کلمه جو
صفحه اصلی

lay away


معنی : کنار گذاشتن، انداختن
معانی دیگر : 1- اندوختن، (برای مصرف آینده) انباشتن 2- (کالا و غیره را) برای تحویل دادن در آینده کنار گذاشتن، فروختن (و تا هنگام تحویل بعدی) انبار کردن 3- مدفون شدن، خرید قسطی به این ترتیب: کالا کنار گذاشته می شود و پس از پرداخت همه ی قیمت به خریدار تحویل می شود

انگلیسی به فارسی

انداختن، کنار گذاشتن


فراموش کن، انداختن، کنار گذاشتن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a plan to buy something from a store by paying a part of the price every week. You get the thing after you have paid the whole price.

- If you don't have the money for the coat now, you can buy it on layaway.
[ترجمه ترگمان] اگه الان پول نیم تنه رو نداشته باشی، می تونی هر چیزی که بخوای بخری
[ترجمه گوگل] اگر در حال حاضر پول برای کت را نداشته باشید، می توانید آن را به طور غیرمستقیم خریداری کنید

• making a purchase with payments by installments; item bought using a layaway plan

مترادف و متضاد

کنار گذاشتن (فعل)
shunt, reserve, deposit, overrule, bypass, shelf, lay away, pretermit

انداختن (فعل)
drop, relegate, souse, put, hitch, toss, launch, cast, sling, thrust, lay away, fell, throw, fling, hurl, hurtle, delete, omit, shovel, hew, jaculate

جملات نمونه

1. The students laid away their books to do morning exercises.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان کتاب های خود را برای انجام تمرینات صبحگاهی کنار گذاشتند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان کتاب های خود را برای انجام تمرینات صبحگاهی گذاشتند

2. John was laid away in his favorite spot on the hill.
[ترجمه ترگمان]جان روی تپه مورد علاقه اش قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]جان در نقطه مورد علاقه خود را بر روی تپه قرار داده شد

3. He tried to lie away her reputation.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد شهرتش را از دست ندهد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد شهرتش دروغگو باشد

4. She laid away some money for future use.
[ترجمه ترگمان]او برای استفاده آینده مقداری پول کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]او پولی برای استفاده در آینده گذاشت

5. She asked the salesgirl to lay away the rest of the knitting wool.
[ترجمه ترگمان]از the خواست که باقی پشمی بافتنی را کنار بگذارد
[ترجمه گوگل]او از فروشنده فروش خواست تا بقیه پشم بافته را کنار بگذارد

6. The store would be glad to lay away this dress for you till Christmas.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه خیلی خوشحال می شود که این لباس را تا کریسمس برایت نگه دارد
[ترجمه گوگل]فروشگاه خوشحال خواهد شد که این لباس را برای شما به کریسمس بسپاریم

7. It is difficult to lay away money now be cause of the inflation.
[ترجمه ترگمان]کنار گذاشتن پول در حال حاضر مشکل است
[ترجمه گوگل]دشوار است که در حال حاضر پول به علت تورم باشد

8. Squirrels lay away nuts for use in winter.
[ترجمه ترگمان]سنجاب ها به خاطر استفاده از زمستان تخم سگ را از دست می دادند
[ترجمه گوگل]سنجاب برای استفاده در فصل زمستان استفاده می شود

9. Go the Servi ? ce Desk and ask to put a bag of M &? M's on lay away.
[ترجمه ترگمان]the \"ها؟\" اون میز پذیرش و می خوای یه کیسه از \"M\" رو بپوشی؟ و لم کن
[ترجمه گوگل]برو servi سقف میز و درخواست برای قرار دادن یک کیسه M *؟ م در بیرون گذاشتن

پیشنهاد کاربران

طرح پرداخت اقساطی


کلمات دیگر: