1. a knockdown table
میز جدا شدنی
2. the old lady's knockdown answers amazed everyone
جواب های دندان شکن پیرزن همه را مات کرد.
3. She does not want to knock down his self - esteem .
[ترجمه ترگمان] اون نمی خواد عزت نفسش رو کم کنه
[ترجمه گوگل]او نمیتواند اعتماد به نفس خود را از دست بدهد
4. Knock down the machine before shipping.
[ترجمه ترگمان]قبل از بارگیری دستگاه رو هم بزن به چاک
[ترجمه گوگل]قبل از حمل کالا را از دست ندهید
5. We'll have more space if we knock down the adjoining wall .
[ترجمه ترگمان]اگر به دیوار مجاور برویم، فضای بیشتری خواهیم داشت
[ترجمه گوگل]اگر دیوار مجاور را بکشیم فضای بیشتری خواهیم داشت
6. He skyrocketed into the room and knock down a chair.
[ترجمه ترگمان]به سرعت وارد اتاق شد و یک صندلی را به زمین کوبید
[ترجمه گوگل]او به اتاق ختم شد و صندلی را بریده بود
7. The aim in bowling is to knock down all the pins with one or two bowls.
[ترجمه ترگمان]هدف از بولینگ این است که همه سنجاق را با یک یا دو کاسه در بیاورید
[ترجمه گوگل]هدف در بولینگ این است که تمام پین ها را با یک یا دو کاسه بکشید
8. The market might abandon the stock, and knock down its price.
[ترجمه ترگمان]بازار ممکن است سهام را رها کند و قیمت آن را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]بازار ممکن است سهام را رها کند و قیمت آن را از بین ببرد
9. He wanted to knock down a bank.
[ترجمه ترگمان]می خواست بانک بزند
[ترجمه گوگل]او می خواست بانک را بکشد
10. There was a low protecting wall to knock down the heat blasting from the pit of the furnace.
[ترجمه ترگمان]از دیوار محافظت می کرد تا گرما را از گودال تنور بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]یک دیوار محافظ کم وجود دارد تا انفجار گرما را از گودال کوره خلاص کند
11. How much can you knock down a year?
[ترجمه ترگمان]چقدر می تونی یه سال در بزنی؟
[ترجمه گوگل]چقدر میتونید سالی یکبار بکوبید؟
12. If the round could knock down the target, it could knock down a man.
[ترجمه ترگمان]اگر چرخش می توانست هدف را به زمین بزند، می توانست مردی را نابود کند
[ترجمه گوگل]اگر دور می تواند هدف را از دست بدهد، می تواند یک مرد را بکشد
13. Bulldozers moved in to knock down the shantytown.
[ترجمه ترگمان]bulldozers در حال ضربه زدن به سمت پایین شهر بود
[ترجمه گوگل]بولدوزرها به سمت پایین حرکت می کنند
14. They're just defenseless dolls we set up to knock down at our leisure.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط عروسک هایی هستند که ما برای فراغت از آن آماده می شویم
[ترجمه گوگل]آنها فقط عروسک های بی دفاع هستند که ما را در اوقات فراغتمان به دست آوردیم
15. To knock down ( an opponent in an athletic contest ) by hooking the neck with an outstretched arm.
[ترجمه ترگمان]ضربه زدن به حریف (حریف در مسابقه ورزشی)تا قلاب کردن گردن با یک دست باز شده
[ترجمه گوگل]برای دست کشیدن (یک حریف در یک مسابقه ورزشی) با کشیدن گردن با بازوی کشش
16. See, I can even knock down walls with my kungfu.
[ترجمه ترگمان] ببین، من حتی میتونم با کونگ فو خودم دیوارها رو هم بزنم
[ترجمه گوگل]ببینید، حتی می توانم دیوارها را با کونگ فو من هم بکشم
17. They're selling jeans for ridiculous knockdown prices.
[ترجمه ترگمان]آن ها شلوار جین را به خاطر قیمت های بسیار knockdown می فروشند
[ترجمه گوگل]آنها در حال فروش شلوار جین برای قیمت های مسخره مضحک هستند
18. But there is little doubt that the knockdown had a crucial bearing on the fight.
[ترجمه ترگمان]اما شکی نیست که knockdown در جنگ نقش مهمی داشت
[ترجمه گوگل]اما کمی تردید وجود دارد که نابودی نقش مهم در مبارزه داشت
19. The second knockdown came early in round two.
[ترجمه ترگمان]شکست دوم در اوایل ساعت دو به پایان رسید
[ترجمه گوگل]دومین شکست خوردن در اوایل دور دوم بود
20. Conversely, knockdown GRP 78 by sina sensitized ovarian and breast cancer cells to apoptosis.
[ترجمه ترگمان]بر عکس، knockdown ۷۸ توسط سینا طب سوزنی و سلول های سرطانی سینه به آپوپتوز
[ترجمه گوگل]برعکس، تخریب GRP 78 توسط سلول های سرطانی تخمدان و سینه حساس شده به آپوپتوز
21. Their killing effect is slightly lower, while the knockdown effect against housefly is even better.
[ترجمه ترگمان]اثر قتل آن ها کمی پایین تر است در حالی که اثر knockdown بر ضد housefly حتی بهتر است
[ترجمه گوگل]اثر کشتن آنها کمی کمتر است، در حالی که اثر نابودی آن بر روی چمن مصنوعی حتی بهتر است
22. He bought the three mansions for a knockdown £million.
[ترجمه ترگمان]او سه کاخ برای یک میلیون پوند دیگر را خرید
[ترجمه گوگل]او سه منزل را برای یک میلیون دلاری خریداری کرد
23. The knockdown price partly explains why Fannie Mae typically ranks among the liveliest financial shares in the market: It doesn't cost much to take a flier on Fannie.
[ترجمه ترگمان]قیمت knockdown تا حدودی توضیح می دهد که چرا Fannie می به طور معمول در میان liveliest سهام مالی در بازار قرار دارد: برای شرکت هواپیمایی در Fannie هزینه زیادی ندارد
[ترجمه گوگل]قیمت نابودی تقریبا به این دلیل توضیح می دهد که چرا Fannie Mae به طور معمول به عنوان یکی از محبوب ترین سهام های مالی در بازار رتبه بندی می شود: هزینه های زیادی در Fannie صرف می شود
24. Conjunct – Will knockdown one of his 2 most threatening targets for 10 seconds.
[ترجمه ترگمان]conjunct - ویل یکی از دو هدف اصلی خود را به مدت ۱۰ ثانیه با شکست مواجه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Conjunct - آیا یکی از 2 اهداف خطرناک خود را برای 10 ثانیه از بین می برد
25. We should buy knockdown table and chairs in the apartment.
[ترجمه ترگمان]باید میز و صندلی ها رو تو آپارتمان بخریم
[ترجمه گوگل]ما باید در آپارتمان یک میز ناهار و صندلی بخریم
26. I bought a knockdown chest at the do - it - yourself store.
[ترجمه ترگمان]من یه صندوق knockdown خریدم تو فروشگاه
[ترجمه گوگل]من یک قفسه سینه نازک را در فروشگاه خودم انجام دادم
27. He gave me a real knockdown to the company.
[ترجمه ترگمان] اون به من یه \"knockdown\" واقعی رو داد
[ترجمه گوگل]او به این شرکت خاتمه داد
28. S100A4 knockdown in HN-CICs reduced their self-renewal capability and their stemness and tumorigenic properties, both in vitro and in vivo.
[ترجمه ترگمان]S۱۰۰A۴ knockdown در شبکه حقانی قابلیت تجدید خود را کاهش داده و خواص stemness و tumorigenic آن ها را هم در آزمایشگاه و هم در شرایط ازمایشگاهی کاهش داد
[ترجمه گوگل]نابودی S100A4 در HN-CIC، توانایی خود تجدید و خواص ساقه و خواص توموری را در هر in vitro و in vivo کاهش داد
29. The trouble is that few want to buy, despite the knockdown prices on offer.
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که تعداد کمی از مردم می خواهند با وجود کاهش قیمت پیشنهادی، خرید کنند
[ترجمه گوگل]مشکل این است که تعداد کمی از خریداران می خواهند، با وجود قیمت های نهایی در ارائه، به فروش برسند
30. The younger fighter seemed to have recovered from the knockdown.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که جنگجوی جوان از the بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]جنگنده جوانتر به نظر می رسید از نابودی بهبود یافته است