کلمه جو
صفحه اصلی

maroon


معنی : شاه بلوط اروپایی، رنگ خرمایی مایل بقرمز
معانی دیگر : قرمز آلبالویی، (کسی را در جزیره ی بی آب و علف رها کردن و رفتن - سابقا دزدان دریایی این کار را می کردند) یکه و تنها رها کردن، بی کس و کار گذاشتن، ترک کردن، در بیچارگی و عسرت گذاشتن، (جنوب ایالات متحده - مهجور) به طور تفریحی در چادر زندگی کردن، اردو زدن، (نادر) آدم رها شده (در جزیره ی بیابانی یا شرایط سخت)، درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیرافتادن

انگلیسی به فارسی

مارون، شاه بلوط اروپایی، رنگ خرمایی مایل بقرمز


(گیاه‌شناسی) شاه بلوط اروپایی، در جزیره دور افتاده یا جاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن


رنگ زرشکی ، رنگ خرمایی مایل بقرمز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to a dark brownish red color.
مشابه: wine
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: maroons, marooning, marooned
(1) تعریف: to put and leave (someone) ashore on an island or remote coast.
مترادف: strand
مشابه: abandon, jettison, seclude

(2) تعریف: to leave (someone) isolated with little prospect of help or rescue.
مترادف: abandon, desert, forsake, strand
اسم ( noun )
• : تعریف: any of a group of West Indians who are descended from fugitive African slaves of the seventeenth and eighteenth centuries.

• brownish-red color; explosive device making a loud noise (british); act of abandoning someone in a deserted place (especially an island)
abandon in a desolate place (especially an island)
brownish-red
something that is maroon in colour is a dark reddish-purple.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] رنگ شاه بلوطی - درخت شاه بلوط - زرشکی رنگ

مترادف و متضاد

شاه بلوط اروپایی (اسم)
maroon

رنگ خرمایی مایل بقرمز (اسم)
maroon

abandon


Synonyms: beach, cast ashore, cast away, desert, forsake, isolate, leave, leave high and dry, strand


Antonyms: care, help, maintain, rescue, save, take care


جملات نمونه

1. She wore black tights, and maroon socks that stuck up above her boots.
[ترجمه ترگمان]لباس تنگ سیاه پوشیده بود و جوراب های آلبالویی رنگش که بالای پوتین بود
[ترجمه گوگل]او لباس تنگ سیاه و جوراب مارون را که بالای بوتهایش قرار داشت، پوشید

2. Leslie's maroon beret and the winged flash on his shoulder attracted attention as we entered the hall.
[ترجمه ترگمان]همان طور که وارد سرسرا شدیم، کلاه maroon maroon و برق بال دار Leslie توجهش را جلب کرده بود
[ترجمه گوگل]لکه مارون لسلی و فلش بالدار بر روی شانه خود را به عنوان ورود به سالن توجه کرد

3. It's not quite red, it's more like a maroon color.
[ترجمه ترگمان]این کاملا قرمز نیست، بیشتر شبیه یک رنگ آلبالویی است
[ترجمه گوگل]این کاملا قرمز نیست، بیشتر شبیه یک رنگ نارنجی است

4. A maroon jacket and a panama hat with a shiny black ribbon.
[ترجمه ترگمان]یک کت آلبالویی و یک کلاه پاناما با یک روبان مشکی براق
[ترجمه گوگل]یک ژاکت نارنجی و یک کلاه پاناما با یک روبان سیاه و سفید

5. Inside was a small, maroon, leather-bound notebook, but no letter or delivery note.
[ترجمه ترگمان]داخل آن یک دفترچه یادداشت کوچک، آلبالویی و جلد چرمی بود، اما هیچ نامه ای یا یادداشت تحویل نامه
[ترجمه گوگل]در داخل یک نوت بوک کوچک، ماریون، چرمی بود، اما نامه یا نامه تحویل نداشت

6. She wore a long skirt and a baggy maroon V-neck sweater, one of mine she had appropriated and almost worn out.
[ترجمه ترگمان]او دامن بلندی پوشیده بود و یک پلیور گشاد و یک بلوز بافتنی دست باف بود که یکی از آن مال من بود و تقریبا فرسوده شده بود
[ترجمه گوگل]او یک دامن طولانی و یک ژاکت گردن مرواریکی مرواریکی داشت که یکی از معدودی بود که تقریبا فرسوده شده بود

7. He wore a heavy black coat, a maroon woollen scarf and a grey tweed peaked cap.
[ترجمه ترگمان]کت مشکی سنگینی بر تن داشت، یک شال پشمی خرمایی و یک کلاه پشمی خاکستری به سر داشت
[ترجمه گوگل]او یک کت سیاه سنگین، یک روسری پشم گوسفند دار و یک کلاه پشمالوی سیاه خاکستری داشت

8. The varnished wood, pale cream paintwork and maroon fabric were the same as in her own cabin.
[ترجمه ترگمان]رنگ و رنگ و رنگ و رنگ قرمز رنگ و رنگ آلبالویی هم مثل کابین خودش بود
[ترجمه گوگل]چوب لاک زدن، کرم رنگ پریده و پارچه مارون همانند کابین خود بود

9. The maroon dress was neatly folded, and the coral necklace carefully pinned to the bodice with a large safety pin.
[ترجمه ترگمان]لباس آلبالویی را مرتب تا کرده بود و گردن بند مرجانی با دقت به سینه سنجاق شده بود
[ترجمه گوگل]لباس ماریون به صورت منظم به هم خورده بود و گردنبند مرجانی به دقت با لنز ایمنی بالا به لنگر انداخت

10. Ivanov clad in a maroon and gray jogging suit, was staring at a television.
[ترجمه ترگمان]ایوانف با لباس مخمل خرمایی و کت و شلوار خاکستری رنگی به یک تلویزیون خیره شده بود
[ترجمه گوگل]ایوانوف در یک کت و شلوار سیاه و سفید خاکستری پوشیده بود، در تلویزیون تماشا کرد

11. Prints of hunting and racing scenes, dark maroon velvet curtains and hardly any women to be seen.
[ترجمه ترگمان]اثر انگشت شکار و صحنه های مسابقه، پرده های مخملی تیره، و تقریبا هیچ زنی دیده نمی شد
[ترجمه گوگل]نقاشی های صحنه های شکار و مسابقه، پرده های مخملی مرواریدی تاریک و تقریبا هر زن دیده می شود

12. This pillow is maroon. It's a dark red.
[ترجمه ترگمان]این بالش آلبالویی نیست قرمز تیره است
[ترجمه گوگل]این بالش مارون است این یک قرمز تیره است

13. To Ron from Mrs. Weasley: a maroon hand - knitted sweater, always in maroon.
[ترجمه ترگمان]به نظر رون از خانم وی زلی، یک بلوز بافتنی دست باف بود که همیشه به رنگ آلبالویی بود
[ترجمه گوگل]برای خانم وینز رون: یک دستبند با دست دوزدار، همیشه در مارون

14. Pirates used to maroon people on desert islands.
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی به maroon نفر در جزایر بیابانی استفاده کردند
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی مردم را در جزایر بیابانی از بین می برد

Pirates marooned him on a desert island.

دزدان دریایی او را در جزیره‌ی بی‌آب و علف رها کردند.


Our car broke down in Turkey and we were marooned for one week in a little town.

در ترکیه ماشین ما خراب شد و یک هفته در یک شهر کوچک سرگردان شدیم.


پیشنهاد کاربران

رنگ البالویی

انابی سیر


کلمات دیگر: