قابل انطباق
bindable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• capable of being fastened together with a rope or bond; bondable
جملات نمونه
1. A runtime software component is a dynamically bindable package of one or more programs managed as a unit and accessed through documented interfaces that can be discovered at runtime.
[ترجمه ترگمان]یک مولفه نرم افزاری اجرا شده یک بسته پویا از یک یا چند برنامه است که به عنوان یک واحد مدیریت می شود و از طریق واسط های مستند بدست آمده در زمان اجرا قابل دستیابی است
[ترجمه گوگل]اجزای نرم افزار در زمان اجرا، یک بسته پویا قابل تغییر از یک یا چند برنامه است که به عنوان یک واحد مدیریت می شوند و از طریق رابط های مستند که می توانند در زمان اجرا کشف شوند، دسترسی پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]اجزای نرم افزار در زمان اجرا، یک بسته پویا قابل تغییر از یک یا چند برنامه است که به عنوان یک واحد مدیریت می شوند و از طریق رابط های مستند که می توانند در زمان اجرا کشف شوند، دسترسی پیدا می کنند
2. Specifically, we allow multiple sets of getters and setters to be generated at once as well as advanced [Bindable] support.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، به چندین مجموعه از getters و setters اجازه می دهد که همزمان با پشتیبانی پیشرفته تولید شوند
[ترجمه گوگل]به طور خاص، ما اجازه می دهیم مجموعه های متعدد از getters و setters در یک بار تولید و همچنین پشتیبانی پیشرفته [Bindable]
[ترجمه گوگل]به طور خاص، ما اجازه می دهیم مجموعه های متعدد از getters و setters در یک بار تولید و همچنین پشتیبانی پیشرفته [Bindable]
3. While MXML defines the GUI, ActionScript offers the behavior for handling events, binding data (through the [Bindable] metadata tag), and the ability to call a remote service.
[ترجمه ترگمان]در حالی که MXML واسط گرافیکی را تعریف می کند، ActionScript رفتاری را برای رسیدگی به وقایع، داده های پیوند (از طریق برچسب متاداده (bindable)و توانایی فراخوانی سرویس دوردست ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که MXML GUI را تعریف می کند، ActionScript رفتار را برای مدیریت رویدادها، داده های اتصال (از طریق تگ ابرداده [Bindable] ارائه می دهد) و توانایی تماس با یک سرویس از راه دور
[ترجمه گوگل]در حالی که MXML GUI را تعریف می کند، ActionScript رفتار را برای مدیریت رویدادها، داده های اتصال (از طریق تگ ابرداده [Bindable] ارائه می دهد) و توانایی تماس با یک سرویس از راه دور
4. One of SourceMate's many features is providing code hints (i. e. content assist) for standard Flex metadata tags like [Embed] or [Bindable].
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های بسیار زیادی ارایه می کند (i ای برای برچسب های فراداده های استاندارد، مانند [ Embed ] یا [ bindable ]
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های بسیاری از SourceMate ارائه نکات کد (i e محتوا کمک) برای برچسب های ابرداده استاندارد فلکس مانند [قراردادن] یا [Bindable] است
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های بسیاری از SourceMate ارائه نکات کد (i e محتوا کمک) برای برچسب های ابرداده استاندارد فلکس مانند [قراردادن] یا [Bindable] است
5. Each bindable item in the Data Sources window has a control list that is accessed by selecting the item and then clicking the drop-down arrow attached to the item.
[ترجمه ترگمان]هر یک از موارد bindable در پنجره داده ها یک فهرست کنترل دارد که با انتخاب مورد و سپس کلیک کردن تیری که به پایین متصل است، در دسترس قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هر آیتم bindable در پنجره Data Sources دارای لیست کنترل است که با انتخاب آیتم و سپس بر روی پیکان کشویی مرتبط با آیتم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هر آیتم bindable در پنجره Data Sources دارای لیست کنترل است که با انتخاب آیتم و سپس بر روی پیکان کشویی مرتبط با آیتم مورد استفاده قرار می گیرد
6. Gets the collection of bindable parameters as found in the service's formal parameter list.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از پارامترهای bindable را که در فهرست پارامتر رسمی این سرویس یافت می شوند، افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از پارامترهای قابل پذیرش را که در لیست پارامترهای رسمی خدمات یافت می شود، می گیرد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از پارامترهای قابل پذیرش را که در لیست پارامترهای رسمی خدمات یافت می شود، می گیرد
7. One thing to note here is that the variable named email is bindable, which means that any references to this data set will be updated automatically.
[ترجمه ترگمان]نکته ای که در اینجا ذکر شد این است که متغیر به نام ایمیل bindable است، که به این معنی است که هر مرجع مربوط به این مجموعه داده ها به طور خودکار به هنگام سازی خواهد شد
[ترجمه گوگل]یکی از چیزهایی که باید توجه داشته باشید این است که متغیر به نام ایمیل قابل اتصال است، به این معنی که هر گونه مراجعه به این مجموعه داده به صورت خودکار به روز می شود
[ترجمه گوگل]یکی از چیزهایی که باید توجه داشته باشید این است که متغیر به نام ایمیل قابل اتصال است، به این معنی که هر گونه مراجعه به این مجموعه داده به صورت خودکار به روز می شود
8. Indicates a property that should be displayed to the user as bindable .
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی را نشان می دهد که باید برای کاربر به عنوان bindable نمایش داده شود
[ترجمه گوگل]نشان دهنده یک ویژگی است که باید به کاربر قابل نمایش باشد
[ترجمه گوگل]نشان دهنده یک ویژگی است که باید به کاربر قابل نمایش باشد
کلمات دیگر: