کلمه جو
صفحه اصلی

bilharzia


رجوع شود به:

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: schistosome


رجوع شود به: schistosomiasis


bilharzia


انگلیسی به انگلیسی

• parasitic flatworm found in tropical climates that causes the disease bilharziasis

جملات نمونه

1. Schistosomiasis, or bilharzia, is a parasitic disease caused by trematode flatworms of the genus Schistosoma.
[ترجمه ترگمان]Schistosomiasis یا bilharzia یک بیماری انگلی است که توسط trematode flatworms از جنوس Schistosoma ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]Schistosomiasis، یا bilharzia، یک بیماری انگلی است که به علت کرم های پوستی Trematode جنس Schistosoma است

2. The most heterogeneous diseases include schistosomiasis (bilharzia), HIV/AIDS and malaria, for which one-fifth of the population is responsible for more than 80 per cent of disease transmission.
[ترجمه ترگمان]The بیماری عبارتند از schistosomiasis (bilharzia)، HIV \/ AIDS و مالاریا، که یک پنجم جمعیت مسئول بیش از ۸۰ درصد انتقال بیماری هستند
[ترجمه گوگل]بیماری های ناهمگونی شامل شیستوزومیوز (bilharzia)، اچ آی وی / ایدز و مالاریا است که یک پنجم جمعیت بیش از 80 درصد از این بیماری را شامل می شود

3. In many parts of the world, inadequate management of irrigation is linked to increased risks of malaria, schistosomiasis (bilharzia) and other vector-borne diseases.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از نقاط جهان، مدیریت ناکافی آبیاری با افزایش خطرات مالاریا، schistosomiasis (bilharzia)و دیگر بیماری های ناشی از برداری مرتبط است
[ترجمه گوگل]در بسیاری از نقاط جهان، مدیریت نامناسب آبیاری با افزایش خطر ابتلا به مالاریا، شیستوستومیوز (bilharzia) و سایر بیماریهای منتقله از طریق برونش مرتبط است

4. Until now, the main drug used to treat bilharzia has been praziquantel.
[ترجمه ترگمان]تاکنون مواد اصلی مورد استفاده برای درمان bilharzia مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تا کنون، داروهای اصلی مورد استفاده برای درمان بیل قراریه، پرازیکوانتل بوده است

5. When the dun evening comes the kids go down to the irrigation channels for some bilharzia bathing.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غروب به پایان رسید، بچه ها برای استحمام از کانال های آبیاری به کانال های آبیاری سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که شب عروسی می آید بچه ها برای حمام کردن دوشیزه به داخل کانال های آبیاری می روند

6. Each year, two hundred eighty thousand people die of schistosomiasis, also known as bilharzia or snail fever.
[ترجمه ترگمان]هر سال دویست و هشتاد هزار نفر از schistosomiasis که به as یا snail معروف است می میرند
[ترجمه گوگل]هر سال، دوصد و هشتاد هزار نفر از شیستوستومیوز میمیرند، همچنین به عنوان تبخال bilharzia یا حلزون شناخته می شوند

7. The Contractor shall warn his staff and Labour of the dangers of bilharzia and wild animals.
[ترجمه ترگمان]پیمان کار باید به کارکنان و کارگران خود در مورد خطرات of و حیوانات وحشی هشدار دهد
[ترجمه گوگل]پیمانکار باید کارکنان و کارکنان خود را از خطرات Bilharzia و حیوانات وحشی هشدار دهد

8. Each year, 280,000 people die of schistosomiasis, also known as bilharzia or snail fever.
[ترجمه ترگمان]هر سال ۲۸۰،۰۰۰ تن از مردم of از schistosomiasis که به as یا snail معروف است می میرند
[ترجمه گوگل]هر سال 280،000 نفر از شیستوستومیوز میمیرند، همچنین به عنوان bilharzia یا تبخیر حلزون شناخته میشوند

9. We should combat such devices in the same way as we combat chronic diseases like bilharzia, tuberculosis, etcetera.
[ترجمه ترگمان]ما باید با چنین وسایلی مبارزه کنیم همانگونه که با بیماری های مزمن نظیر bilharzia، سل و غیره مبارزه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید چنین دستگاههایی را همانند مبارزه کنیم تا از بیماریهای مزمن مانند بلخاریا، سل، و غیره جلوگیری کنیم

10. Chinese scientists say a derivative of the shrub Chinese wormwood (Artemisia annua) can prevent and treat bilharzia — a disease caused by parasitic worms called schistosomes.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان چینی می گویند که یک مشتق از افسنطین چینی بوته (Artemisia annua)می تواند از بیماری های bilharzia ناشی از کرم های انگلی به نام schistosomes جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]دانشمندان چینی می گویند یک مشتق از بوته چینی خلیج چینی (Artemisia annua) می تواند از bilharzia جلوگیری و درمان کند - یک بیماری ناشی از کرم های انگلی به نام شیستوزوم

11. They say the finding suggests that schistosomiasis — or bilharzia — suppresses our ability to fight infection.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند این یافته نشان می دهد که schistosomiasis - یا bilharzia - توانایی ما برای مبارزه با عفونت را سرکوب می کند
[ترجمه گوگل]آنها می گویند این یافته نشان می دهد که اسیدوستومیوز یا bilharzia توانایی ما را برای مبارزه با عفونت کاهش می دهد

12. Each year, 280 thousand people die of schistosomiasis also know as bilharzia or snail fever.
[ترجمه ترگمان]هر سال، ۲۸۰ هزار نفر از مردم schistosomiasis به عنوان تب bilharzia یا حلزون مطلع می شوند
[ترجمه گوگل]هر سال، 280 هزار نفر از شیستوزومیوز می میرند و همچنین به عنوان bilharzia یا تب یاس حلزون شناخته می شوند


کلمات دیگر: