترجمه گوگل]در ابتدا، تا حدودی تحت پوشش سرزمین های بزرگی از شمال اوست، ما پیشرفت خوبی را به سمت جنوب انجام دادیم
6. At this distance, the patterns of ocean and landmass were clear.
[ترجمه ترگمان]در این فاصله، الگوهای اقیانوس و خشکی صاف بودند
[ترجمه گوگل]در این فاصله، الگوهای اقیانوس و زمین های زمین روشن بود
7. The giant Pangaean landmass sowed the seeds of its own destruction.
[ترجمه ترگمان]The غول پیکر، بذر نابودی خود را کاشته بودند
[ترجمه گوگل]سرزمینی پنگای غول پیکر بذر تخریب خود را کاشت
8. It is a collision zone between Jiangnan landmass and Cathaysia landmass.
[ترجمه ترگمان]این منطقه برخوردی بین Jiangnan و and خشکی است
[ترجمه گوگل]این ناحیه برخورد بین زمین های جیانگ نان و سرزمین های کاتایزی است
9. No landmass slows the swell of the southern oceans. Sea birds nest on wind - lashed islands.
[ترجمه ترگمان]هیچ خشکی خشکی اقیانوس جنوبی را آرام نمی کند پرندگان دریایی در جزایر lashed به آشیانه خود باز می گردند
[ترجمه گوگل]هیچ زمین لرزه ای باعث ناپدید شدن اقیانوس های جنوبی نمی شود پرندگان دریایی در جزیره های بادی لانه می زنند
10. Many geographers now call this landmass Eurasia.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردان امروزه این نام را با اروسیه می نامند
[ترجمه گوگل]بسیاری از جغرافیدانان اکنون این منطقه اوراسیا را فرا می گیرند
11. He also did not anticipate running into a landmass before he reached the East Indies.
[ترجمه ترگمان]او همچنین پیش بینی نمی کرد که قبل از رسیدن به جزایر هند شرقی، در خشکی نفوذ کند
[ترجمه گوگل]او پیش از اینکه به هندوهای شرقی برسد، پیش بینی نکرد که به زمین میرسد
12. Asia is a very large landmass.
[ترجمه ترگمان]آسیا یک منطقه بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]آسیا زمین بسیار بزرگ است
13. Asia and Europe form a huge landmass.
[ترجمه ترگمان]آسیا و اروپا خشکی بزرگی را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]آسیا و اروپا یک زمین بزرگ بزرگ را تشکیل می دهند
14. Xinjiang occupies one - sixth of China's landmass, with Tibet the second - largest province.
[ترجمه ترگمان]ژین جیانگ یک ششم منطقه خشکی چین را در اختیار دارد و تبت دومین استان بزرگ چین است
[ترجمه گوگل]سین کیانگ یکی از شش ماموریت چینی را اشغال می کند، و تبت دومین استان است
15. Oceania is a separated ? landmass, but it is separated? from Asia by very shallow water.
[ترجمه ترگمان]اقیانوسه جدا است؟ در خشکی، اما از آن جدا است؟ از آسیا با آب سطحی بسیار کم
[ترجمه گوگل]اقیانوسیه جدا شده است؟ landmass، اما جدا شده است؟ از آسیا با آب کم عمق