1. the team's mascot was a goat
شگونه ی آن تیم یک بز بود.
2. The regimental mascot is a goat.
[ترجمه ترگمان]اون نماد هنگ یه بز است
[ترجمه گوگل]طلسم پلیس بز است
3. The team's mascot is a giant swan.
[ترجمه ترگمان]خوش یمنی تیم یک قو بزرگ است
[ترجمه گوگل]طلسم تیم یک قبر غول پیکر است
4. The Olympic Games always has an official mascot.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک همیشه یک مسکات رسمی دارد
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک همیشه دارای یک طلسم رسمی است
5. His little son is the mascot for the local football team.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچکش مسکات تیم فوتبال محلی است
[ترجمه گوگل]پسر کوچک او طلسم برای تیم فوتبال محلی است
6. The football team's mascot is a goat.
[ترجمه ترگمان]خوش یمن تیم فوتبال یک بز است
[ترجمه گوگل]طلسم تیم فوتبال یک بز است
7. Seemed to make a mascot of him: maybe they liked that country look about him.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که به او خوش شانسی نشان می دهد: شاید آن ها از آن روستا خوششان می آمد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که یک طنز از او: شاید آنها دوست داشت که آن کشور در مورد او نگاه کنید
8. He took the Mascot Missile's keys from the tray in the hall and went out into the driving rain.
[ترجمه ترگمان]کلیدهای موشک mascot را از داخل سینی برداشت و بیرون رفت و در باران فرو رفت
[ترجمه گوگل]او کلید های موشک طلسم را از سینی در سالن برد و به باران رانندگی رفت
9. Sugarpuss remained the mascot of the brothers and the select group of friends they allowed up the rope.
[ترجمه ترگمان]Sugarpuss مسکات برادران و گروه منتخب دوستان را که آن ها طناب را رها کرده بودند، باقی گذاشت
[ترجمه گوگل]Sugarpuss باقی مانده طلسم از برادران و گروه انتخاب از دوستان آنها اجازه طناب
10. The race to select the Beijing 2008 Olympic mascot is heating up and from all accounts, the panda is out in front.
[ترجمه ترگمان]این نژاد برای انتخاب مسکات المپیک ۲۰۰۸ پکن در حال گرم شدن است و از همه حساب ها، پاندا در جلو است
[ترجمه گوگل]رقابت برای انتخاب تظاهرات المپیک پکن 2008 گرم می شود و از همه حساب، پاندا در مقابل است
11. The longhorn is the Texas mascot and a passion of the family.
[ترجمه ترگمان]The، مسکات تگزاس و سودای خانواده است
[ترجمه گوگل]Longhorn طلسم تگزاس و اشتیاق خانواده است
12. Everyone's mascot, jester, dogsbody, hoping to foil the punches by rolling over and begging for a pat on the head.
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوش یمن است، دلقک، dogsbody، امیدوار است که با غلت زدن با مشت روی سرش ضربه بزند و سرش را نوازش کند
[ترجمه گوگل]طلسم زنانه، شوخ طبعی، بدن زن سگ، امیدوار است با پرت کردن و خجالت زدن برای سرخ کردن، مشت را خنثی کند
13. The design of Shanghai Expo mascot must have Chellonese cultural characters, state the Chellonese cultural sprit and manifest that Shanghai Expo is a platform. for worldwide cultural exchange.
[ترجمه ترگمان]طراحی of اکسپو شانگهای باید دارای نویسه های فرهنگی Chellonese، state فرهنگی Chellonese باشد و آشکار کند که اکسپو شانگهای یک سکو است برای تبادل فرهنگی جهانی
[ترجمه گوگل]طراحی تئاتر شانگهای Expo باید دارای شخصیت های فرهنگی چلونس باشد، حوزه فرهنگی چلونس را بیان کند و نشان دهد که نمایشگاه شانگهای پلت فرم است برای تبادل فرهنگی جهانی
14. Do you have a fetish accessory ( mascot ) in your sports bag?
[ترجمه ترگمان]آیا شما در کیف ورزشی خود (مسکات)در کیف ورزشی خود دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا لوازم جانبی طلسم را در کیسه ورزشی خود دارید؟
15. Please provide me with a plain mascot plus at least 10 other versions in vector format.
[ترجمه ترگمان]لطفا یک مسکات ساده به علاوه حداقل ۱۰ نسخه دیگر در فرمت برداری را برای من فراهم کنید
[ترجمه گوگل]لطفا من را با یک طلسم ساده همراه با حداقل 10 نسخه دیگر در قالب بردار ارائه دهید