1. a mannered literary style
سبک ادبی پر تصنع
2. a solemnly mannered ceremony
مراسمی به طرز بسیار رسمی و جدی
3. His prose style is far too mannered and self-conscious.
[ترجمه ترگمان]سبک نثر او بسیار ظریف و self است
[ترجمه گوگل]سبک پروسس او بسیار مرسوم و خودآگاه است
4. Her prose is far too mannered and self-conscious.
[ترجمه ترگمان]نثر او بسیار mannered و self است
[ترجمه گوگل]پروس او بسیار مرسوم و خودآگاه است
5. Hickstone gave a very mannered performance in the lead role.
[ترجمه ترگمان]Hickstone عملکرد بسیار mannered را در نقش اول ایفا کرد
[ترجمه گوگل]Hickstone عملکرد بسیار خوبی را در نقش اصلی ایفا کرد
6. And Moore, although mannered, builds just enough credibility to click in her role.
[ترجمه ترگمان]و مور، اگرچه بی ادب است، اعتبار کافی برای کلیک کردن در نقش خود ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]و مور، هرچند با این شیوه، اعتبار کافی را به دست می دهد تا نقش او را کلیک کند
7. He was well educated, well mannered and as good a farmer as Eler had said.
[ترجمه ترگمان]او تحصیلات خوبی داشت، بسیار مودب بود و به خوبی دهقان بود
[ترجمه گوگل]الر گفت: او به خوبی تحصیل کرده بود، خوب به خوبی و به عنوان یک کشاورز خوب بود
8. Dowson's poetry is mannered, literary, mellifluous, and in a diction operating on a narrow register.
[ترجمه ترگمان]شعر Dowson، mannered، ادبی، mellifluous، و بیانی است که بر روی یک رجیستر محدود عمل می کند
[ترجمه گوگل]شعر دوسون، ادبی، دلربا، و در یک افسانه ای است که در یک ثبت نام باریک عمل می کند
9. Not all little boys are so ill - mannered, said the prince.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده گفت: همه بچه های کوچک این قدر بد رفتاری هستند
[ترجمه گوگل]همه بچه های کوچک خیلی بدبخت هستند، شاهزاده گفت
10. They are always perfectly polite and beautifully mannered.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه خیلی مودب و مودب هستند
[ترجمه گوگل]آنها همیشه کاملا مودب و زیبایی هستند
11. NARRATOR: Attlee, a mild - mannered Christian Socialist, gave Churchill's gaffe a sinister spin.
[ترجمه ترگمان]گفت: Attlee، یک سوسیالیست مسیحی، یک چرخش غمناک به چرچیل داده بود
[ترجمه گوگل]نابارور: اتیل، سوسیالیست مسیحی مسیحی، به چیچیل گریخت
12. Tony was scolded for pulling ill - mannered mugs.
[ترجمه ترگمان]تونی به خاطر کشیدن یک لیوان بد سرزنش شده بود
[ترجمه گوگل]تونی برای کشیدن چنگال های بدبو به سر می برد
13. They swear are ill - mannered and aggressive, wilful as two - year - olds and utterly selfish.
[ترجمه ترگمان]آن ها فحش می دهند - بی ادب و متجاوز، مثل دو بچه دو ساله و مطلقا خودخواه
[ترجمه گوگل]آنها سوگند می خورند که بدبینانه و متجاوز هستند، به عنوان دو ساله و به طور کامل خودخواهانه
14. One of the most ill - mannered things to do at ameala cell phone.
[ترجمه ترگمان]یکی از the کاره ای بدی که تو موبایل \"ameala\" انجام میده
[ترجمه گوگل]یکی از بدترین چیزهایی است که در تلفن همراه ameala انجام می شود