کلمه جو
صفحه اصلی

leave behind


معنی : عقب گذاشتن

انگلیسی به فارسی

رها کردن، ترک کردن


فراموش کردن


قال گذاشتن


به جا گذاشتن


پشت سر گذاشتن


عبور کردن


پشت سر گذاشت، عقب گذاشتن


انگلیسی به انگلیسی

• have remaining behind one, desert, abandon

مترادف و متضاد

عقب گذاشتن (فعل)
pass, outpace, outrun, leave behind, outdistance, outstrip

Abandon


Forget about


Not live longer than; to be survived by


Leave (a trace of something)


Outdo; to progress faster than (someone or something else)


Pass


جملات نمونه

1. Leave behind a clean world for future generations.
[ترجمه احمدرضا کنارکوهی] برای نسل های آینده دنیای تمیزی بجای بگذار.
[ترجمه ترگمان]برای نسل های آینده پشت یک دنیای تمیز بگذارید
[ترجمه گوگل]پشت سر گذاشتن یک جهان پاک برای نسل های آینده

2. Olympic cities usually leave behind a legacy of grand structures to go with the competitions held inside them.
[ترجمه ترگمان]شهرهای المپیک معمولا میراث ساختارهای بزرگ را پشت سر می گذارند تا با رقابت هایی که در آن ها برگزار می شود بروند
[ترجمه گوگل]شهرهای المپیک معمولا میراث ساختارهای بزرگ را ترک می کنند تا با مسابقات داخل آنها برگزار شود

3. Each wishes to leave behind a legacy of solid achievement.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها باید میراث موفقیت خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]هر یک مایل است که در کنار میراثی از موفقیت جامد قرار بگیرد

4. When she dies-and it will be soon-she will leave behind three orphaned children.
[ترجمه ترگمان]وقتی او بمیرد - و بزودی خواهد بود - سه بچه یتیم را پشت سر می گذارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او می میرد - و به زودی - او سه فرزند یتیم را ترک خواهد کرد

5. Do you really think the uneducated people they leave behind will be able to keep the artificial environments stable?
[ترجمه ترگمان]آیا واقعا فکر می کنید افرادی که پشت سر می گذارند می توانند محیط مصنوعی را ثابت نگه دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعا فکر می کنید که افراد بی تحصیل که پشت سرشان می نشینند قادر به حفظ محیط مصنوعی پایدار خواهند بود؟

6. Leave a Surprise Leave behind a special note to be put into a lunch box or under a pillow.
[ترجمه ترگمان]یک سورپرایز را پشت یک یادداشت ویژه بگذارید تا در یک جعبه ناهار و یا زیر بالش قرار داده شود
[ترجمه گوگل]ترک یک شگفتی را پشت یک یادداشت ویژه قرار دهید تا در جعبه ناهار یا زیر بالش قرار داده شود

7. I sense that he wants to leave behind anything that will remind him of those years.
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که او می خواهد هر چیزی را که او را به یاد آن سال ها می اندازد، رها کند
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم که او می خواهد در پشت هر چیزی که او را از آن سال ها یادآوری کند

8. They were forced to leave behind all their most cherished possessions.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند که most را فراموش کنند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند که پشت همه دارایی های متعلق به خود باشند

9. Everybody's got something they had to leave behind.
[ترجمه ترگمان]همه چیزی دارن که باید ازشون جدا بشن
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی را که باید مجبور به عقب نشینی کنند

10. Without concern for the devastation they leave behind, coal companies in the U. S. mine the Appalachian Mountains by simply blasting their tops off.
[ترجمه ترگمان]بدون نگرانی برای ویرانی که پشت سر می گذارند، شرکت های زغال سنگ در آمریکا اس کوه های \"آپالاچیان\" را به سادگی با منفجر کردن نوک آن ها در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]بدون توجه به ویرانی که آنها پشت سر می گذارند، شرکت های ذغال سنگ در U S معادن آپالاچی را به سادگی با انفجار بالا می برند

11. Ernesto Guevara de la Serna: What do we leave behind when we cross each frontier?
[ترجمه ترگمان]آن وقت از مرز عبور می کنیم و از مرز رد می شویم، آن را از پشت سر می گذاریم؟
[ترجمه گوگل]ارنستو گوارا د لا سرنا: وقتی ما از هر مرزی عبور می کنیم، چه چیزی را پشت سر می گذاریم؟

12. Supernovae remnants can leave behind pulsars or spinning neutron stars that may produce gravitational waves.
[ترجمه ترگمان]باقیمانده supernovae می توانند پشت pulsars یا ستاره های نوترونی چرخنده کار بگذارند که ممکن است امواج گرانشی را تولید کنند
[ترجمه گوگل]باقی مانده های ابرنواختر می توانند پشت پالسارها یا چرخش ستاره های نوترونی که امواج گرانشی تولید می کنند را ترک کنند

13. Why not simply intend to leave behind that which brings you joylessness and create a new life instead?
[ترجمه ترگمان]چرا به سادگی قصد ترک آن را ندارید که باعث می شود شما به جای آن یک زندگی جدید ایجاد کنید؟
[ترجمه گوگل]چرا به سادگی قصد ندارید پشت آن را ترک کنید، به طوری که شما را خوشحال می کند و زندگی جدیدی ایجاد می کند؟

14. Guests frequently misplace or leave behind their personal possessions in hotel rooms.
[ترجمه ترگمان]مهمان ها اغلب در اتاق های هتل یا در اتاق های هتل اقامت دارند یا از آن ها خداحافظی می کنند
[ترجمه گوگل]مهمانان اغلب به جای اموال شخصی خود در اتاق های هتل گمراه می شوند و یا ترک می کنند

15. You can leave behind all existing problems and arrive to me on my cost.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید همه مشکلات موجود را پشت سر بگذارید و با هزینه من به من مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید تمام مشکلات موجود را ترک کنید و به هزینه های خود برسید

پیشنهاد کاربران

جا گذاشتن
پشت سرگذاشتن
رها کردن
کنارگذاشتن
ترک کردن

پیشی جستن/گرفتن، پیش افتادن، عبور کردن، جلو زدن

قال گذاشتن - جا گذاشتن
They left me behinfاونا منو قال گذاشتم یا جاگذاشتن

کنار گذاشتن

بر جای گذاشتن ( مانند میراث بر جای گذاشتن )

به نقل از هزاره:
1. نبردن، گذاشتن، باقی گذاشتن
2. ول کردن، ترک کردن، پشت سر گذاشتن
3. جا گذاشتن
4. جلو افتادن از، عقب گذاشتن

leave my extra key behind ! کلید یدکی منو جا بذار ( با خودت نبر )

To go away and not take sth or sb whit you که بستگی به استفاده داره . میتونی بگی نیاز فلان چیز رو یا تعجبی بگی فک کنم نیاوردم فلان چیز رو مثلاً i think i must have left my keys behind

با سرچ و جست جو از ۴ دیکشنری معتبر و کتاب های معتبر فهمیدم معنیشو پس لطفا به اشتراک بگذارید تا بقیه هم بدونن
( ازقصد ) جا گذاشتن چیزی یا کسی
leave ( sth or sb ) ===>behind
درسته معنیش پس به اشتراک بگذارید دیکشنری هایی که استفاده کردم معتبر cambrige longman
oxford و دیکشنری کتاب adv2

زیر پا گذاشتن مثلا سنت ها و عادات رایج


کلمات دیگر: