کلمه جو
صفحه اصلی

launder


معنی : شستن، گازری کردن، شسته شدن
معانی دیگر : (جامه و ملافه و غیره) شستن، شستن و اتو کردن، اتوشویی کردن، تحمل شسته شدن را داشتن، (خوب) شسته شدن، (پولی که از راه نامشروع به دست آمده: از مجرای چند حساب بانکی و کاسبی گذراندن تا سرچشمه ی آن پنهان بماند) پول شویی کردن، پول رد گم کنی کردن، اتو کشیدن، شستشو

انگلیسی به فارسی

گازری کردن، شستن، اتو کشیدن، شسته شدن، شستشو


شستشو، شستن، گازری کردن، شسته شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: launders, laundering, laundered
(1) تعریف: to wash, or wash and iron (clothing, linens, or the like).
مترادف: wash
مشابه: clean, cleanse, dry-clean, lave, rinse, scour, scrub, soak, soap

(2) تعریف: to conceal the source of (money obtained illegally) by channeling it through an intermediary such as a foreign bank, a legitimate business, or a business created solely for such a purpose.
مشابه: conceal, hide, screen, wash
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: to wash, or wash and iron, clothing, linens, or the like.
مترادف: wash
مشابه: clean, scrub, soak

(2) تعریف: to undergo laundering.
مترادف: wash
مشابه: clean, soak

- This fabric launders in cold water.
[ترجمه ترگمان] این پارچه در آب سرد launders می شود
[ترجمه گوگل] این پارچه شستشو در آب سرد
اسم ( noun )
مشتقات: launderable (adj.), launderability (n.)
• : تعریف: a wooden trough in which ore is suspended, washed, and carried in water during processing.
مشابه: channel, chute, conduit, drain, duct, gutter, trough

• do laundry; wash and iron; be washed; pass through an intermediary in order to disguise the source (as of illegal funds)
trough or flume used in cleaning ore (mining)
when you launder clothes, sheets, and towels, you wash and iron them; an old-fashioned use.
to launder money that has been obtained illegally means to send it to a legitimate business or foreign bank, so that when it is brought back nobody knows that it was illegally obtained.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شستن ،شستشو، جعبه چوبی برای حمل آب .
[نساجی] شستشو -شستن - شسته شدن - اتو زدن

مترادف و متضاد

شستن (فعل)
wash, scour, leach, deterge, launder, elute

گازری کردن (فعل)
launder

شسته شدن (فعل)
tub, launder

wash


Synonyms: clean, cleanse, do the laundry, do the washing, rinse


جملات نمونه

1. today, i'll launder these clothes
امروز این لباس ها را خواهم شست.

2. These bed sheets launder well.
[ترجمه ترگمان] این ملافه های تخت خوب شویی میکنن
[ترجمه گوگل]این ورق های تختخواب خوب است

3. Norio worked with foreign banks to launder drug profit.
[ترجمه ترگمان]Norio با بانک های خارجی هم کاری کرده است تا سود مواد مخدر را پولشویی کنند
[ترجمه گوگل]نورویو با بانک های خارجی کار می کرد تا سود خالص را از بین ببرد

4. There is no need to launder bedding or sterilize clothing.
[ترجمه ترگمان]دیگر نیازی به رخت شویی یا لباس sterilize نیست
[ترجمه گوگل]نیازی به تمیز کردن ملافه یا لباس پوشیدن نیست

5. Presumably the decline of domestic servants to launder the disgusting handkerchiefs.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، رد مستخدمین خانه، دستمال های disgusting را launder
[ترجمه گوگل]احتمالا کاهش خدمتگزاران خانگی برای شستن دستمالهای منفجره

6. I'm afraid we cannot launder embroidered items, ma'am.
[ترجمه ترگمان]خانم، متاسفانه ما نمی توانیم وسایل گلدوزی بشویم
[ترجمه گوگل]من می ترسم که ما نمی توانیم آیتم های دوختنی را تمیز کنیم، مامان

7. How you guys launder all the money you're making from the drug deals.
[ترجمه ترگمان]شما چطور پول شویی می کنید و از معامله مواد استفاده می کنید
[ترجمه گوگل]چگونه شما بچه ها تمام پولی که از معاملات دارو تهیه می کنید پول می گیرید

8. The gang launder the steal money through their chain of restaurants.
[ترجمه ترگمان]این باند، پول دزدی را از طریق زنجیره رستوران ها به دست گرفتند
[ترجمه گوگل]باند پول خرج را از طریق رستورانهای زنجیرهای خود تمیز می کند

9. To develop and manage driver, security guard, cleaner, launder, canteen, and other logistics.
[ترجمه ترگمان]برای توسعه و مدیریت راننده، گارد امنیتی، پاک تر، شویی، رستوران و دیگر لجستیک
[ترجمه گوگل]برای توسعه و مدیریت راننده، نگهبان، پاک کننده، شستشو، غذاخوری و دیگر تدارکات

10. The House voted today to crack down on banks that launder drug money.
[ترجمه ترگمان]مجلس امروز به کاهش بانک هایی که پول مواد مخدر را پولشویی می کنند رای دادند
[ترجمه گوگل]مجلس امروز به ریاست بانک هایی که پول مواد مخدر را شسته اند، رایزنی کردند

11. He had admitted suspecting that money he helped Black to launder at banks was the proceeds of drugs trafficking.
[ترجمه ترگمان]او اعتراف کرده بود که پولی که به بلک برای پولشویی در بانک ها کمک کرده است درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر است
[ترجمه گوگل]او اعتراف کرده بود که پولی که او برای کمک به سیاه پوستان در بانک ها درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر را کمک کرد

12. Such sums could prove attractive to all sorts of unsavoury characters, including those who might have money to launder.
[ترجمه ترگمان]این مبالغ می تواند برای همه انواع شخصیت های unsavoury، از جمله کسانی که ممکن است برای پولشویی پول داشته باشند، جذاب باشد
[ترجمه گوگل]چنین مبلغی می تواند جذاب برای همه انواع شخصیت های ناخوشایند، از جمله کسانی که ممکن است پول برای تمیز کردن داشته باشند

13. The Foreign Office had a contract with the prison to launder diplomatic bags.
[ترجمه ترگمان]وزارت امور خارجه قراردادی با این زندان برای پولشویی کردن کیسه های دیپلماتیک داشت
[ترجمه گوگل]اداره امور خارجه قراردادی با زندان برای تمیز کردن کیسه های دیپلماتیک داشت

14. How many guests who expect clean towels every day in an hotel launder their own every day at home?
[ترجمه ترگمان]چند نفر از مهمان ها که هر روز در یک هتل حوله های تمیز را انتظار می کشند، هر روز در خانه خودشان پول شویی را از دست می دهند؟
[ترجمه گوگل]چند نفر از مهمانانی که هر روز در هتل خوابیده اند حوله های تمیز را هر روز در خانه شسته اند؟

15. In the analysis, we simply simulated the contact way between launder and support, which decreased the calculative amount ulteriorly and accelerated the analysis.
[ترجمه ترگمان]در این تجزیه و تحلیل، ما به سادگی روش ارتباط بین پولشویی و حمایت را شبیه سازی کردیم، که مقدار محاسباتی ulteriorly را کاهش داد و آنالیز را تسریع کرد
[ترجمه گوگل]در تجزیه و تحلیل، ما به سادگی روش ارتباطی بین شستشو و پشتیبانی را شبیه سازی کردیم که مقدار محاسبه را به طور ناگهانی کاهش داده و تحلیل را تسریع کرد

Today, I'll launder these clothes.

امروز این لباسها را خواهم شست.


This fabric launders well.

این پارچه خوب شسته می‌شود.


پیشنهاد کاربران

پول شویی


کلمات دیگر: