کلمه جو
صفحه اصلی

legalise


معنی : برسمیت شناختن، اعتبار قانونی دادن

انگلیسی به انگلیسی

• make legal or lawful; legitimize, authorize, sanction (also legalize)

مترادف و متضاد

به رسمیت شناختن (فعل)
accredit, recognize, legalize, legalise

اعتبار قانونی دادن (فعل)
legalize, legalise

جملات نمونه

1. They won't ever legalise the drugs trade.
[ترجمه ترگمان]اونا هیچ وقت معامله مواد مخدر رو انجام نمیدن
[ترجمه گوگل]آنها هیچگاه تجارت مواد مخدر را قانونی نخواهند کرد

2. If we were to legalise soft drugs, that would no longer be a problem.
[ترجمه ترگمان]اگر قرار بود داروهای نرم را قانونی کنیم، دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]اگر ما داروهای نرم را قانونی کردیم، دیگر مشکل نخواهد بود

3. The Government wants to legalise payment of higher salaries to non-trade union members.
[ترجمه ترگمان]دولت خواهان قانونی کردن پرداخت حقوق های بالاتر به اعضای اتحادیه های کارگری است
[ترجمه گوگل]دولت می خواهد پرداخت حقوق بالاتر را به اعضای غیر اتحادیه های کارگری قانونی کند

4. The legislation is not intended to legalise what already happens in the industry.
[ترجمه ترگمان]این قانون برای قانونی کردن آنچه که در حال حاضر در این صنعت اتفاق می افتد، نیست
[ترجمه گوگل]این قانون در نظر گرفته نشده است تا آنچه را که در صنعت اتفاق می افتد قانونی کند

5. Hey, why not legalise them?
[ترجمه ترگمان]هی، چرا not؟
[ترجمه گوگل]سلام، چرا آنها را قانونی نمیکنید؟

6. Greece's government recently abandoned plans to legalise private universities, after three months of protests.
[ترجمه ترگمان]دولت یونان اخیرا پس از سه ماه اعتراض، طرح هایی را برای قانونی کردن دانشگاه های خصوصی ترک کرده است
[ترجمه گوگل]دولت یونان اخیرا پس از سه ماه تظاهرات، برنامه های قانونی دانشگاه های خصوصی را رها کرد

7. In New England, proponents are hoping to legalise gay marriage in all six states by 20
[ترجمه ترگمان]در نیوانگلند، طرفداران امیدوارند که ازدواج همجنس گرا را در هر شش ایالت تا ۲۰ سالگی قانونی کنند
[ترجمه گوگل]در نیو انگلند، طرفداران امیدوارند تا 20 سالگی ازدواج همجنسگرایان را در تمام شش ایالت قانونی کنند

8. Japan's ruling Liberal Democratic party plans to legalise casino gambling next year.
[ترجمه ترگمان]حزب حاکم لیبرال دموکرات ژاپن قصد دارد در سال آینده قمار کازینو را قانونی کند
[ترجمه گوگل]حزب حاکم حزب لیبرال دموکرات ژاپن قصد دارد قمار کازینو را در سال آینده قانونی کند

9. The Government remained neutral about whether to legalise soccer betting.
[ترجمه ترگمان]دولت در مورد قانونی کردن شرط بندی فوتبال بی طرف ماند
[ترجمه گوگل]دولت در مورد اینکه آیا شرط بندی فوتبال باید قانونی باشد، باقی ماند

10. The way to encourage this is to legalise the sale of kidneys.
[ترجمه ترگمان]روشی که برای تشویق به این کار وجود دارد این است که فروش کلیه ها را قانونی کند
[ترجمه گوگل]راه تشویق این است که فروش کلیه قانونی شود

11. Of course, no government with half an eye on re-election would ever legalise anything it didn't have to.
[ترجمه ترگمان]البته، هیچ دولتی با نیم نگاهی به انتخابات مجدد هرگز چیزی را قانونی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]مطمئنا، هیچ دولتی با نیم نگاه مجدد به انتخابات، هرگز چیزی را که لازم نبود، قانونی کند

12. Banning drugs mainly promotes crime, so it would be better to legalise, control, tax and discourage them.
[ترجمه ترگمان]ممنوع کردن مواد مخدر به طور عمده باعث ترویج جرم می شود تا قانونی کردن، کنترل، مالیات و دلسرد کردن آن ها بهتر شود
[ترجمه گوگل]ممنوعیت مواد مخدر عمدتا جنایت را تبلیغ می کند، بنابراین بهتر است که قانونی، کنترل، مالیات و تهدید آنها را از بین ببریم

13. Would it be the policy of the Labour party to legalise those drugs?
[ترجمه ترگمان]آیا این سیاست حزب کارگر برای قانونی کردن این داروها است؟
[ترجمه گوگل]آیا این سیاست حزب کارگر برای قانونی کردن این داروهاست؟

14. Ch as e, for example, caused a fuss by excluding a pro-life group and an outfit that wants to legalise cannabis from its competition.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، به دلیل محروم کردن یک گروه حامی زندگی و یک سازمان که می خواهد شاهدانه را از رقابت های خود قانونی کند، باعث ایجاد سر و صدا شد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، به عنوان مثال، با ایجاد یک گروه حرفه ای و یک لباس که قصد قانع کردن کانابیس از رقابت را داشت، باعث ایجاد سر و صدا شد

15. In 200 the Howard government also torpedoed an ACT law to legalise gay civil unions.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰، دولت هاوارد برای قانونی کردن اتحادیه های مدنی همجنس گرا، قانون ACT را تصویب کرد
[ترجمه گوگل]در سال 200، دولت هوارد همچنین قانون حقوقی را قانونی کرد تا اتحادیه های اجتماعی همجنسگرا را قانونی کند


کلمات دیگر: