کلمه جو
صفحه اصلی

binet

انگلیسی به انگلیسی

• family name; alfred binet (1857-1911), french psychologist and researcher, co-developer of one of the first standard iq test

جملات نمونه

1. Binet is considered the progenitor of intelligence testing.
[ترجمه ترگمان]بینه به عنوان نمونه آزمایش هوش شناخته می شود
[ترجمه گوگل]بنت، پیشگام آزمایش هوش است

2. Our test - obsessed society has Binet and Terman to thank -- or to blame.
[ترجمه ترگمان]جامعه معتاد به تست ما، بینه و ترمن \" را به خاطر تشکر یا سرزنش کردن، دارد
[ترجمه گوگل]تست جامعه ما با وسواس به Binet و Terman برای تشویق و یا سرزنش است

3. A Frenchman, the psychologist Alfred Binet, published the first standardized test of human intelligence in 190
[ترجمه ترگمان]یک فرانسوی به نام (آلفرد بینه)اولین آزمون استاندارد شده از اطلاعات انسانی را در سال ۱۹۰ منتشر کرد
[ترجمه گوگل]یک فرانسوی، آلفرد باینت روانشناس، اولین آزمایش استاندارد هوش انسانی را در سال 190 منتشر کرد

4. In 189French psychologist Alfred Binet, the co-inventor of the first intelligence test, asked chess masters to describe how they played such games.
[ترجمه ترگمان]در ۱۸۹ روانشناس فرانسوی، (آلفرد بینه)، مخترع اولین آزمون هوش، از استادان شطرنج خواست تا نحوه بازی آن ها را توصیف کنند
[ترجمه گوگل]در سال 189، آلفرد باینت، روانشناس فرانسوی، مخترع اولین تست اطلاعاتی، از اساتید شطرنج خواسته بود تا توصیف کنند که چگونه چنین بازی هایی را انجام می دهند

5. Ever since the Frenchman Alfred Binet devised the first intelligence test in 190 study after study has confirmed the same result.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که (آلفرد بینه)فرانسوی اولین آزمایش هوش را در سال ۱۹۰ پس از مطالعه انجام داده است نتیجه مشابه را تایید کرده است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آلفرد باینت، فرانسوی، اولین آزمایش هوش را در 190 مطالعه انجام داد پس از مطالعه نتیجه مشابه را تایید کرد

6. Clinical staging was done according to Binet Method.
[ترجمه ترگمان]اجرای بالینی براساس روش بینه انجام شد
[ترجمه گوگل]مرحله بندی بالینی با توجه به روش Binet انجام شد

7. Frenchman, the psychologist Alfred Binet, published the first standardized test of human intelligence in 190
[ترجمه ترگمان]فرانسوی، (آلفرد بینه)، اولین آزمون استاندارد شده از اطلاعات انسانی را در سال ۱۹۰ منتشر کرد
[ترجمه گوگل]فرانسوی، روانشناس آلفرد باینت، نخستین آزمون استاندارد هوش انسانی را در سال 190 منتشر کرد

8. That was left to a French psychologist Binet, and his student, Victor Henri.
[ترجمه ترگمان]این به یک روانشناس فرانسوی، Binet، و his ویکتور هانری داده شد
[ترجمه گوگل]این به یک روانشناس فرانسوی Binet و دانش آموز وی، ویکتور آنری منتهی شد

9. Without a doubt, Olympics field quilt, Austria Binet 's goal crushing.
[ترجمه ترگمان]بدون شک، در المپیک زمستانی، هدف بینه در اتریش خرد شد
[ترجمه گوگل]بدون شک، بازی در میدان المپیک، خرد کردن هدف اتریش بیین

10. The two spent a few hours at Yonville with Binet and then remounted the Bovary carriage.
[ترجمه ترگمان]دو ساعتی در ایونویل با بینه و سپس سوار کالسکه بواری شد
[ترجمه گوگل]دو ساعت چند ساعت در یونویل با بنت گذراندند و سپس حمل و نقل بویاری را دوباره انجام دادند

11. The Kepler problem is solved by vector method and without the Binet equation.
[ترجمه ترگمان]مساله کپلر با روش برداری و بدون معادله بینه حل می شود
[ترجمه گوگل]مشکل کپلر با روش بردار و بدون معادله بینه حل می شود

12. In the last 19th century, the French psychologist Alfred Binet tested seven graphologists . He asked them to distinguish writing samples of average man.
[ترجمه ترگمان]در قرن ۱۹، یک روانشناس فرانسوی به نام (آلفرد بینه)هفت graphologists را آزمایش کرد او از آن ها خواست که نمونه های نوشتن از یک مرد متوسط را تشخیص دهند
[ترجمه گوگل]در قرن نوزدهم، روانشناس فرانسوی آلفرد بیین هفت متخصص گرافولوژی را آزمایش کرد او از آنها خواسته است نمونه های نوشتاری مرد متوسط ​​را تشخیص دهند

13. This paper had obtained some intersting identitiesdepending on generalized Binet formula and shift operator.
[ترجمه ترگمان]این مقاله مقداری از identitiesdepending identitiesdepending را در فرمول کلی بینه و عملگر شیفت به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این مقاله برخی از هویت های بینابینی را که وابسته به فرمول عمومی و عملگر تغییر است به دست آورده است

14. Piaget later developed an interest in psychoanalysis, and spent a year working at a boys' institution created by Alfred Binet.
[ترجمه ترگمان]Piaget کمی بعد به روان کاوی علاقه مند شد و یک سال را در یک موسسه پسرانه که توسط آلفرد بینه به وجود آمده بود، گذراند
[ترجمه گوگل]بعدا پیاژه علاقمند به روانکاوی شد و سالی یک بار در موسسهی پسران آلفرد باینت کار کرد


کلمات دیگر: