میز ناهار خوری
dining table
میز ناهار خوری
انگلیسی به انگلیسی
• dining room table, table where one seats to eat meals
a dining table is a table that you sit at to eat your meals.
a dining table is a table that you sit at to eat your meals.
جملات نمونه
1. The dining table shone with silver and crystal.
[ترجمه ترگمان]میز ناهارخوری با نقره و بلور می درخشید
[ترجمه گوگل]میز ناهارخوری با نقره و کریستال روشن شد
[ترجمه گوگل]میز ناهارخوری با نقره و کریستال روشن شد
2. The flowers on the dining table touched the place with spring and youth.
[ترجمه ترگمان]گل های روی میز ناهارخوری با بهار و جوانی محل را لمس کردند
[ترجمه گوگل]گل در میز ناهار خوری به جایی رسید که بهار و جوانان بود
[ترجمه گوگل]گل در میز ناهار خوری به جایی رسید که بهار و جوانان بود
3. Throw a tablecloth over the dining table.
[ترجمه ترگمان]رومیزی را از روی میز غذاخوری پرت کنید
[ترجمه گوگل]روی میز ناهار خوری را روی میز قرار دهید
[ترجمه گوگل]روی میز ناهار خوری را روی میز قرار دهید
4. He redded up the dining table and chairs.
[ترجمه ترگمان]میز ناهارخوری و صندلی ها را برداشت
[ترجمه گوگل]او قرص میز ناهار خوری و صندلی را برداشت
[ترجمه گوگل]او قرص میز ناهار خوری و صندلی را برداشت
5. The dining table and chairs are all in black walnut.
[ترجمه ترگمان]میز ناهارخوری و صندلی ها همه جای چوب گردو بود
[ترجمه گوگل]میز ناهارخوری و صندلی همه در گردو سیاه است
[ترجمه گوگل]میز ناهارخوری و صندلی همه در گردو سیاه است
6. A pendant fitting for use above a dining table should have a deep shade or one that is designed to avoid glare.
[ترجمه ترگمان]یک pendant برای استفاده در بالای یک میز غذاخوری باید یک سایه عمیق داشته باشد یا کسی که برای جلوگیری از نگاه کردن طراحی شده است
[ترجمه گوگل]اتصالات آویز برای استفاده در بالای میز ناهار خوری باید دارای یک سایه عمیق یا یک طراحی باشد تا از انعکاس نور جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]اتصالات آویز برای استفاده در بالای میز ناهار خوری باید دارای یک سایه عمیق یا یک طراحی باشد تا از انعکاس نور جلوگیری شود
7. Instead a large, old-fashioned dining table.
[ترجمه ترگمان]به جای میز غذاخوری بزرگ و قدیمی
[ترجمه گوگل]در عوض یک میز ناهار خوری بزرگ و قدیمی است
[ترجمه گوگل]در عوض یک میز ناهار خوری بزرگ و قدیمی است
8. Later she helped Mr Priddy to set the dining table upstairs.
[ترجمه ترگمان]بعد به آقای Priddy کمک کرد تا میز ناهار خوری را در طبقه بالا نصب کند
[ترجمه گوگل]او بعدها به آقای Priddy کمک کرد تا میز ناهار خوری را روی طبقه بالا قرار دهد
[ترجمه گوگل]او بعدها به آقای Priddy کمک کرد تا میز ناهار خوری را روی طبقه بالا قرار دهد
9. After that we set the dining table and served the lunch we had brought.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن میز ناهار خوری را درست کردیم و ناهار خوردیم
[ترجمه گوگل]پس از آن ما میز ناهار خوری را تنظیم کردیم و ناهار را که آورده بود خدمت می کردیم
[ترجمه گوگل]پس از آن ما میز ناهار خوری را تنظیم کردیم و ناهار را که آورده بود خدمت می کردیم
10. The oval dining table and the chairs were modern as were the Wedgwood dinner service and the elegant glasses.
[ترجمه ترگمان]میز غذاخوری بیضی شکلی بود که در آن سرویس غذاخوری، سرویس غذاخوری و شیشه های ظریف قرار داشت
[ترجمه گوگل]میز ناهار خوری بیضی و صندلی ها مدرن بودند و سرویس شام Wedgwood و عینک های زیبا بود
[ترجمه گوگل]میز ناهار خوری بیضی و صندلی ها مدرن بودند و سرویس شام Wedgwood و عینک های زیبا بود
11. Chamber 3d holds a large dining table with 10 massive wooden chairs.
[ترجمه ترگمان]تالار سوم اتاق ناهار خوری بزرگی با ده صندلی چوبی بزرگ دارد
[ترجمه گوگل]اتاق 3d دارای میز ناهار خوری بزرگ با 10 صندلی چوبی عظیم است
[ترجمه گوگل]اتاق 3d دارای میز ناهار خوری بزرگ با 10 صندلی چوبی عظیم است
12. The round dining table is dark rosewood with a matching set of chairs.
[ترجمه ترگمان]میز غذا خوری، از چوب صندل سرخ پوشیده شده بود با یک ردیف صندلی
[ترجمه گوگل]میز ناهار خوری، چوب کریسمس تیره و مجموعه ای مناسب از صندلی است
[ترجمه گوگل]میز ناهار خوری، چوب کریسمس تیره و مجموعه ای مناسب از صندلی است
13. The old walnut dining table gleamed under the chandelier.
[ترجمه ترگمان]میز ناهارخوری قدیمی از چوب گردو زیر چلچراغ می درخشید
[ترجمه گوگل]میز ناهار خوری درخت گردویی زیر لوستر درخشید
[ترجمه گوگل]میز ناهار خوری درخت گردویی زیر لوستر درخشید
14. She left the envelope on her dining table while she prepared her evening meal.
[ترجمه ترگمان]او پاکت را روی میز ناهارخوری گذاشت تا غذای شبش را آماده کند
[ترجمه گوگل]پاکت را روی میز ناهار خوری خود گذاشت وقتی که او غذای روزانه خود را آماده کرد
[ترجمه گوگل]پاکت را روی میز ناهار خوری خود گذاشت وقتی که او غذای روزانه خود را آماده کرد
پیشنهاد کاربران
میز غذا خوری
کلمات دیگر: