(آلمانی) دستور حکمران خودکامه، یاسا، امریه ء دیکتاتوروار
diktat
(آلمانی) دستور حکمران خودکامه، یاسا، امریه ء دیکتاتوروار
انگلیسی به فارسی
امریه دیکتاتوروار
دیکتات، امریهء دیکتاتوروار
انگلیسی به انگلیسی
• authoritative and harshly imposed settlement with a defeated party; dogmatic decree
جملات نمونه
1. The coach issued a diktat that all team members must attend early-morning practice.
[ترجمه ترگمان]این مربی بیانیه ای صادر کرد مبنی بر اینکه همه اعضای تیم باید در تمرین صبح زود شرکت کنند
[ترجمه گوگل]مربی یک دیکته صادر کرد که تمام اعضای تیم باید تمرینات صبح زود انجام دهند
[ترجمه گوگل]مربی یک دیکته صادر کرد که تمام اعضای تیم باید تمرینات صبح زود انجام دهند
2. The occupying force ruled by diktat.
[ترجمه ترگمان]نیروی اشغالگر که توسط diktat اداره می شد
[ترجمه گوگل]نیروی اشغالگر تحت کنترل حکومت است
[ترجمه گوگل]نیروی اشغالگر تحت کنترل حکومت است
3. They are a diktat, apparently government-backed.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک diktat و ظاهرا تحت حمایت دولت هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک دیکته هستند، که ظاهرا از حمایت دولت برخوردارند
[ترجمه گوگل]آنها یک دیکته هستند، که ظاهرا از حمایت دولت برخوردارند
4. Lithuania refused to give in to the diktat from Moscow.
[ترجمه ترگمان]لیتوانی از تسلیم شدن به the در مسکو خودداری کرد
[ترجمه گوگل]لیتوانی از پذیرش به دیکاتات از مسکو اجتناب کرد
[ترجمه گوگل]لیتوانی از پذیرش به دیکاتات از مسکو اجتناب کرد
5. How can that be so when today's diktat is a contemptuous dismissal of the community's united protest?
[ترجمه ترگمان]چطور چنین چیزی ممکن است چنین باشد؟ پس از آن که diktat امروز از هرگونه اعتراض عمومی محروم شد، چطور چنین چیزی ممکن است؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان چنین کاری کرد وقتی که دیکتات امروز اخراج اعتراض آمیز متحدان جامعه است؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان چنین کاری کرد وقتی که دیکتات امروز اخراج اعتراض آمیز متحدان جامعه است؟
6. The will to enforce its diktat is present.
[ترجمه ترگمان]اراده اجرای diktat در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه گوگل]اراده برای اجرای حکومت دینی او حاضر است
[ترجمه گوگل]اراده برای اجرای حکومت دینی او حاضر است
7. By militant diktat no Kashmiri pays income or sales tax nor electricity or water bills.
[ترجمه ترگمان]از سوی ستیزه جویان، هیچ کشمیری درآمد یا مالیات بر فروش یا قبض های آب یا آب را پرداخت نمی کند
[ترجمه گوگل]توسط کشمکش دشمن هیچ کشمیری مالیات بر درآمد یا فروش و حساب های برق و آب را پرداخت نمی کند
[ترجمه گوگل]توسط کشمکش دشمن هیچ کشمیری مالیات بر درآمد یا فروش و حساب های برق و آب را پرداخت نمی کند
8. Communist Party diktat has been relabelled as "macroprudential supervision".
[ترجمه ترگمان]حزب کمونیست diktat به عنوان \"نظارت macroprudential\" شناخته شده است
[ترجمه گوگل]دیکتات حزب کمونیست به عنوان 'نظارت بر کل روان شناختی' نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]دیکتات حزب کمونیست به عنوان 'نظارت بر کل روان شناختی' نامگذاری شده است
9. Credit is infused and withdrawn by central diktat.
[ترجمه ترگمان]اعتبار توسط diktat مرکزی القا و دفع می شود
[ترجمه گوگل]اعتبار توسط دیکتاتوری مرکزی تزریق شده است
[ترجمه گوگل]اعتبار توسط دیکتاتوری مرکزی تزریق شده است
10. Diktat is a foolish policy.
[ترجمه ترگمان]سیاست یک سیاست احمقانه است
[ترجمه گوگل]دیکات یک سیاست احمقانه است
[ترجمه گوگل]دیکات یک سیاست احمقانه است
11. an EU diktat from Brussels.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا از بروکسل گریخت
[ترجمه گوگل]دیکتات اتحادیه اروپا از بروکسل
[ترجمه گوگل]دیکتات اتحادیه اروپا از بروکسل
12. Dialogue and accord have been translated into government by diktat.
[ترجمه ترگمان]گفتمان و موافقتنامه توسط diktat به دولت ترجمه شده است
[ترجمه گوگل]گفت و گو و توافق به حکومت توسط دولت منتقل شده است
[ترجمه گوگل]گفت و گو و توافق به حکومت توسط دولت منتقل شده است
13. Stores are being banned from selling Christmas crackers to anyone under 16 because an EU inspired diktat classes them as 'category 1 fireworks'.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های زنجیره ای از فروش کراکر کریسمس به هر کسی زیر ۱۶ سال محروم شده است، زیرا اتحادیه اروپا از آن ها به عنوان گروه ۱ آتش بازی الهام گرفته است
[ترجمه گوگل]فروشگاه ها ممنوع است از فروش کریکت کریسمس به کسی که تحت 16 سالگی است، زیرا اتحادیه اروپا الهام بخش دیکتات است که آنها را به عنوان 'آتش بازی دسته 1' طبقه بندی می کند
[ترجمه گوگل]فروشگاه ها ممنوع است از فروش کریکت کریسمس به کسی که تحت 16 سالگی است، زیرا اتحادیه اروپا الهام بخش دیکتات است که آنها را به عنوان 'آتش بازی دسته 1' طبقه بندی می کند
14. What if a very sophisticated user refuses to accept the diktat of various community distributions and wants to run a Linux/Apache/MySQL/PHP (LAMP)-type application stack from a CD?
[ترجمه ترگمان]چه می شود اگر یک کاربر بسیار پیچیده از پذیرش توزیع های مختلف جامعه خودداری کند و می خواهد یک بسته نرم افزاری Linux \/ Apache \/ PHP (LAMP)را از یک سی دی اجرا کند؟
[ترجمه گوگل]اگر یک کاربر بسیار پیچیده از پذیرش diktat توزیعهای مختلف جامعه رد شود و میخواهد یک پکیج نرم افزاری لینوکس / آپاچی / MySQL / PHP (LAMP) را از یک سی دی اجرا کند؟
[ترجمه گوگل]اگر یک کاربر بسیار پیچیده از پذیرش diktat توزیعهای مختلف جامعه رد شود و میخواهد یک پکیج نرم افزاری لینوکس / آپاچی / MySQL / PHP (LAMP) را از یک سی دی اجرا کند؟
کلمات دیگر: