آلوپاتی
allopathic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to allopathy (treatment of diseases using substances that cause different effects from that of the disease itself)
جملات نمونه
1. We have tried various medications (allopathic and homeopathic), but they have not helped.
[ترجمه ترگمان]ما داروهای مختلفی را امتحان کرده ایم (allopathic و داروهای گیاهی)، اما آن ها کمک نکردند
[ترجمه گوگل]ما داروهای مختلف (آلوپاتیک و هومیوپاتی) را آزمایش کرده ایم، اما آنها کمک نکرده اند
[ترجمه گوگل]ما داروهای مختلف (آلوپاتیک و هومیوپاتی) را آزمایش کرده ایم، اما آنها کمک نکرده اند
2. Sometimes when allopathic medicine has no answers, it is time to look at your illness in a different way.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات هنگامی که طب سوزنی هیچ پاسخی ندارد، وقت آن است که به روش دیگری به بیماری خود نگاه کنید
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات زمانی که داروهای آلوپاتی هیچ پاسخی ندارند، وقت آن است که به بیماری خود نگاه کنید
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات زمانی که داروهای آلوپاتی هیچ پاسخی ندارند، وقت آن است که به بیماری خود نگاه کنید
3. The impersonal approach of allopathic medicine has aroused the great revival of interest in natural therapies, the nature's way to health and relaxation.
[ترجمه ترگمان]رویکرد غیرشخصی در پزشکی allopathic، احیای شدید علاقه به روش های درمانی طبیعی، روش طبیعی برای سلامتی و آرامش را برانگیخته است
[ترجمه گوگل]رویکرد غیرمعمول پزشکی آلوپاتی موجب احیای بزرگ علاقه به درمان های طبیعی، راه طبیعت برای سلامتی و آرامش است
[ترجمه گوگل]رویکرد غیرمعمول پزشکی آلوپاتی موجب احیای بزرگ علاقه به درمان های طبیعی، راه طبیعت برای سلامتی و آرامش است
4. This has fostered the current allopathic paradigm of "symptom care" in lieu of the more important issue of "health care. "
[ترجمه ترگمان]این امر باعث پرورش الگوی کنونی \"مراقبت از علامت\" به جای مساله مهم \"مراقبت بهداشتی\" شده است
[ترجمه گوگل]این امر پارادایم فعلی آلوپاتی 'مراقبت علائم' را به جای مسئله مهم تر 'مراقبت های بهداشتی' تقویت کرده است '
[ترجمه گوگل]این امر پارادایم فعلی آلوپاتی 'مراقبت علائم' را به جای مسئله مهم تر 'مراقبت های بهداشتی' تقویت کرده است '
5. Chemical allopathic veterinary drugs and antibiotics is prohibited.
[ترجمه ترگمان]داروهای دامپزشکی و داروهای دامپزشکی ممنوع است
[ترجمه گوگل]داروهای دامپزشکی آلوپاتی شیمیایی و آنتی بیوتیک ها ممنوع است
[ترجمه گوگل]داروهای دامپزشکی آلوپاتی شیمیایی و آنتی بیوتیک ها ممنوع است
6. After allopathic veterinary treatments, animals have to undergo the complete conversion period.
[ترجمه ترگمان]پس از allopathic درمان های دامپزشکی، حیوانات باید تحت دوره تبدیل کامل قرار گیرند
[ترجمه گوگل]پس از درمان های دامپزشکی آلوپاتیک، حیوانات باید دوره تبدیل کامل را انجام دهند
[ترجمه گوگل]پس از درمان های دامپزشکی آلوپاتیک، حیوانات باید دوره تبدیل کامل را انجام دهند
7. That perspective later reappeared as he witnessed what he considered the rampant missteps of modern allopathic medicine.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه بعدها در حالی پیدا شد که او شاهد اشتباه ات رایج پزشکی allopathic مدرن بود
[ترجمه گوگل]این دیدگاه بعدا دوباره ظاهر شد، زیرا او شاهد چیزی بود که او خطاهای شگرف پزشکی مدرن آلوپاتی را در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]این دیدگاه بعدا دوباره ظاهر شد، زیرا او شاهد چیزی بود که او خطاهای شگرف پزشکی مدرن آلوپاتی را در نظر گرفت
8. Homoeopathy can be safe and effective and was established long before most of our present allopathic treatments.
[ترجمه ترگمان]Homoeopathy می تواند ایمن و موثر باشد و مدت ها قبل از همه درمان های فعلی ما ایجاد شد
[ترجمه گوگل]هومیوپاتی می تواند سالم و موثر باشد و مدت ها قبل از بسیاری از درمان های آلوپاتیک فعلی ما ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]هومیوپاتی می تواند سالم و موثر باشد و مدت ها قبل از بسیاری از درمان های آلوپاتیک فعلی ما ایجاد شده است
9. So moving forward, I hope that in my lifetime that we see Reiki being utilized in every hospital setting and traditional Allopathic setting across the country.
[ترجمه ترگمان]پس به سمت جلو حرکت می کنیم، من امیدوارم که در طول زندگی ام که شاهد آن هستیم در هر بیمارستان و تنظیمات سنتی در سراسر کشور مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین در حال حرکت به جلو، امیدوارم که در طول عمر من متوجه شدم که ریکی در هر محیط بیمارستان و محیط آلوپاتیک سنتی در سراسر کشور مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین در حال حرکت به جلو، امیدوارم که در طول عمر من متوجه شدم که ریکی در هر محیط بیمارستان و محیط آلوپاتیک سنتی در سراسر کشور مورد استفاده قرار می گیرد
10. Besides this, there are some herbs that serve to lower your blood sugar naturally and without the side effects of allopathic medicines.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی گیاهان وجود دارند که به طور طبیعی قند خون خود را کاهش می دهند و بدون عوارض جانبی داروهای allopathic کار می کنند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از گیاهان وجود دارد که قند خون خود را به طور طبیعی و بدون عوارض جانبی داروهای آلوپاتی کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از گیاهان وجود دارد که قند خون خود را به طور طبیعی و بدون عوارض جانبی داروهای آلوپاتی کاهش می دهند
11. The council also plans to undertake a third study on the impact of homoeopathic medicines, when given in combination with allopathic anti-AIDS drugs, on AIDS patients.
[ترجمه ترگمان]این شورا همچنین قصد دارد تا یک مطالعه سوم در خصوص تاثیر داروهای homoeopathic بر روی بیماران مبتلا به ایدز در بیماران مبتلا به ایدز انجام دهد
[ترجمه گوگل]این شورا همچنین قصد دارد سومین مطالعه درمورد تاثیر داروهای هومیوپاتی، در صورت همراه با داروهای ضدویروسی آلوپاتی، در مورد بیماران ایدز انجام دهد
[ترجمه گوگل]این شورا همچنین قصد دارد سومین مطالعه درمورد تاثیر داروهای هومیوپاتی، در صورت همراه با داروهای ضدویروسی آلوپاتی، در مورد بیماران ایدز انجام دهد
12. There are currently 70 state medical boards authorized to regulate allopathic and osteopathic physicians.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ۷۰ هیات پزشکی دولتی اجازه تنظیم allopathic و osteopathic پزشک را دارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 70 هیئت پزشکی دولتی مجاز به تنظیم پزشکان آلوپاتیک و استئوپاتیک وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر 70 هیئت پزشکی دولتی مجاز به تنظیم پزشکان آلوپاتیک و استئوپاتیک وجود دارد
13. As an increasing proportion of the population turns to CAM therapies, whether singly or in combination with allopathic medicine, the need for quality research in this area is reinforced.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بخش رو به افزایشی از جمعیت به درمان های CAM، چه به طور مجزا و چه در ترکیب با داروی allopathic نیاز است، نیاز به تحقیق کیفی در این زمینه تقویت می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به افزایش نسبت جمعیت به درمان CAM، به تنهایی یا در ترکیب با داروهای آلوپاتیک، نیاز به تحقیقات با کیفیت در این زمینه تقویت می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به افزایش نسبت جمعیت به درمان CAM، به تنهایی یا در ترکیب با داروهای آلوپاتیک، نیاز به تحقیقات با کیفیت در این زمینه تقویت می شود
14. She has suffered several incidents of asthma attack in the past month, and has been in and out ER many times with allopathic treatment.
[ترجمه ترگمان]او در ماه گذشته چندین مورد حمله به آسم را متحمل شده است و بارها و بارها با درمان allopathic به اتاق اورژانس برده شده است
[ترجمه گوگل]او در ماه گذشته چندین حادثه آسم را تجربه کرده است و چندین بار با درمان الوپاتی درمان شده است
[ترجمه گوگل]او در ماه گذشته چندین حادثه آسم را تجربه کرده است و چندین بار با درمان الوپاتی درمان شده است
پیشنهاد کاربران
پزشکی مدرن
کلمات دیگر: