کلمه جو
صفحه اصلی

lameness


معنی : شلی، لنگی
معانی دیگر : سکته

انگلیسی به فارسی

لنگش، لنگی، شلی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being lame, crippled condition; weakness, ineffectiveness

مترادف و متضاد

شلی (اسم)
laxity, slack, flaccidity, limping, slackness, lameness

لنگی (اسم)
lag, limp, lameness

جملات نمونه

1. The disease has left her with permanent lameness.
[ترجمه ترگمان]بیماری او را مبتلا به lameness دائمی کرده است
[ترجمه گوگل]بیماری او را با لنگی دائمی ترک کرده است

2. Having been laughed at for his lameness, the boy became shy and inhibited.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که به خاطر lameness خندیده بود، پسر خجالتی و inhibited شد
[ترجمه گوگل]پس از خندیدن به او برای لنگش، پسر خجالتی و مهار شد

3. These records showed that there were occasional mastitis, lameness and infertility problems which were the main factors in reducing milk production.
[ترجمه ترگمان]این اسناد نشان دادند که ورم پستان، lameness و مشکلات ناباروری وجود دارد که عوامل اصلی کاهش تولید شیر هستند
[ترجمه گوگل]این پرونده ها نشان می دهد که مشکالت گاه به گاه، ماستیت، لنگش و ناباروری وجود دارد که عامل اصلی کاهش تولید شیر می باشد

4. The main problem areas were mastitis control, lameness and infertility - not an unknown combination in Britain.
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی این است که کنترل ورم پستان، لنگی پا، و infertility وجود داشته باشد - نه یک ترکیب ناشناخته در بریتانیا
[ترجمه گوگل]زمینه های اصلی مسأله کنترل ماستیت، لنگش و ناباروری بود - ترکیب انگیزه ای در بریتانیا نبود

5. Joint-ill can affect the older foal so any lameness should be treated with suspicion.
[ترجمه ترگمان]بیماری مشترک می تواند بر کره اسب پیری تاثیر بگذارد، بنابراین هر گونه لنگی اس را باید با شک و تردید درمان کرد
[ترجمه گوگل]بیماری مشترک ممکن است بر روی کوه قدیمی تر تاثیر بگذارد، بنابراین هر گونه لنگش باید با سوء ظن درمان شود

6. Infanticide, Herpes, tuberculosis, lameness, infertility, and stereotypic behavior are prevalent, and zoo elephant populations are not self-sustaining without importation.
[ترجمه ترگمان]بیماری تب خال، بیماری تب خال، لنگی،، ناباروری، و رفتار stereotypic رایج هستند و جمعیت های فیل در باغ وحش بدون واردات، خودکفا نیستند
[ترجمه گوگل]نوزادان، هرپس، سل، لنگش، ناباروری و رفتارهای کلیشه ای شایع هستند و جمعیت های فیلد زوپلین بدون وارد شدن به خودی خود پایدار نیستند

7. Will you carry the burden of their lameness?
[ترجمه ترگمان]مسئولیت lameness را به عهده دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا بار لنگ خود را حمل می کنید؟

8. It's said that his lameness resulted from an accident.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که لنگی اس او ناشی از یک تصادف بوده است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که انفجار او ناشی از حادثه است

9. Our dog will sham lameness if he wants to be picked up.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهد از روی پا بلند شود، سگ ما را فریب خواهد داد
[ترجمه گوگل]سگ ما اگر می خواهد برداشته شود، سست خواهد شد

10. He explained that his lameness was due to an accident.
[ترجمه ترگمان]توضیح داد که lameness به علت تصادف است
[ترجمه گوگل]او توضیح داد که لنگش او ناشی از حادثه است

11. Lameness usually is evident at once.
[ترجمه ترگمان]lameness معمولا فورا آشکار می شود
[ترجمه گوگل]لنگش معمولا در یک زمان مشخص است

12. Speak of my lameness, and I straight will halt.
[ترجمه ترگمان]از lameness حرف بزن، و من یک راست می ایستم
[ترجمه گوگل]من از لنگش سخن می گویم، و من مستقیما متوقف خواهم شد

13. His lameness made him fond of sedentary occupation.
[ترجمه ترگمان]lameness او را به شغل sedentary علاقه مند کرده بود
[ترجمه گوگل]لنگش او باعث شد که او از شغل مودبانه برخوردار باشد

14. By reason of his lameness the boy could not play games.
[ترجمه ترگمان]به دلیل lameness نمی توانست بازی کند
[ترجمه گوگل]به دلیل لنگش، پسر نمیتواند بازی کند

15. he sands in your way beg for your song and your movement, dancingwater. Will you carry the burden of their lameness?
[ترجمه ترگمان]اون در راه شما برای song و جنبش تو خواهد بود، dancingwater مسئولیت lameness را به عهده دارید؟
[ترجمه گوگل]او راه خود را برای آهنگ و جنبش خود، صدای تندرستی می سوزاند آیا بار لنگ خود را حمل می کنید؟

پیشنهاد کاربران

سستی - تنگی - نقص

لنگش


کلمات دیگر: