1. The students laid away their books to do morning exercises.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان کتاب های خود را برای انجام تمرینات صبحگاهی کنار گذاشتند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان کتاب های خود را برای انجام تمرینات صبحگاهی گذاشتند
2. John was laid away in his favorite spot on the hill.
[ترجمه ترگمان]جان روی تپه مورد علاقه اش قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]جان در نقطه مورد علاقه خود را بر روی تپه قرار داده شد
3. He tried to lie away her reputation.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد شهرتش را از دست ندهد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد شهرتش دروغگو باشد
4. She laid away some money for future use.
[ترجمه ترگمان]او برای استفاده آینده مقداری پول کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]او پولی برای استفاده در آینده گذاشت
5. She asked the salesgirl to lay away the rest of the knitting wool.
[ترجمه ترگمان]از the خواست که باقی پشمی بافتنی را کنار بگذارد
[ترجمه گوگل]او از فروشنده فروش خواست تا بقیه پشم بافته را کنار بگذارد
6. The store would be glad to lay away this dress for you till Christmas.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه خیلی خوشحال می شود که این لباس را تا کریسمس برایت نگه دارد
[ترجمه گوگل]فروشگاه خوشحال خواهد شد که این لباس را برای شما به کریسمس بسپاریم
7. It is difficult to lay away money now be cause of the inflation.
[ترجمه ترگمان]کنار گذاشتن پول در حال حاضر مشکل است
[ترجمه گوگل]دشوار است که در حال حاضر پول به علت تورم باشد
8. Squirrels lay away nuts for use in winter.
[ترجمه ترگمان]سنجاب ها به خاطر استفاده از زمستان تخم سگ را از دست می دادند
[ترجمه گوگل]سنجاب برای استفاده در فصل زمستان استفاده می شود
9. Go the Servi ? ce Desk and ask to put a bag of M &? M's on lay away.
[ترجمه ترگمان]the \"ها؟\" اون میز پذیرش و می خوای یه کیسه از \"M\" رو بپوشی؟ و لم کن
[ترجمه گوگل]برو servi سقف میز و درخواست برای قرار دادن یک کیسه M *؟ م در بیرون گذاشتن