دستغاله، داس لبه کوتاه برای زدن شاخ و برگ، (بازی) بیلیارد، بیلیارد، گوی بازی میزی
billiards
دستغاله، داس لبه کوتاه برای زدن شاخ و برگ، (بازی) بیلیارد، بیلیارد، گوی بازی میزی
انگلیسی به فارسی
بیلیارد، گوی بازی میزی
بیلیارد، بازی بیلیارد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: billiards
مشتقات: billiardist (n.)
حالات: billiards
مشتقات: billiardist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) a game played on a cloth-covered rectangular table that has a cushioned rim, in which players use a long cue stick to drive hard balls against one another or into pockets at the edges and corners of the table. (Cf. pool
• any of a number of games played on a cloth covered table with cues and balls, pool, snooker
billiards is a game played on a large table, in which you use a long stick called a cue to hit balls against each other or into pockets around the sides of the table.
billiards is a game played on a large table, in which you use a long stick called a cue to hit balls against each other or into pockets around the sides of the table.
جملات نمونه
1. John used to divert himself with billiards.
[ترجمه ترگمان]جان عادت داشت که خود را با بیلیارد سرگرم کند
[ترجمه گوگل]جان به شیوه بیلیارد خود را غرق کرد
[ترجمه گوگل]جان به شیوه بیلیارد خود را غرق کرد
2. Playing billiards is my chief recreation.
[ترجمه ترگمان]بازی کردن بیلیارد، تفریح عمده من است
[ترجمه گوگل]بازی کردن بیلیارد تفریح اصلی من است
[ترجمه گوگل]بازی کردن بیلیارد تفریح اصلی من است
3. Jones simply walked over Brown at billiards.
[ترجمه ترگمان]جونز به سادگی کنار براون راه می رفت
[ترجمه گوگل]جونز به سادگی بیش از براون در بیلیارد راه می رفت
[ترجمه گوگل]جونز به سادگی بیش از براون در بیلیارد راه می رفت
4. Billiards is played by women as well as men.
[ترجمه ترگمان]بیلیارد توسط زن ها به خوبی مردها بازی می کنه
[ترجمه گوگل]بیلیارد توسط زنان و مردان بازی می شود
[ترجمه گوگل]بیلیارد توسط زنان و مردان بازی می شود
5. I'll take you on at billiards.
[ترجمه ترگمان]من تو را به سمت بیلیارد می برم
[ترجمه گوگل]من شما را در بیلیارد می گیرم
[ترجمه گوگل]من شما را در بیلیارد می گیرم
6. It hangs, he assures me, in the billiards room of White's.
[ترجمه ترگمان]به من اطمینان می دهد که در اتاق بیلیارد وال سفید است
[ترجمه گوگل]او به من اطمینان میدهد، در اتاق بیلیارد White's آویزان است
[ترجمه گوگل]او به من اطمینان میدهد، در اتاق بیلیارد White's آویزان است
7. Reginald and Henry were having a game of billiards.
[ترجمه ترگمان]رجینالد و هنری یک بازی بیلیارد داشتند
[ترجمه گوگل]رینالد و هنری بازی بیلیارد داشتند
[ترجمه گوگل]رینالد و هنری بازی بیلیارد داشتند
8. We had a game of billiards and then went to a restaurant.
[ترجمه ترگمان]ما یک بازی بیلیارد داشتیم و بعد به یک رستوران رفتیم
[ترجمه گوگل]ما یک بازی بیلیارد داشتیم و سپس به یک رستوران رفتیم
[ترجمه گوگل]ما یک بازی بیلیارد داشتیم و سپس به یک رستوران رفتیم
9. Trueman's show was an homage to pub sports-bar billiards, darts, skittles and shove ha'penny.
[ترجمه ترگمان]نمایش اجر در بازی بیلیارد بازی گروهی بود که بیلیارد بازی می کردند و darts و skittles را هل می دادند
[ترجمه گوگل]نمایش Trueman افتخار بود که به ورزش های بیلیارد، دارت، اسکیت بورد و هپنینگ بپردازد
[ترجمه گوگل]نمایش Trueman افتخار بود که به ورزش های بیلیارد، دارت، اسکیت بورد و هپنینگ بپردازد
10. Me and Frank had been playing billiards at the Liberal club, a big chapel-like building on Kenworthy Road.
[ترجمه ترگمان]من و فرانک در باشگاه Liberal بیلیارد بازی کرده بودیم، مثل ساختمانی بزرگ در خیابان Kenworthy
[ترجمه گوگل]من و فرانک بازی بیلیارد را در باشگاه لیبرال انجام دادند، یک ساختمان بزرگ مانند Chapel مانند Road Road Kenworthy
[ترجمه گوگل]من و فرانک بازی بیلیارد را در باشگاه لیبرال انجام دادند، یک ساختمان بزرگ مانند Chapel مانند Road Road Kenworthy
11. Frank and me had stopped playing billiards the minute they'd come through the door.
[ترجمه ترگمان]من و فرانک، دقیقه ای که از در وارد می شدند، دیگر بیلیارد بازی نکرده بودیم
[ترجمه گوگل]فرانک و من در حال بازی کردن بیلیارد، دقیقه ای که از طریق درب می آمدند، متوقف شده بود
[ترجمه گوگل]فرانک و من در حال بازی کردن بیلیارد، دقیقه ای که از طریق درب می آمدند، متوقف شده بود
12. As in billiards, a direct collision results in backward scattering and an off-centre collision results in forward scattering.
[ترجمه ترگمان]همانند بیلیارد، یک برخورد مستقیم منجر به پراکندگی معکوس می شود و منجر به پراکنش رو به جلو می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که در بیلیارد، یک برخورد مستقیم منجر به پراکندگی عقب و یک برخورد خارج از مرکز می شود در پراکندگی پیش رو
[ترجمه گوگل]همانطور که در بیلیارد، یک برخورد مستقیم منجر به پراکندگی عقب و یک برخورد خارج از مرکز می شود در پراکندگی پیش رو
13. And young men like billiards and cards, which take their minds off the imbecility of everyday work.
[ترجمه ترگمان]و مرده ای جوان مثل billiards و کارت ها که ذهنشان را از حماقت کار روزانه بیرون می کشند
[ترجمه گوگل]و مردان جوان مانند بیلیارد و کارت، که ذهن خود را از بی قراری کار روزمره است
[ترجمه گوگل]و مردان جوان مانند بیلیارد و کارت، که ذهن خود را از بی قراری کار روزمره است
14. Shall we play a few games of billiards this evening?
[ترجمه ترگمان]امشب بیلیارد بازی کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما در حال بازی چند بازی بیلیارد هستیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما در حال بازی چند بازی بیلیارد هستیم؟
15. Peter was lured into playing billiards with a fellow solider, Zourin.
[ترجمه ترگمان]پیتر با یک سرباز بازنشسته که سرباز بازنشسته بود، به بازی کردن مشغول شد
[ترجمه گوگل]پیتر به بازی کردن بیلیارد با یک solider همکار، Zourin جذاب شد
[ترجمه گوگل]پیتر به بازی کردن بیلیارد با یک solider همکار، Zourin جذاب شد
کلمات دیگر: