کلمه جو
صفحه اصلی

dimidiate


نیمه شده، (زیست شناسی) نیم رستی (وابسته به رشد و نمو فقط نیمی از اندام)، (گیاه شناسی) نیم شکاف (دارای شکاف فقط در یک طرف)، دونیم شده، دوپاره شده

انگلیسی به فارسی

نیمه‌شده، نیم


(زیست‌شناسی) نیمرستی (وابسته به رشد و نمو فقط نیمی از اندام)


(گیاه‌شناسی) نیمشکاف (دارای شکاف فقط در یک طرف)


(قدیمی) نیمه کردن، نیمکردن


کثیف


انگلیسی به انگلیسی

• divided into two equal parts; reduced to halves
divide into halves; represent the half


کلمات دیگر: