کلمه جو
صفحه اصلی

necromancer


معنی : غیب گو، ساحر
معانی دیگر : غیبگو، ساحر

انگلیسی به فارسی

غیبگو، ساحر


انگلیسی به انگلیسی

• one who practices necromancy, person who communicates with the dead in order to divine the future; magician; sorcerer; medium

مترادف و متضاد

غیب گو (اسم)
python, augur, seer, delphic oracle, haruspex, necromancer, delphian oracle

ساحر (اسم)
necromancer, conjuror, conjurer, sorcerer, magician, theurgist, witchdoctor

جملات نمونه

1. The necromancer tried to keep the anticipation out of her voice.
[ترجمه ترگمان]necromancer سعی کردند the را از صدایش بیرون بکشند
[ترجمه گوگل]نومحافظهکار سعی داشت پیش بینی خود را از صدای او حفظ کند

2. Necromancer: Lord Arthas, our scouts have found a cache of goblin land mines!
[ترجمه ترگمان]از Necromancer: لرد Arthas، scouts یه انبار از معادن جن پیدا کردن
[ترجمه گوگل]Necromancer: لرد آرتاس، ناظران ما یک کش از معادن زمین مسجد پیدا کرده اند!

3. The necromancer revives an ancient and unholy priest.
[ترجمه ترگمان]The به یک کاهن باستانی و شیطانی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]نابودگر یک کشیش قدیم و ناب را احیا می کند

4. She had once been a living necromancer, and she took orders from no one.
[ترجمه ترگمان]او زمانی یک necromancer زنده بود و از هیچ کس دستور نگرفته بود
[ترجمه گوگل]او یک بار یک جادوگر زندگی بود و او را از هیچکس فرمان نمی گرفت

5. With this ritual, necromancer enchants his own body to protect himself from death.
[ترجمه ترگمان]با این تشریفات، necromancer برای محافظت از خودش، از مرگ محافظت می کنند
[ترجمه گوگل]با این آیین، ناباوران بدن خود را تحریک می کند تا خود را از مرگ محافظت کند

6. Dutin was once a necromancer apprentice.
[ترجمه ترگمان]Dutin زمانی شاگرد necromancer بود
[ترجمه گوگل]دوتین یک شاگرد ناباروری بود

7. All Necromancer pets now play a spawn animation when they are summoned.
[ترجمه ترگمان]حالا همه حیوانات خانگی می توانند در زمان احضار یک انیمیشن spawn را بازی کنند
[ترجمه گوگل]همه حیوانات خانگی Necromancer در حال حاضر احیای انیمیشن زمانی ایجاد می شوند که احضار می شوند

8. With this ritual, the necromancer revives a Wight and binds him to his service.
[ترجمه ترگمان]با این تشریفات، the از نو زنده می شود و او را به خدمت خود پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]با این آیین، ناباوران یک وایت را زنده می کند و او را به خدماتش متصل می کند

9. Necromancer: this class is all about the raise dead spell.
[ترجمه ترگمان]این کلاس درباره بزرگ کردن افسون مرده هاست
[ترجمه گوگل]Necromancer: این کلاس همه چیز را در مورد افزایش طلسم مرده است

10. The necromancer hurls a bolt of dark energies against his enemies.
[ترجمه ترگمان]The گلوله ای از انرژی تیره بر ضد دشمنانش پرتاب می کند
[ترجمه گوگل]نومحافظهکاری از انرژی تاریکی علیه دشمنانش بیرون می زند

11. With this ritual, the necromancer revives a Mound King and binds him to his service.
[ترجمه ترگمان]در این مراسم، the یک پادشاه Mound را زنده می کند و او را به خدمت خود وامی دارد
[ترجمه گوگل]با این آیین، نومحافظهکار، پادشاه جزیره را احیا می کند و او را به خدمت خود متصل می کند

12. Magician, wizard, necromancer, and sorcerer.
[ترجمه ترگمان]جادوگر، جادوگر، necromancer و جادوگر
[ترجمه گوگل]جادوگر، جادوگر، جادوگر و جادوگر

13. Their life had become a never-ending trudge to keep the Looms of the necromancer weaving dreadful enchantments.
[ترجمه ترگمان]زندگی آن ها هیچ گاه به پایان نرسیده بود که the را از سحر و جادو دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]زندگی آنها تبدیل به یک بی وقفه بی پایان برای نگه داشتن پیچ و تاب از necromancer بافت جادو ها وحشتناک است

14. This ambition was encouraged by the magicians, soothsayers and necromancers who clustered at the Imperial Court.
[ترجمه ترگمان]این جاه طلبی توسط جادوگران، soothsayers و necromancers که در دربار امپراطوری جمع شده بودند تشویق شده بود
[ترجمه گوگل]این جاه طلبی توسط جادوگران، جادوگران و جادوگران که در دادگاه امپراتوری جمع شده بودند تشویق شد

15. Although they're full of droll talk and amusing mannerisms, they are still necromancers.
[ترجمه ترگمان]هر چند که پر از شوخی مضحک و mannerisms مضحک است
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها پر از سخن گفتن و سرگرم کننده هستند mannerisms، آنها هنوز necromancers

پیشنهاد کاربران

مرگ دان، جسد خوان، مرده خوان، مرگ شنو

مرگ دان، مرگ شنو، جسد خوان


کلمات دیگر: