کلمه جو
صفحه اصلی

chippendale


(وابسته به سبک مبل سازی متداول در انگلیس قرن هجدهم که ویژگی آن تزئینات و کنده کاری پر جزییات و پیچیده بود) چیپن دیل

انگلیسی به فارسی

(وابسته به سبک مبل‌سازی متداول در انگلیس قرن هجدهم که ویژگی آن تزئینات و کنده‌کاری پر جزییات و پیچیده بود) چیپن دیل


chippendale


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or denoting an eighteenth-century English style of furniture marked by graceful lines and, often, rococo decoration.

• piece of furniture in the style of or made by thomas chippendale (having elegant and refined outlines and gothic motifs and massive rococo carvings)

جملات نمونه

1. Attributed to Thomas Chippendale, commode, mahogany, 176
[ترجمه ترگمان]به توماس Chippendale، کمد، چوب ماهون، ۱۷۶ ران
[ترجمه گوگل]متعلق به توماس چیپندال، توده، ماهگون، 176

2. Four chairs pushed into a corner looked distinctly Chippendale, as did a couple of desks and occasional tables.
[ترجمه ترگمان]چهار صندلی که به گوشه ای کشیده شده بودند به وضوح دیده می شد که دو میز و بعضی دیگر میز چیده شده بود
[ترجمه گوگل]چهار صندلی به یک گوشه به طور مشخص Chippendale ظاهر شد، مانند چند میز و جداول گاه به گاه

3. TYPICAL USE : The old Chippendale chair was sold at a good price at the auction.
[ترجمه ترگمان]استفاده typical: صندلی کهنه Chippendale با قیمت خوبی در حراج فروخته شد
[ترجمه گوگل]استفاده معمولی صندلی Chippendale قدیمی با قیمت خوبی در حراج فروخته شد

4. Thomas Chippendale transformed English furniture design through his adaptation and refinement of the style.
[ترجمه ترگمان]توماس Chippendale طرح مبلمان انگلستان را از طریق تطبیق خود و پالایش سبک تغییر داد
[ترجمه گوگل]توماس چیپندلای طراحی مبلمان انگلیسی را از طریق سازگاری و شفافیت این سبک تغییر داد

5. The furniture which Thomas Chippendale produced to Adam's designs was very different from the furniture he designed himself and published in his book The Director .
[ترجمه ترگمان]وسایلی که تامس Chippendale در طراحی های آدام به وجود آورده بود، بسیار متفاوت از مبلمان بود که او برای خود طراحی کرده و در کتابش به چاپ رسیده بود
[ترجمه گوگل]مبلمان که توماس چیپنندیل برای طرحهای آدم تولید کرد بسیار متفاوت از مبلمان است که خودش طراحی کرده و در کتاب �مدیر� منتشر شده است

6. Bring in our Chippendale chair.
[ترجمه ترگمان] صندلی Chippendale رو بیارین
[ترجمه گوگل]در صندلی Chippendale ما را وارد کنید

7. No huge feat, let's be honest, although Paul Merton is indeed emerging as the thinking woman's Chippendale.
[ترجمه ترگمان]کار بزرگی نیست، بگذارید صادق باشیم، اگر چه پاول مرتون در واقع به عنوان the زن در حال ظهور است
[ترجمه گوگل]هیچ شاهکار بزرگ وجود ندارد، بیایید صادق باشیم، اگر چه پل مارتون به عنوان Chippendale زن فکر زن در حال ظهور است

8. The beautiful dining room has an Adam ceiling, crystal chandeliers and Chippendale furniture.
[ترجمه ترگمان]اتاق ناهارخوری زیبا اتاق آدام ceiling، chandeliers کریستال و مبلمان Chippendale دارد
[ترجمه گوگل]اتاق ناهارخوری زیبا دارای سقف آدم، لوستر کریستال و مبلمان Chippendale است

9. The characteristic styles of great architects and designers may be seen clearly reflected - Chippendale, Sheraton, Adam and Hepplewhite.
[ترجمه ترگمان]سبک های مشخصه معماران و طراحان بزرگ را می توان به وضوح منعکس کرد: Chippendale، شراتون، آدام و Hepplewhite
[ترجمه گوگل]سبک های برجسته معماران و طراحان بزرگ ممکن است به وضوح منعکس شوند - Chippendale، Sheraton، Adam و Hepplewhite

10. Then, with deep, reverential tones he began to talk about the value of our eight Chippendale chairs.
[ترجمه ترگمان]سپس با لحنی عمیق و آمیخته با احترام شروع به صحبت درباره ارزش هشت صندلی Chippendale کرد
[ترجمه گوگل]سپس، با توجه به عمیق و احترام، او شروع به صحبت در مورد ارزش هشت صندلی Chippendale ما

11. When your wife decided that as you spent an inappropriate amount of your combined income on Chelsea, she should be allowed to do the same on the Chippendale 's.
[ترجمه ترگمان]زمانی که همسر شما به این نتیجه رسید که شما مقدار زیادی از درآمد combined خود را در چلسی گذرانده باشید، باید به او اجازه داده شود همان کار را در سایت Chippendale انجام دهد
[ترجمه گوگل]هنگامی که همسرتان تصمیم گرفت که به عنوان یک مقدار نامناسب مصارف درآمدتان را برای چلسی صرف کرده باشید، باید مجاز به انجام این کار در Chippendale باشد

12. Furniture covered in this period are Queen Anne ( 1700 - 1720 ), Georgian ( 1720 - 1745 ) and Chippendale ( 1745 - 1770 ).
[ترجمه ترگمان]مبلمان تحت پوشش در این دوره ملکه آن (۱۷۰۰ - ۱۷۲۰)، گرجی (۱۷۲۰ - ۱۷۴۵)و Chippendale (۱۷۴۵ - ۱۷۷۰)هستند
[ترجمه گوگل]مبلمان مورد پوشش در این دوره Queen Anne (1700 - 1720)، گرجستان (1745 - 1745) و Chippendale (1745 - 1770) است

13. Completed in 198 this Manhattan skyscraper has a cap of symmetrical curls like those on an 18th-century Chippendale commode.
[ترجمه ترگمان]این آسمان خراش در ۱۹۸ مورد در این آسمان خراش قرار دارد
[ترجمه گوگل]در سال 198 این آسمان خراش منهتن دارای سرپوش فرفری متقارن مانند کیت چیپنندیل قرن هجدهم است

14. While male striptease for women is found in most European capitals, it is often reserved for pre-marriage 'hen nights' or Chippendale shows.
[ترجمه ترگمان]در حالی که striptease مرد برای زنان در بیشتر پایتخت های اروپا یافت می شود اما اغلب برای شب قبل از ازدواج و یا برنامه های Chippendale نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]در حالی که استریپ های مردانه برای زنان در اکثر پایتخت های اروپایی یافت می شود، اغلب برای شب های قبل از ازدواج یا نمایش های Chippendale برگزار می شود


کلمات دیگر: