کلمه جو
صفحه اصلی

leer


معنی : قیافه، نگاه کج، رنگ قیافه، نگاه چپ، نگاه دزدکی، نگاه کج کردن، از گوشه چشم نگاه کردن
معانی دیگر : (از روی بدجنسی یا هرزگی و زیرچشمی) نگاه کردن، با هیزی نظر افکندن، چشم چرانی کردن، جنبه، منظر، خالی، تهی، مجوف

انگلیسی به فارسی

جنبه، قیافه، رنگ قیافه، منظر، نگاه کج، نگاه چپ،نگاه دزدکی، از گوشه چشم نگاه کردن، نگاه کج کردن،خالی، تهی، مجوف


لیر، نگاه کج، قیافه، رنگ قیافه، نگاه چپ، نگاه دزدکی، نگاه کج کردن، از گوشه چشم نگاه کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: leers, leering, leered
• : تعریف: to give a sideways or nasty look or smile suggestive of malicious or sexual thoughts.
مترادف: ogle
مشابه: goggle, smirk, sneer, stare

- She turned to see that he was leering at her.
[ترجمه ترگمان] او برگشت تا ببیند که او به او خیره شده است
[ترجمه گوگل] او تبدیل شد تا ببیند که او به او رحم می کند
اسم ( noun )
مشتقات: leeringly (adv.)
• : تعریف: a sly or suggestive look or smile.
مترادف: ogle
مشابه: goggle, smirk, sneer, stare

• sly or malicious glance; lascivious look; glass furnace
glance at in a sly or malicious manner; look at in a lecherous manner
(british) not burdened, free of encumbrance; starved, weak, famished
if someone leers at you, they smile in an unpleasant way, usually because they are sexually interested in you. verb here but can also be used as a count noun. e.g. he was staring down with a leer on his face.

مترادف و متضاد

قیافه (اسم)
countenance, face, gesture, sight, look, semblance, expression, mien, gest, leer, snoot

نگاه کج (اسم)
slant, leer

رنگ قیافه (اسم)
leer

نگاه چپ (اسم)
leer

نگاه دزدکی (اسم)
peep, leer, slink, sheep's eye

نگاه کج کردن (فعل)
leer

از گوشه چشم نگاه کردن (فعل)
leer

look at longingly


Synonyms: eye, eyeball, gloat, goggle, ogle, smirk, sneer, squint, stare, wink


جملات نمونه

1. he used to stand by his shop and leer at the passing girls
او کنار مغازه اش می ایستاد و به دختران عابر چشم چرانی می کرد.

2. He has a most unpleasant leer.
[ترجمه ترگمان]قیافه اش خیلی ناخوش است
[ترجمه گوگل]او ناخوشایند ترین است

3. He looked at her with an evil leer.
[ترجمه ترگمان]با نگاه شیطانی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به او نگاه کرد و خندید

4. The Van Leer Group Foundation, the only shareholder at present, plans to keep its majority for the coming years.
[ترجمه ترگمان]بنیاد گروه وان Leer، که تنها سهامدار در حال حاضر است، در نظر دارد اکثریت خود را برای سال های آتی نگه دارد
[ترجمه گوگل]بنیاد گروه Van Leer، تنها سهامدار در حال حاضر، قصد دارد اکثریت خود را برای سالهای آینده حفظ کند

5. I am not going to allow you to leer at the witness and smile at her as she describes her alcoholism.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم به شما اجازه بدهم به شاهد نگاه کنید و به او لبخند بزنید
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به شما اجازه می دهد تا به عنوان شاهد و به او لبخند بزنید زیرا او الکل خود را توصیف می کند

6. Only rarely does the leer of insincerity glow through the mask.
[ترجمه ترگمان]فقط به ندرت نوعی عدم صمیمیت را از میان نقاب تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]فقط به ندرت لئون بی قید و شرط را از طریق ماسک درخشش می دهد

7. Van Leer inherited some of his father's acumen but none of his money and certainly none of his love for money.
[ترجمه ترگمان]ون Leer فراست پدرش را به ارث برده بود، ولی هیچ یک از پولش نبود و مسلما هیچ یک از عشقش به پول نبود
[ترجمه گوگل]ون لر بعضی از معضلات پدرش را به ارث برده بود اما هیچ پولی از او نداشت و مطمئنا هیچی از عشقش به پول نبود

8. Van Leer has annual sales of about 4 billion guilders.
[ترجمه ترگمان]وان Leer سالانه حدود ۴ میلیارد گیلدر جریمه می کند
[ترجمه گوگل]Van Leer فروش سالیانه حدود 4 میلیارد گیلدر دارد

9. Leer at the World Erotic Art Museum at 1205 Washington.
[ترجمه ترگمان]Leer در موزه هنر شهوانی World در ۱۲۰۵ واشنگتن
[ترجمه گوگل]لیر در موزه هنرهای زیبای جهانی در سال 1205 واشنگتن

10. A direct attack, a positive leer, blatant ugliness to her face - these never touched her.
[ترجمه ترگمان]یک حمله مستقیم، یک نگاه مستقیم و زشت به صورت او - هیچ وقت به او دست نزده بود
[ترجمه گوگل]یک حمله مستقیم، یک لرزشی مثبت، زشتی فریبنده به چهره او - این هرگز او را لمس نکرده است

11. Dainty of vicinity white bridge, over rainbow horizontal leer, no less than piles Xin Xue.
[ترجمه ترگمان]Dainty از پل سفید مجاور، با leer افقی رنگین کمان، چیزی کم تر از piles ژین ژین، نیست
[ترجمه گوگل]پراکنده از پل سفید، بیش از لایه افقی رنگین کمان، نه کمتر از شمع Xin Xue

12. Either they leer at a woman like a deranged rabbit, or they're lip-wrapping their teeth like those pearly whites are purple and green.
[ترجمه ترگمان]یا آن ها مثل یک خرگوش دیوانه به زن نگاه می کنند، یا مثل آن سفید پوست pearly که به رنگ بنفش و سبز باشند، دندان هایشان را بر هم پیچیده می کنند
[ترجمه گوگل]یا آنها در یک زن مانند یک خرگوش خرگوش قرار می گیرند، یا دندان هایشان را چسب می زنند، مثل سفید پوسته های مرواریدی بنفش و سبز هستند

13. When I asked the clerk for my room key, he gave it to me with a leer.
[ترجمه ترگمان]وقتی از فروشنده خواهش کردم کلید اتاقم را به من بدهد با نگاه leer آن را به من داد
[ترجمه گوگل]وقتی که از پرسنل برای کلید اتاق خود پرسیدم، او را با یک لیر به من داد

14. He gave the women at the bar a drunken leer.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی مستانه به زن ها نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او زنان را در نوار مرد مستی آورد

He used to stand by his shop and leer at the passing girls.

او کنار مغازه‌اش می‌ایستاد و به دختران عابر چشم‌چرانی می‌کرد.



کلمات دیگر: