کلمه جو
صفحه اصلی

mankind


معنی : مردم، بشریت، نوع انسان، نژاد انسان، بشر، جنس بشر
معانی دیگر : آدمیزاد، انسان، نوع بشر، بنی آدم

انگلیسی به فارسی

نوع انسان، جنس بشر، نژاد انسان


بشر، بشریت، مردم، نوع انسان، نژاد انسان، جنس بشر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the human race; humanity.
مشابه: earth, man, race, species, world

(2) تعریف: men collectively, as distinguished from women.

• humankind, human race, humans collectively; men
you can refer to all human beings as mankind when you are considering them as a group.

مترادف و متضاد

مردم (اسم)
folk, population, people, citizenry, public, mankind

بشریت (اسم)
humanity, mankind, mortality, humankind

نوع انسان (اسم)
mankind, humankind

نژاد انسان (اسم)
mankind, humankind

بشر (اسم)
man, wight, mankind

جنس بشر (اسم)
mankind

human race


Synonyms: flesh, Homo sapiens, human species, humanity, humankind, man, mortality, people, society


جملات نمونه

1. mankind cannot control the caprices of nature
بشر نمی تواند بوالهوسی های طبیعت را مهار کند.

2. mankind cannot plumb all the secrets of the universe
انسان نمی تواند به همه ی اسرار گیتی پی ببرد.

3. mankind is fallible, but god is infallible
انسان لغزش پذیر است ولی خدا لغزش ناپذیر می باشد.

4. all mankind are interrelated . . .
بنی آدم اعضای یکدیگرند . . .

5. reason defines mankind
ویژگی انسان عقل است.

6. god has endowed mankind with reason
خداوند به انسان خرد عطا کرده است.

7. no wonder if mankind rejoices . . .
آدمیزاد اگر در طرب آید چه عجب . . .

8. religion shows how mankind individually and corporately should live
مذهب نشان می دهد که بشر باید چگونه به صورت فردی و گروهی زندگی کند.

9. for the good of mankind
برای سعادت بشریت

10. or the good of mankind
به خاطر سعادت بشریت

11. questions which have perplexed mankind since the beginning of the world
پرسش هایی که از آغاز جهان بشر را حیران کرده است

12. faith in the possibilities of mankind was at a low ebb
ایمان به امکانات بشری به پایین ترین درجه ی خود رسیده بود.

13. they glorified god and served mankind
آنان خدا را حمد و نیایش کردند و به خدمت خلق پرداختند.

14. to fear god and serve mankind
از خدا ترسیدن و به مردم خدمت کردن

15. all reports about the future of mankind are disquieting
تمام خبرهای مربوط به آینده ی بشر نگران کننده است.

16. the permanent love of god for mankind
علاقه ی جاویدان خداوند نسبت به انسان ها

17. the vices and weaknesses common to mankind
گناهان و نقائصی که انسان ها معمولا به آن دچارند

18. the devil equivocates in order to decive mankind
شیطان به منظور اغفال بشر تزویر می کند.

19. the thoughtless despoliation of natural resources by mankind
چپاول نابخردانه ی منابع طبیعی توسط بشر

20. the law of nations, the great ligament of mankind
قانون بین المللی،پیوند عمده ی بشریت

21. overpopulation poses the greatest danger to the future of mankind
زیادی جمعیت بزرگترین خطر برای آینده ی بشریت است.

22. the secrets of creation will always remain unknown to mankind
اسرار خلقت برای بشر همیشه ناشناخته خواهد بود.

23. Since earliest times, mankind has been fascinated by fire.
[ترجمه ترگمان]از زودترین زمان، بشر مجذوب آتش شده است
[ترجمه گوگل]از همان ابتدا، بشر از آتش گرفته شده است

24. Mankind has always been obsessed by power.
[ترجمه ترگمان]بشریت همیشه شیفته قدرت بوده
[ترجمه گوگل]انسان همیشه قدرت را وسوسه کرده است

25. His research is for the betterment of mankind.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات او برای بهتر شدن بشریت است
[ترجمه گوگل]تحقیق او برای بهبود بشر است

26. Mankind exists on food.
[ترجمه ترگمان]بشریت در غذا وجود دارد
[ترجمه گوگل]انسان بر روی غذا وجود دارد

27. Genetic engineering will have revolutionary consequences for mankind.
[ترجمه ترگمان]مهندسی ژنتیک می تواند پیامدهایی انقلابی برای نوع بشر داشته باشد
[ترجمه گوگل]مهندسی ژنتیک پیامدهای انقلابی برای بشر خواهد داشت

28. He smiled calmly at the idiocies of mankind.
[ترجمه ترگمان]و به آرامی به the بشری لبخند می زد
[ترجمه گوگل]او آرام با لبخند لبخند زد و گفت: من از شما خواسته ام

all mankind are interrelated ...

بنی‌آدم اعضای یکدیگرند ...


no wonder if mankind rejoices ...

آدمی‌زاد اگر در طرب آید چه عجب ...


پیشنهاد کاربران

از نوع انسان، از جنس انسان

بشر
The history of mankind.
تاریخ بشر.

بشر ، بشریت ، انسان


کلمات دیگر: