1. I'm very near-sighted without my glasses on.
[ترجمه ترگمان]من بدون عینک خودم خیلی به آن نزدیک هستم
[ترجمه گوگل]من خیلی نزدیکی بین عینک هایم هستم
2. No doubt the committee will wave aside his nearsighted views.
[ترجمه ترگمان]بدون شک کمیته دیدگاه های nearsighted خود را کنار خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]بدون تردید این کمیته موجب نگرانی از دیدگاه های کوتاه مدت خواهد شد
3. It is very difficult for a nearsighted man to pick up a needle from the ground.
[ترجمه ترگمان]خیلی مشکل است که آدم نزدیک بین یک سوزن از زمین بردارد
[ترجمه گوگل]برای یک مرد ناهموار یک سوزن از زمین بسیار سخت است
4. Have the nearsighted patient of astigmatism, can you adorn invisible glasses?
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسه که این شخص نزدیک بین هستند، شما عینک نامرئی می زنید؟
[ترجمه گوگل]آیا بیمار مبتلا به آستیگماتیسم نزدیک است، آیا می توان عینک های نامرئی را تزئین کرد؟
5. Morethan percent were nearsighted and 36 percent had astigmatism, which causes fuzzy vision, the team reported.
[ترجمه ترگمان]این تیم گزارش داد که morethan درصد nearsighted و ۳۶ درصد astigmatism بوده اند که باعث بینایی فازی می شوند
[ترجمه گوگل]گروه گزارش داد که درصد Morethan نزدیک و 36 درصد آستیگماتیسم داشتند که باعث ایجاد بینش فازی می شود
6. So you are not nearsighted at all.
[ترجمه ترگمان]پس تو به هیچ وجه به او نزدیک نیستی
[ترجمه گوگل]بنابراین شما به هیچ وجه نزدیک نیستید
7. Does the nearsighted 300 degree energy of eye perform femtosecond of laser operation?
[ترجمه ترگمان]آیا انرژی nearsighted ۳۰۰ درجه ای از عمل لیزر را انجام می دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا انرژی نور چشم 300 درجه ای از femtosecond عمل لیزر انجام می شود؟
8. Is spectacles for nearsighted persons eye mom be still the first lens very good?
[ترجمه ترگمان]آیا عینک برای nearsighted چشم مردم هنوز اولین لنز خیلی خوب است؟
[ترجمه گوگل]آیا چشم برای چشم انسان ها چشم می تواند هنوز هم اولین لنز بسیار خوب است؟
9. Mike: No they're not you nearsighted little weeny . They're just bent.
[ترجمه ترگمان]نه، آن ها به اندازه چند دقیقه پیش تو را دوست ندارند فقط خم شدن
[ترجمه گوگل]مایک: نه، آنها کمی کوچک و کوچک نیستند آنها فقط خم شده اند
10. A nearsighted man lost his hat in a strong wind.
[ترجمه ترگمان]مردی که نزدیک بود کلاهش را با بادی قوی از دست بدهد
[ترجمه گوگل]یک مرد نابالغ کلاه خود را در یک باد قوی از دست داد
11. Morethan 33 percent were nearsighted andpercent had astigmatism, which causes fuzzy vision, the team reported.
[ترجمه ترگمان]این تیم گزارش داد که morethan ۳۳ درصد nearsighted andpercent بوده اند که باعث ایجاد دیدگاه فازی شده اند
[ترجمه گوگل]تیم گزارش داد که 33٪ از مورهن نزدیک به یک و نیم میلی متر بود و آستیگماتیسم داشت که باعث ایجاد بینش فازی می شود
12. Does myope wear spectacles for nearsighted persons to get online conduce to the radiate that reduces computer cross-eye eyeball ?
[ترجمه ترگمان]آیا myope عینک برای افراد nearsighted می پوشند تا به صورت آنلاین منجر به the شوند که چشم چشمی رایانه را کاهش می دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا میوپ برای افرادی که دارای اشعه های کوچک هستند می تواند عینک های مخصوصی را به وجود آورند تا بتوانند در معرض نور خورشید قرار بگیرند و باعث کاهش چشم بینایی چشم کامپیوتر شود؟
13. He is so nearsighted that he can just see the things put before his eyes.
[ترجمه ترگمان]این قدر نزدیک بین است که می تواند چیزها را در مقابل چشمانش ببیند
[ترجمه گوگل]او خیلی کوتاه است که فقط می تواند چیزهایی را که پیش از چشم او می بیند ببیند
14. The spectacles for nearsighted persons that what facial expression bareheaded brings is good - looking?
[ترجمه ترگمان]عینک به چشم کسانی که چهره او سر برهنه است خوش قیافه است؟
[ترجمه گوگل]عینک برای افراد نابالغ که به نظر می رسد چهره ی چهره را به بیرون پرتاب می کند خوب است؟
15. This is a pair of spectacles for nearsighted persons.
[ترجمه ترگمان]این عینک نزدیک بین persons است
[ترجمه گوگل]این یک جفت عینک برای افراد نابینا است