(اقتصاد) پشتوانه قراردادن دو فلز (معمولا طلا و نقره)، معیار قرار دادن دو فلز (معمولا طلا و نقره) و تثبیت قیمت آنها نسبت به یکدیگر، دوفلزی، اصول استعمال سیم وزربرای واحدپول کشور
bimetallism
(اقتصاد) پشتوانه قراردادن دو فلز (معمولا طلا و نقره)، معیار قرار دادن دو فلز (معمولا طلا و نقره) و تثبیت قیمت آنها نسبت به یکدیگر، دوفلزی، اصول استعمال سیم وزربرای واحدپول کشور
انگلیسی به فارسی
(اقتصاد) پشتوانه قراردادن دو فلز (بهطور معمول طلا و نقره)، معیار قرار دادن دو فلز (بهطور معمول طلا و نقره) و تثبیت قیمت آنها نسبت به یکدیگر
اقتصاد یا پول یا سیاست مبتنی بر دو فلز، زوج فلزی
دو فلزی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: bimetallistic (adj.), bimetallist (n.)
مشتقات: bimetallistic (adj.), bimetallist (n.)
• (1) تعریف: the use of two metals, usu. gold and silver, at fixed values in relation to each other, as the monetary standard of currency and value.
• (2) تعریف: the doctrine or policies advocating this standard.
• use of two metals as money (especially gold and silver)
کلمات دیگر: