1. A mantis cannot stop the wheel of a cart.
[ترجمه ترگمان]یک جیرجیرک نمی تواند چرخ گاری را متوقف کند
[ترجمه گوگل]یک انبار نمی تواند چرخ یک سبد را متوقف کند
2. Fascinated by this display, Wong Long captured the mantis and took it home with him.
[ترجمه ترگمان]وانگ لانگ با این نمایش Fascinated را جذب کرد و با او به خانه برد
[ترجمه گوگل]با وضوح این نمایشگر، وانگ لانگ مالکیت را به دست گرفت و خانه را با او برد
3. In her mind, it was a female mantis, devouring her mates.
[ترجمه ترگمان]در ذهنش یک جیرجیرک زن بود که mates را می خورد
[ترجمه گوگل]در ذهن او، این یک زن داره، خوردن همسرش
4. A praying mantis on high alert waits for insects drawn through the night to collect Ochroma blossom pollen. Navigation lights glow in the background on the Panama Canal.
[ترجمه ترگمان]یک آخوندک در حال عبادت در انتظار حشرات است که در طول شب جذب می شوند تا گرده شکوفه گل را جمع آوری کنند چراغ های ناوبری در پس زمینه کانال پاناما برق می زنند
[ترجمه گوگل]یک حامی دعا در هشدار بالا منتظر حشرات کشیده در طول شب برای جمع آوری گرده شکوفه Ochroma چراغ های هدایت در پس زمینه کانال پاناما درخشش دارند
5. The female praying mantis often eats the male after they mate.
[ترجمه ترگمان]زنان mantis زن، نر پس از جفت گیری، نر را می خورند
[ترجمه گوگل]زنانی که در حال دعا هستند اغلب پس از همسر شدن مرد را می خورند
6. But the visa's mantis Visas Mantis program already existed by then.
[ترجمه ترگمان]اما این برنامه mantis ویزا قبلا وجود داشته است
[ترجمه گوگل]اما برنامه Vias Mantis Vis Mantis در آن زمان وجود داشت
7. The player will remain imprisoned until the mantis is killed.
[ترجمه ترگمان]این بازیکن تا زمانی که آخوندک کشته شد زندانی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]این بازیکن تا زمانی که منتی کشته شود، در زندان باقی خواهد ماند
8. But the Visa's Visas Mantis program already existed by then.
[ترجمه ترگمان]اما برنامه ویزا ویزا قبلا تا کنون وجود داشته است
[ترجمه گوگل]اما برنامه Visa Mantis Visa در حال حاضر وجود دارد
9. Thisotherworldly creature, a mantis shrimp, was photographed in the watersof Indonesia's Lembeh Strait.
[ترجمه ترگمان]در تنگه watersof اندونزی، یک creature که یک آخوندک است، گرفته شده است
[ترجمه گوگل]این موجودات دیگر جهان، یک میگو مارتین، در آبهای تنگه لمب اندونزی عکس گرفته شده است
10. A Malaysian flower mantis, which crouches among flowers awaiting unsuspecting prey.
[ترجمه ترگمان]یک آخوندک گل مالزی که در میان گل ها قوز کرده منتظر طعمه است
[ترجمه گوگل]گل ماتریس مالزیایی، که در میان گلها در انتظار غارت غیرقابل انتظار است
11. A picture of a mantis shrimp guarding its eggs in Anilao, Philippines, took home top honors in the "Compact Cameras" category.
[ترجمه ترگمان]تصویری از یک میگو که از تخم های خود در Anilao فیلیپین محافظت می کند، در رده بالای \"دوربین فشرده\" قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]یک عکس از یک میگوی منتی محافظت از تخم مرغ خود را در Anilao، فیلیپین، افتخار افتخاری در رده 'Compact Cams' به دست آورد
12. It turns out that Mantis shrimp has a piece of abdominal armourcalled a "telson", which is strong enough to withstands repeatedassaults from other shrimp.
[ترجمه ترگمان]مشخص می شود که میگو یک قطعه از armourcalled شکمی دارد که به اندازه کافی قوی است تا repeatedassaults را از میگو جدا کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که میگو Mantis یک قطعه از شکم شکم به نام 'telson' است که به اندازه کافی قوی است که می تواند مشتقات دیگری از میگو را تحمل کند
13. The mantis focused too much on its prey and neglected a bird behind staring covetously at it.
[ترجمه ترگمان]آخوندک بیش از حد بر طعمه خود تمرکز کرده و یک پرنده را پشت covetously به آن رها کرده بودند
[ترجمه گوگل]مزرعه بیش از حد در شکار خود متمرکز شده است و یک پرنده را پشت سر گذاشته و از آن خوشم می آید
14. Forced to wait, Mantis entered awesome state of mind.
[ترجمه ترگمان]Mantis مجبور شد صبر کند، Mantis شد
[ترجمه گوگل]مجبور شد منتظر بماند، مانتیس حالت فوق العاده ای را وارد کرد