کلمه جو
صفحه اصلی

maintainable


معنی : نگهداشت پذیر، قابل نگاهداری
معانی دیگر : نگهداشت پذیر

انگلیسی به فارسی

نگهداشت پذیر


قابل نگاه داری


قابل نگهداری، نگهداشت پذیر، قابل نگاهداری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of maintain.

• able to be maintained

مترادف و متضاد

نگهداشت پذیر (صفت)
maintainable

قابل نگاهداری (صفت)
maintainable

جملات نمونه

1. The database will to be easily maintainable and extensible.
[ترجمه ترگمان]این پایگاه داده به راحتی قابل تعمیم و توسعه پذیر خواهد بود
[ترجمه گوگل]پایگاه داده به راحتی قابل نگهداری و گسترش می باشد

2. Objective To study the maintainable time of humoral immunity against Francisella tularensis after infection, influence factors and the recessive infection situation in healthy people.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه زمان maintainable ایمنی humoral در برابر Francisella tularensis بعد از عفونت، عوامل تاثیر گذار و وضعیت عفونت مغلوب در افراد سالم
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه زمان نگهداری ایمنی هومورال علیه Francisella tularensis پس از عفونت، عوامل تاثیر گذار و وضعیت عفونت ناشی از انفوزیون در افراد سالم است

3. Readable and maintainable structure of data records.
[ترجمه ترگمان]ساختار Readable و maintainable داده های مربوط به داده ها
[ترجمه گوگل]ساختار قابل خواندن و نگهداری سوابق داده

4. Code that has these qualities is maintainable, breaking the slowdown/rewrite cycle, and providing true, lasting value.
[ترجمه ترگمان]کد که این ویژگی ها را دارد maintainable است، چرخه بازسازی \/ بازنویسی را می شکند و ارزش پایدار و پایدار را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]کد که دارای این ویژگی ها قابل نگهداری است، شکستن چرخه کاهش / بازنویسی و ارائه ارزش واقعی و پایدار است

5. Nested classes can lead to more readable and maintainable code.
[ترجمه ترگمان]کلاس های Nested می توانند به کده ای قابل خواندن و خوانا منجر شوند
[ترجمه گوگل]کلاس های مستهجن می توانند به کد قابل خواندن و قابل نگهداری منجر شوند

6. There are no qualified maintainable instances to rebuild.
[ترجمه ترگمان]هیچ نمونه واجد شرایط برای بازسازی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ پرونده قابل نگهداری برای بازسازی وجود ندارد

7. This will enable Mr Damant to calculate a better figure of maintainable earnings than has been possible in the past.
[ترجمه ترگمان]این به آقای Damant امکان می دهد تا میزان بهتری از درآمده ای یکنواخت تر را نسبت به گذشته محاسبه کند
[ترجمه گوگل]این امر آقای Damant را قادر می سازد که یک شکل بهتر از درآمد قابل نگهداری را محاسبه نماید تا در گذشته امکان پذیر باشد

8. How do handle changes in a system in an maintainable, reusable, extensibility, and ownership?
[ترجمه ترگمان]چگونه تغییرات در یک سیستم در یک سیستم maintainable، قابل استفاده مجدد، extensibility، و مالکیت چیست؟
[ترجمه گوگل]چگونه یک سیستم در یک سیستم قابل نگهداری، قابل استفاده مجدد، توسعه پذیری و مالکیت چگونه تغییر می کند؟

9. And change will occur . DRY is important if you want flexible and maintainable software.
[ترجمه ترگمان]و تغییر رخ خواهد داد اگر می خواهید نرم افزار انعطاف پذیر و maintainable نیاز دارید، خشک است
[ترجمه گوگل]و تغییر رخ خواهد داد DRY مهم است اگر شما می خواهید نرم افزار قابل انعطاف و قابل نگهداری باشد

10. We employ professional software engineering practices to construct robust and maintainable applications in a team environment.
[ترجمه ترگمان]ما از روش های مهندسی نرم افزار حرفه ای برای ساخت برنامه های قوی و maintainable در یک محیط تیمی استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از شیوه های مهندسی نرم افزار حرفه ای برای ساخت برنامه های قوی و قابل نگهداری در یک محیط تیمی استفاده می کنیم

11. Program generator represents a family of programs, not just a program, the generated programs are more maintainable and correct.
[ترجمه ترگمان]ژنراتور برنامه، یک خانواده از برنامه ها را نشان می دهد، نه فقط یک برنامه، برنامه های تولید شده بیشتر و درست هستند
[ترجمه گوگل]ژنراتور برنامه نشان دهنده یک خانواده از برنامه ها است، نه فقط یک برنامه، برنامه های تولید شده قابل نگهداری و درست هستند

12. The techniques described above allowed the team to secure specific pages to meet the customera ?s security requirement in an efficient and maintainable manner.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های توضیح داده شده در بالا به تیم اجازه می دهد تا صفحات خاصی را برای ملاقات با customera فراهم کند؟ نیازمندی های امنیتی در یک روش کارآمد و کارآمد
[ترجمه گوگل]تکنیک هایی که در بالا توضیح داده شد، به تیم اجازه داد تا صفحات خاصی را برای برآورده ساختن نیازهای امنیتی customera در یک شیوه کارآمد و قابل نگهداری فراهم کند

13. And am looking for someone who can give me neat, clean, maintainable and reusable code!
[ترجمه ترگمان]و دنبال کسی می گردم که بتونه من رو تمیز و تمیز و تمیز و تمیز بده
[ترجمه گوگل]و من به دنبال کسی هستم که می تواند به من کد تمیز، تمیز، قابل نگهداری و قابل استفاده مجدد بدهد!

14. It is emphasized that structural simulation systems should be developed using maintainable data structure and program structure.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس تاکید شده است که سیستم های شبیه سازی سازه ای باید با استفاده از ساختار داده maintainable و ساختار برنامه توسعه داده شوند
[ترجمه گوگل]تاکید می شود که سیستم های شبیه سازی ساختاری باید با استفاده از ساختار داده های قابل نگهداری و ساختار برنامه توسعه داده شوند

پیشنهاد کاربران

نگهداری
قابل نگهداری بودن


کلمات دیگر: