کلمه جو
صفحه اصلی

child molester

انگلیسی به فارسی

مالشی کودک


انگلیسی به انگلیسی

• one who commits sexual acts with children

جملات نمونه

1. He'd been publicly labeled a child molester.
[ترجمه ترگمان]او در ملا عام یک بچه molester خوانده بود
[ترجمه گوگل]او به طور عمومی به عنوان یک فرزند بزرگتر نامگذاری شده است

2. Probably a child molester, probably couldn't get it up for anything normal.
[ترجمه ترگمان]احتمالا یک بچه molester احتمالا نمی توانست برای هر چیز عادی آن را بالا بیاورد
[ترجمه گوگل]احتمالا یک کودک بزرگتر، احتمالا نمیتواند برای هر چیزی طبیعی باشد

3. A nationwide manhunt for an alleged child molester is over. Chester Stiles was arrested in Navade during a traffic stop and he is now scheduled to appear in court.
[ترجمه ترگمان]تجسس در سراسر کشور برای دستگیری یک کودک در سراسر کشور به پایان رسیده است چستر تاون در طی یک توقف ترافیک در Navade دستگیر شد و اکنون قرار است در دادگاه حاضر شود
[ترجمه گوگل]یک مرد عشایر در سراسر جهان برای یک فرزندخوانده متهم شده است چستر استیلز در ناواد در زمان توقف ترافیک دستگیر شد و اکنون او در دادگاه ظاهر شده است

4. "This guy was a pervert, he was a child molester, " King said.
[ترجمه ترگمان]کینگ گفت: \" این مرد منحرف بود، او یک بچه molester بود \"
[ترجمه گوگل]پادشاه گفت: 'این مرد بی رحمانه بود، او فرزند خردسال بود '

5. A child molester could contact a home and disguise number as a parent's work number.
[ترجمه ترگمان]یک کودک می تواند با یک خانه تماس بگیرد و شماره کار والدین را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]یکی از والدین می تواند با یک خانه تماس بگیرد و شماره اسکن را به عنوان شماره کار والدین در نظر بگیرد

6. A nationwide manhunt for an alleged child molester is over.
[ترجمه ترگمان]تجسس در سراسر کشور برای دستگیری یک کودک در سراسر کشور به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]یک مرد عشایر در سراسر جهان برای یک فرزندخوانده متهم شده است

7. Police and paparazzi mobbed the convicted child molester on his arrival in London.
[ترجمه ترگمان]پلیس و خبرنگاران به هنگام ورود خود به لندن به سوی کودک محکوم شده در دادگاه هجوم بردند
[ترجمه گوگل]پلیس و پاپارززی در هنگام ورود به لندن، فرزند محکوم شده فرزند خود را از دست دادند

8. A child molester, you say? Lead the way, good sir pimp!
[ترجمه ترگمان]گفتی بچه molester؟ ازسر راه برو کنار، آقای دلال محبت!
[ترجمه گوگل]کودک شما چطور؟ رهبری راه، خوب آقا دلال

9. The child molester was named and shamed by the police, when they released his name and photos to the public.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پلیس نام و عکس ها را به مردم منتشر کرد، molester کودک به نام molester نامگذاری شد و از او شرمنده شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که نام و عکس خود را به عموم آزاد کردند، کودک ترفند نامیده می شد و توسط پلیس شکنجه می شد

10. Erik claimed his father threatened to kill him and his brother to stop Lyle from exposing him as a child molester.
[ترجمه ترگمان]اریک ادعا کرد که پدرش تهدید کرده است که او و برادرش را می کشند تا مانع از افشای هویت او به عنوان یک کودک molester شوند
[ترجمه گوگل]اریک ادعا کرد که پدرش تهدید کرد که او و برادرش را بکشند تا لایل را از افشای او به عنوان یک فرزند بزرگتر متوقف کند

11. More recently, Lychner began a campaign to pay for the voluntary castration of paroled child molester Larry Don McQuay.
[ترجمه ترگمان]در همین اواخر، Lychner شروع به کمپینی برای پرداخت دست مزد داوطلبانه یک کودک با molester لری دن McQuay کرد
[ترجمه گوگل]اخیرا، لیچنر یک کمپین را برای پرداخت هزینه های داوطلبانه لارنی دوک مک کوی، متولد شده از کودکی، آغاز کرد

12. They maintain their father threatened to kill his sons to stop them from exposing him as a child molester.
[ترجمه ترگمان]آن ها پدر خود را تهدید می کنند که پسران خود را می کشند تا مانع از افشای او به عنوان یک کودک molester شوند
[ترجمه گوگل]آنها پدر خود را تهدید می کردند که پسرانش را بکشد تا آنها را از افشای او به عنوان یک فرزند کوچکتر محروم کند

13. Brian Brown, 5 claims he had to share a room with a murderer, a rapist and a child molester.
[ترجمه ترگمان]برایان براون، ۵ ادعا کرده که باید یه اتاق رو با یه قاتل و یه متجاوز و بچه molester تقسیم کنه
[ترجمه گوگل]براون براون، 5 ادعا می کند که او مجبور است یک اتاق را با یک قاتل، یک مهاجم و یک فرزند بزرگتر به اشتراک بگذارد

14. Once I started breaking sales records, I broke Elvis Presley's record, I broke the Beatles' record - once I started doing that, overnight they called me a freak, a homosexual, a child molester. . .
[ترجمه ترگمان]زمانی که شروع به شکستن رکورد فروش کردم، رکورد بیتلز را شکستم - زمانی که من شروع به انجام این کار کردم، یک شبه من را یک عجیب الخلقه، یک همجنس گرا و یک بچه molester نامیدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که من شروع به شکستن سوابق فروش کردم، من رکورد الویس پریسلی را شکستم، رکورد بیتلز را شکستم - وقتی یک بار این کار را شروع کردم، آنها یک شب به من یک عصبانی، یک همجنس گرا، یک فرزند بزرگتر دادند

پیشنهاد کاربران

کودک آزار ( آزار جنسی )
متجاوز به کودکان


بچه باز


کلمات دیگر: