بیلی گراهام
billy graham
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (born 1918) american southern baptist preacher and evangelist, co-founder of the magazine "christianity today", producer of television and radio programs related to christianity
جملات نمونه
1. Billy Graham is a speaker who can be sure of playing to a full house .
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام یک سخنران است که می تواند از بازی کردن به یک خانه کامل مطمئن باشد
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام سخنران است که می تواند مطمئن باشد که به یک خانه کامل بازی کند
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام سخنران است که می تواند مطمئن باشد که به یک خانه کامل بازی کند
2. It made him naturally suspicious of Billy Graham, who among popular missioners was as far from William Nicholson as was possible.
[ترجمه ترگمان]این موضوع او را به طور طبیعی نسبت به بیلی گراه ام، که در میان طرفداران محبوب، تا حد امکان از ویلیام نیکلسون فاصله داشت، بدگمان کرد
[ترجمه گوگل]او به طور طبیعی مشکوک به بیلی گراهام بود، که در میان مأمورین محبوب، تا آنجا پیش از ویلیام نیکلسون امکان پذیر بود
[ترجمه گوگل]او به طور طبیعی مشکوک به بیلی گراهام بود، که در میان مأمورین محبوب، تا آنجا پیش از ویلیام نیکلسون امکان پذیر بود
3. A poster for Durex next to one for Billy Graham?
[ترجمه ترگمان]یه پوستر برای Durex کنار یکی برای بیلی گراه ام؟
[ترجمه گوگل]یک پوستر برای Durex در کنار یکی برای بیلی گراهام؟
[ترجمه گوگل]یک پوستر برای Durex در کنار یکی برای بیلی گراهام؟
4. Billy Graham to Catholic bishops to leaders of the Promise Keepers has had something to say about gays and religion.
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام با اسقف کاتولیک برای رهبران پیمان Keepers، چیزی برای گفتن درباره همجنس گرایان و دین دارد
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام به اسقف های کاتولیک به رهبران حامیان وعده داده است چیزی درباره ی همجنسگرایان و مذهب بگوید
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام به اسقف های کاتولیک به رهبران حامیان وعده داده است چیزی درباره ی همجنسگرایان و مذهب بگوید
5. Without hesitation, Billy Graham identified Franklin as his son. Then he proudly introduced him to every member of the board.
[ترجمه ترگمان]بدون تردید بیلی گراه ام فرانکلین رو به عنوان پسرش شناسایی کرد سپس با غرور او را به تک تک اعضای هیات مدیره معرفی کرد
[ترجمه گوگل]بدون تردید، بیلی گراهام فرانکلین را به عنوان پسرش شناسایی کرد سپس او با افتخار او را به هر عضو هیئت مدیره معرفی کرد
[ترجمه گوگل]بدون تردید، بیلی گراهام فرانکلین را به عنوان پسرش شناسایی کرد سپس او با افتخار او را به هر عضو هیئت مدیره معرفی کرد
6. Marilyn Monroe was once visited by Billy Graham, a preacher, in one of her shows. He told Monroe that he was sent by the Spirit of God.
[ترجمه ترگمان]Marilyn مونرو توسط بیلی گراه ام، یک واعظ، در یکی از برنامه های او مورد بازدید قرار گرفت او به مونرو گفت که او توسط روح خداوند فرستاده شده است
[ترجمه گوگل]مریلین مونرو یک بار در یکی از نمایشهایش، بیلی گراهام، یکی از واعظان بود او به مونرو گفت که او توسط روح خدا فرستاده شده است
[ترجمه گوگل]مریلین مونرو یک بار در یکی از نمایشهایش، بیلی گراهام، یکی از واعظان بود او به مونرو گفت که او توسط روح خدا فرستاده شده است
7. That, " said Billy Graham, "is how God treats repentant sinners!
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام می گوید: \" این طوری است که خدا با گناهکاران repentant رفتار می کند!
[ترجمه گوگل]این، بیلی گراهام گفت، این است که خداوند گناهکاران توبه را چگونه رفتار می کند!
[ترجمه گوگل]این، بیلی گراهام گفت، این است که خداوند گناهکاران توبه را چگونه رفتار می کند!
8. Billy Graham comes in preaching the gospel of Christ.
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام در موعظه انجیل مسیح به اینجا می آید
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام در موعظه انجیل مسیح می آید
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام در موعظه انجیل مسیح می آید
9. I have watched how Billy Graham comes into a city, spreading what he calls the gospel of Christ, which is only white nationalism.
[ترجمه ترگمان]من دیده ام که چگونه بیلی گراه ام وارد یک شهر شد، و آنچه را که او انجیل مسیح می خواند، گسترش داد، که تنها ناسیونالیسم سفید است
[ترجمه گوگل]من تماشا کرده ام که چگونه بیلی گراهام به یک شهر می آید و آنچه را که او انجیل مسیح می نامد، گسترش می دهد که تنها ملی گرایی سفید است
[ترجمه گوگل]من تماشا کرده ام که چگونه بیلی گراهام به یک شهر می آید و آنچه را که او انجیل مسیح می نامد، گسترش می دهد که تنها ملی گرایی سفید است
10. Evangelist Billy Graham is one of them.
[ترجمه ترگمان]Evangelist بیلی یکی از آن هاست
[ترجمه گوگل]بللی گراهام رسول خدا یکی از آنها است
[ترجمه گوگل]بللی گراهام رسول خدا یکی از آنها است
11. Billy Graham is 88 years old and suffers from a range of health ailments.
[ترجمه ترگمان]بیلی گراه ام ۸۸ ساله است و از گستره ای از ناخوشی های سلامتی رنج می برد
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام 88 ساله است و از چندین بیماری رنج می برد
[ترجمه گوگل]بیلی گراهام 88 ساله است و از چندین بیماری رنج می برد
12. Speaker and author Billy Graham stands out as one of the world's most recognized religious leaders.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی و نویسنده بیلی گراه ام، یکی از شناخته شده ترین رهبران مذهبی جهان است
[ترجمه گوگل]سخنران و نویسنده بیلی گراهام به عنوان یکی از رهبران مذهبی شناخته شده جهان شناخته می شود
[ترجمه گوگل]سخنران و نویسنده بیلی گراهام به عنوان یکی از رهبران مذهبی شناخته شده جهان شناخته می شود
13. Now operated by the major brands are: Billy Graham, Margaux series, small Rafi series, Rui Bao, Bahadur, ho Kate Phillips and so on.
[ترجمه ترگمان]اکنون توسط نام های تجاری اصلی اداره می شود: بیلی گراه ام، مجموعه Margaux، سری رافی کوچک، Rui Bao، بهادر، هوو کیت فیلیپس و غیره
[ترجمه گوگل]در حال حاضر توسط مارک های عمده اداره می شود بیلی گراهام، سری مارگاکس، سری کوچک رفیع، روئای بائو، بهادور، هو کیت فیلیپس و غیره
[ترجمه گوگل]در حال حاضر توسط مارک های عمده اداره می شود بیلی گراهام، سری مارگاکس، سری کوچک رفیع، روئای بائو، بهادور، هو کیت فیلیپس و غیره
14. Someone witnessed to Billy Graham.
[ترجمه ترگمان]یه نفر شاهد بیلی گراه ام بوده
[ترجمه گوگل]کسی شاهد بیلی گراهام بود
[ترجمه گوگل]کسی شاهد بیلی گراهام بود
کلمات دیگر: