1. A horse stumbles that has four legs.
[ترجمه ترگمان]یک اسب سکندری می خورد که چهار پا دارد
[ترجمه گوگل]اسب سوار است که دارای چهار پا است
2. To travel through the world it is necessary to have the mouth of hog, the legs of a stag, the eyes of a falcon, the ears of an ass, shoulders of a camel, and the face of an ape, and overplus, a satchel full of money and patience.
[ترجمه ترگمان]برای سفر در دنیا لازم است که دهانه خوک، پاها یک گوزن، چشم یک شاهین، چشم یک شاهین، و صورت یک میمون و یک کیف پر از پول و شکیبایی یک کیف پر از پول باشد
[ترجمه گوگل]برای مسافرت از طریق جهان، لازم است که دهان خوک، پاهای گوزن، چشمهای یک سوسن، گوشهای یک الاغ، شانه شتر و صورت یک مگس، و بیش از حد، یک صندل پر از پول و صبر
3. Old use and wont legs about the fire.
[ترجمه ترگمان]از آن استفاده می کنم و به آتش نزدیک می شوم
[ترجمه گوگل]استفاده قدیمی و پاهای غیر معمول در مورد آتش سوزی
4. My legs were tired after so much walking.
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه راه رفتن، پاهایم خسته بودند
[ترجمه گوگل]پاهایم پس از پیاده روی زیاد خسته شدند
5. She nearly fell down by stumbling over my stretched leg.
[ترجمه ترگمان]او نزدیک بود با سکندری خوران روی پای دراز من بیفتد
[ترجمه گوگل]او تقریبا با افتادن بر پاهای کشش من سقوط کرد
6. The old lady fell down in the street and broke her leg.
[ترجمه ترگمان]پیرزن در خیابان افتاد و پای او را شکست
[ترجمه گوگل]بانوی پیر در خیابان سقوط کرد و پا را شکست
7. She was awake during the operation on her leg.
[ترجمه ترگمان]او در طی عملیاتی که روی پایش بود بیدار شده بود
[ترجمه گوگل]او در طول عملیات بر روی پای او بیدار بود
8. He fell down and broke his legs.
[ترجمه ترگمان]روی زمین افتاد و پاهایش را شکست
[ترجمه گوگل]او سقوط کرد و پاهایش را شکست
9. He sustained injuries to his arms, legs and several internal organs.
[ترجمه ترگمان]او متحمل جراحاتی در بازوها، پاها و چندین اندام داخلی شد
[ترجمه گوگل]او دست ها، پاها و چندین اندام داخلی خود را آسیب دید
10. She had a sudden painful cramp in her left leg.
[ترجمه ترگمان]یک گرفتگی ناگهانی و دردناک در پای چپش دیده می شد
[ترجمه گوگل]او در ناحیه پا چپ ناگهانی دردناکی داشت
11. They bound my arms and legs with rope.
[ترجمه ترگمان]دست هایم و پاهایم را با طناب بسته اند
[ترجمه گوگل]دست و پا را با طناب بستند
12. My bad leg is really giving me gyp today.
[ترجمه ترگمان] پای بد من امروز واقعا مسخره بازیه
[ترجمه گوگل]پای بد من واقعا امروز به من کمک می کند
13. My leg is sore, it hurts.
[ترجمه ترگمان]پام درد میکنه درد میکنه
[ترجمه گوگل]پا من درد دارد، درد دارد
14. Her legs had got swollen from standing up all day.
[ترجمه ترگمان]تمام روز پاهایش ورم کرده بود
[ترجمه گوگل]پاهای او از تمام روز به عقب متورم شده بود