کلمه جو
صفحه اصلی

biller


(کشتی های قدیمی - تخته ی سرازیری که از جلو کشتی بیرون زده بود و لنگر را پیش از افکندن و بعد از بالا کشیدن برآن قرار می دادند) تاقچه لنگر، صورتحساب نویس، قبض نویس، سیاهه نویس

انگلیسی به فارسی

صورت‌حساب‌نویس، قبض‌نویس، سیاهه‌نویس


دستگاه قبض (یا صورت‌حساب و غیره) سازی، دستگاه صدور قبض


صورتحساب


انگلیسی به انگلیسی

• one who bills

جملات نمونه

1. Laugh at your ills, And save doctors' bills.
[ترجمه ترگمان]به مشکلات خود بخندید و قبوض پزشکان را پس انداز کنید
[ترجمه گوگل]خنده در رنج خود را، و صرفه جویی در حساب های پزشکان

2. Jackie and Bill are still trying to patch up their marriage.
[ترجمه ترگمان]جکی \"و\" بیل \"هنوز دارن سعی می کنن\" با هم ازدواج کنن
[ترجمه گوگل]جکی و بیل هنوز سعی دارند تا ازدواج خود را پچ کنند

3. I must pay away the bill tomorrow.
[ترجمه ترگمان]فردا صورت حساب را می پردازم
[ترجمه گوگل]من باید این لایحه را فردا پرداخت کنم

4. Congress enacted a tax reform bill.
[ترجمه ترگمان]کنگره لایحه اصلاحات مالیاتی را تصویب کرد
[ترجمه گوگل]کنگره لایحه اصلاح مالیات را تصویب کرد

5. The new bill passed by Parliament has received Royal Assent.
[ترجمه ترگمان]لایحه جدید تصویب مجلس، تاییدیه سلطنتی را دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]لایحه جدید تصویب شده توسط مجلس شورای اسلامی دریافت کرده است

6. Hospital bills had made deep inroads into her savings.
[ترجمه ترگمان]اسکناس های بیمارستان در پس اندازمون قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]صورتحساب بیمارستان عمیق به پس اندازش وارد شده بود

7. I got a shock when I saw the bill.
[ترجمه ترگمان]وقتی صورت حساب را دیدم یکه خوردم
[ترجمه گوگل]زمانی که این لایحه را دیدم من شوکه شدم

8. Robert summoned the waiter for the bill.
[ترجمه ترگمان]رابرت پیشخدمت را احضار کرد
[ترجمه گوگل]رابرت، پیشخدمت را برای این لایحه دعوت کرد

9. Can you break a one-hundred-yen bill?
[ترجمه ترگمان]می تونی یه اسکناس صد هزار دلاری رو بشکنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک لایحه صد ییون را شکست دهید؟

10. We support the call for the enactment of a Bill of Rights.
[ترجمه ترگمان]ما از فراخوان برای تصویب لایحه حقوق بشر حمایت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از دعوت برای تصویب یک لایحه حقوق حمایت می کنیم

11. The bill includes tax and service.
[ترجمه ترگمان]این لایحه شامل مالیات و خدمات است
[ترجمه گوگل]این لایحه شامل مالیات و خدمات می شود

12. The company is notorious for paying its bills late.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به خاطر پرداخت بدهی های خود بدنام است
[ترجمه گوگل]این شرکت برای بدست آوردن صورتحساب خود دیر شده است

13. The star performer of the match was Bill Holland who scored 26 points.
[ترجمه ترگمان]مجری ستاره این مسابقه، (بیل هلند)بود که ۲۶ امتیاز کسب کرد
[ترجمه گوگل]بازیگر ستاره این بازی، بیل هولند بود که 26 امتیاز به دست آورد

14. Having overpaid the bills, I had a balance of credit in my card.
[ترجمه ترگمان]پس از پرداخت قبض ها، من یه تعادل توی کارت داشتم
[ترجمه گوگل]پس از پرداخت صورتحساب، کارت اعتباری خود را از دست دادم

پیشنهاد کاربران

۱ - صورتحساب نویس، قبض نویس، سیاهه نویس ۲ - دستگاه قبض
( یا صورت حساب و غیره ) سازی


صادرکننده قبض
صادرکننده صورت حساب


کلمات دیگر: