1. malaria causes the shakes
مالاریا موجب تب و لرز می شود.
2. malaria used to be prevalent in gillan
در گیلان مالاریا شایع بود.
3. the malaria victim fevers intermittantly
بیمار مالاریایی دچار تب ادواری می شود.
4. a pandemic outbreak of malaria
شیوع فراگیر مالاریا
5. mosquitoes infected the soldiers with malaria
پشه ها سربازان را دچار مالاریا کردند.
6. patients who present symptoms of malaria
بیمارانی که دارای علایم مالاریا هستند
7. quinine is a specific for malaria
کنین داروی ویژه ی (درمان) مالاریا است.
8. quinine is the cure for malaria
کنین داروی مالاریا است.
9. the great crusade to conquer malaria
جهاد بزرگ برای غلبه بر مالاریا
10. Nowadays, malaria can be treated with drugs.
[ترجمه ترگمان]این روزها مالاریا را می توان با دارو درمان کرد
[ترجمه گوگل]امروزه مالاریا با داروها درمان می شود
11. Mosquitoes are the vectors of malaria.
[ترجمه ترگمان]پشه ها عامل مالاریا هستند
[ترجمه گوگل]پشه ها بردارهای مالاریا هستند
12. This strain of mosquito carries malaria and yellow fever.
[ترجمه ترگمان]این کشش پشه مالاریا و تب زرد را حمل می کند
[ترجمه گوگل]این سوسک پشه مالاریا و تب زرد را حمل می کند
13. A crippling attack of malaria kept him in bed for months.
[ترجمه ترگمان]یک حمله فلج کننده به مالاریا، او را ماه ها در بس تر نگه داشت
[ترجمه گوگل]یک حمله فلج کننده مالاریا ماه ها را در رختخواب نگه داشت
14. I've just recovered from a bout of malaria.
[ترجمه ترگمان]تازه از مالاریا گرفتم
[ترجمه گوگل]من فقط از مالاریا رنج می برم
15. Malaria is a disease carried by mosquitoes.
[ترجمه ترگمان]مالاریا یک بیماری است که پشه حمل می کند
[ترجمه گوگل]مالاریا بیماری است که توسط پشه ها انجام می شود
16. Malaria is endemic in many hot countries.
[ترجمه ترگمان]مالاریا در بسیاری از کشورهای داغ همه گیر است
[ترجمه گوگل]مالاریا در بسیاری از کشورهای گرم پایدار است