1. Tickling or crawling in the larynx provokes cough and wakes them.
[ترجمه ترگمان]Tickling یا خزیدن در حنجره که منجر به سرفه می شود و آن ها را بیدار می کند
[ترجمه گوگل]گلودرد یا خزنده در حنجره موجب سرفه و بیدار شدن آنها می شود
2. Drew died of cancer of the larynx at Lambeth Hospital in 1940, aged 60.
[ترجمه ترگمان]درو در سال ۱۹۴۰ در سن ۶۰ سالگی براثر سرطان حنجره در بیمارستان Lambeth درگذشت
[ترجمه گوگل]درو در سرطان حنجره در بیمارستان لامبث در سال 1940 در سن 60 سالگی فوت کرد
3. After taking a cold, rawness of the larynx and trachea come on, then spasmodic constriction of the larynx at night.
[ترجمه ترگمان]بعد از خوردن سرما، خامی حنجره و نای ادامه پیدا می کنند و سپس انقباض عصبی حنجره را در شب به دست می آورند
[ترجمه گوگل]پس از مصرف سرد، رطوبت حنجره و تراشه، و سپس تنگی اسپاستمی حنجره در شب است
4. Something had gone in his larynx.
[ترجمه ترگمان]چیزی در حنجره اش پیچیده بود
[ترجمه گوگل]چیزی به حنجره اش رفته بود
5. Copious, thick, ropy mucus from the larynx; hoarseness, rough voice, dry cough.
[ترجمه ترگمان]مخاط کلفت، غلیظ و ropy از حنجره اش، صدای زمخت، سرفه خشک
[ترجمه گوگل]مخاطی ضخیم، ضخیم، روغنی از حنجره؛ خفگی، صدای خشن، سرفه خشک
6. Extreme rawness in the larynx and trachea, burning and smarting.
[ترجمه ترگمان]خامی شدید در حنجره و نای، سوزش و smarting
[ترجمه گوگل]سستی شدید در حنجره و سینه، سوزش و هوشمند شدن
7. In a healthy larynx, the chords vibrate gently, releasing puffs of air that are transformed into the voice.
[ترجمه ترگمان]در حنجره سالم، the به آرامی نوسان می کند و puffs هوایی را آزاد می کند که به صدا تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]در یک حنجره سالم، آکورد ها به آرامی ارتعاش می کنند و پاها از هوا پخش می شوند که به صدا تبدیل می شوند
8. Tickling and burning in the larynx with violent paroxysms of coughing.
[ترجمه ترگمان]Tickling و burning در حنجره اش گیر می کرد و به شدت سرفه می کرد
[ترجمه گوگل]گلودرد و سوزش در حنجره با پراکسیسم خفیف سرفه
9. Clutching, cramping, burning felt in the larynx.
[ترجمه ترگمان]دست، گرفتگی و سوزش در حنجره اش چنگ می زد
[ترجمه گوگل]چسبیده، گرفتگی، احساس سوزش در حنجره
10. Tickling and pain in the larynx with the cough.
[ترجمه ترگمان]درد و درد روی حنجره اش و سرفه
[ترجمه گوگل]ریزش و درد در حنجره با سرفه
11. Lipomata of the larynx and the hypopharynx are very ram benign lesions; as they look macroscopically like retention cysts, their diagnosis is usually made after surgery.
[ترجمه ترگمان]Lipomata حنجره و the آسیب های خوش خیم هستند؛ چون آن ها شبیه به cysts نگه داری به نظر می رسند، تشخیص آن ها معمولا بعد از عمل جراحی انجام می شود
[ترجمه گوگل]لیپوماتا حنجره و هیپوفارنکس ضایعات بسیار خوش خیم هستند؛ به عنوان آنها به نظر می رسد مانند کیست های احتباس macroscopically، تشخیص آنها معمولا پس از عمل ساخته شده است
12. The larynx of the gibbon deviates from the basic plan found in the Pongidae and man, thus reflecting its special phylogenetic position.
[ترجمه ترگمان]حنجره این gibbon از طرح اولیه موجود در the و مرد منحرف می شود در نتیجه موقعیت فیلوژنتیکی خاص آن را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]حنجره گیبون از طرح اولیه موجود در Pongidae و انسان منحرف می شود، بنابراین منعکس کننده موقعیت فیلوژنتیک خاص آن است
13. Objectives Nonepithelial Malignant Neoplasms of the larynx and hypopharynx are rare. Their clinical features, diagnosis and treatment were discussed.
[ترجمه ترگمان]اهداف Nonepithelial Malignant از حنجره و hypopharynx نادر هستند ویژگی های بالینی آن ها، تشخیص و درمان مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اهداف: Nepithelial Neoplasms های بدخیم حنجره و hypopharynx نادر هستند ویژگی های بالینی، تشخیص و درمان آنها مورد بحث قرار گرفت
14. Methods: Reconstruction of larynx by the epiglottis cartilage was performed in 32 patients after partial laryngectomy.
[ترجمه ترگمان]روش ها: بازسازی حنجره با غضروف epiglottis در ۳۲ بیمار پس از laryngectomy جزئی انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها: بازسازی حنجره توسط غضروف اپیگلوتی در 32 بیمار بعد از لارنگکتومی جزئی انجام شد
15. After taking a cold rawness of the larynx and trachea come on.
[ترجمه ترگمان]بعد از خوردن سرمای سرد حنجره و نای، نای ادامه پیدا می کند
[ترجمه گوگل]پس از مصرف سرد و حنجره حنجره و تراشه، به سراغتان می آیند