• dictionary containing words and definitions for two different languages
bilingual dictionary
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The opposite approach is to use a bilingual dictionary.
[ترجمه ترگمان]رویکرد مخالف استفاده از یک فرهنگ لغت دو زبانه است
[ترجمه گوگل]رویکرد مخالف استفاده از یک فرهنگ لغت دو زبانه است
[ترجمه گوگل]رویکرد مخالف استفاده از یک فرهنگ لغت دو زبانه است
2. But the use of parallel corpus in bilingual dictionary - making has barely started, especially for Chinese - English dictionary - making.
[ترجمه ترگمان]اما استفاده از پیکره موازی در فرهنگ لغت دو زبانه به سختی شروع شده است، به خصوص برای فرهنگ لغات چینی - انگلیسی
[ترجمه گوگل]اما استفاده از ساختار موازی در فرهنگ لغت دو زبانه به سختی آغاز شد، به خصوص برای فرهنگ لغت چینی - انگلیسی
[ترجمه گوگل]اما استفاده از ساختار موازی در فرهنگ لغت دو زبانه به سختی آغاز شد، به خصوص برای فرهنگ لغت چینی - انگلیسی
3. We apply the rule-based method to extract the bilingual dictionary from the mixed multi-language document, and got the precise of 82%.
[ترجمه ترگمان]ما روش مبتنی بر قاعده را برای استخراج فرهنگ لغت دو زبانه از سند چند زبانی ترکیبی اعمال کردیم و ۸۲ % آن را بدست آوردیم
[ترجمه گوگل]ما روش مبتنی بر قانون را برای استخراج دیکشنری دو زبانه از سند چند زبانه مخلوط اعمال کردیم و دقیق 82٪ را دریافت کردیم
[ترجمه گوگل]ما روش مبتنی بر قانون را برای استخراج دیکشنری دو زبانه از سند چند زبانه مخلوط اعمال کردیم و دقیق 82٪ را دریافت کردیم
4. A bilingual dictionary sometimes gives the wrong meaning for the situation you want.
[ترجمه ترگمان]یک فرهنگ لغت دو زبانه گاهی به معنای اشتباهی است که شما می خواهید
[ترجمه گوگل]یک فرهنگ لغت دوزبانه گاهی اوقات معنای اشتباه را برای وضعیتی که می خواهید را می دهد
[ترجمه گوگل]یک فرهنگ لغت دوزبانه گاهی اوقات معنای اشتباه را برای وضعیتی که می خواهید را می دهد
5. Bilingual dictionary is the base of many NLP applications such as multi - lingual retrieval and machine translation.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت Bilingual مبنای بسیاری از کاربردهای NLP مانند بازیابی چندزبانه و ترجمه ماشینی است
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت دو زبانه پایه بسیاری از برنامه های NLP مانند بازیابی چند زبانه و ترجمه ماشین است
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت دو زبانه پایه بسیاری از برنامه های NLP مانند بازیابی چند زبانه و ترجمه ماشین است
6. Parallel corpus has valuable application in machine translation, bilingual dictionary compilation, word sense disambiguation and Cross-Lingual Information Retrieval.
[ترجمه ترگمان]پیکره زبانی موازی کاربرد ارزشمندی در ترجمه ماشینی، گردآوری فرهنگ دو زبانه، ابهام زدایی معنایی کلمات و بازیابی اطلاعات متقابل دارد
[ترجمه گوگل]Corpus Corpus کاربردی ارزشمندی در ترجمه ماشین، جمع آوری فرهنگ لغت دو زبانه، ابهام واژگانی کلمه و بازخوانی اطلاعات صلیبی زبان است
[ترجمه گوگل]Corpus Corpus کاربردی ارزشمندی در ترجمه ماشین، جمع آوری فرهنگ لغت دو زبانه، ابهام واژگانی کلمه و بازخوانی اطلاعات صلیبی زبان است
7. The research on the bilingual dictionary extraction based on parallel corpora is an important direction.
[ترجمه ترگمان]استخراج فرهنگ لغت دو زبانه بر پایه پیکره های موازی یک جهت مهم است
[ترجمه گوگل]تحقیق در زمینه استخراج فرهنگ لغت دوزبانه براساس موازی موازی یک جهت مهم است
[ترجمه گوگل]تحقیق در زمینه استخراج فرهنگ لغت دوزبانه براساس موازی موازی یک جهت مهم است
8. Use a bilingual dictionary often, not just to look up specific words, but browse through it.
[ترجمه ترگمان]اغلب از یک فرهنگ لغت دو زبانه استفاده کنید، نه فقط برای نگاه کردن به کلمات خاص، بلکه از آن استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از یک فرهنگ لغت دو زبانه اغلب، نه فقط برای جستجوی کلمات خاص، بلکه از طریق آن مرور کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از یک فرهنگ لغت دو زبانه اغلب، نه فقط برای جستجوی کلمات خاص، بلکه از طریق آن مرور کنید
9. Longman's first bilingual dictionary, Longman English-Chinese Dictionary of Contemporary English, was published.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت دو زبانه Longman، فرهنگ لغات انگلیسی معاصر Chinese، منتشر شد
[ترجمه گوگل]اولین فرهنگ لغت دو زبانه Longman، Longman English-Chinese Dictionary of Modern English منتشر شد
[ترجمه گوگل]اولین فرهنگ لغت دو زبانه Longman، Longman English-Chinese Dictionary of Modern English منتشر شد
10. As a special kind of bilingual dictionary, bilingualized dictionary has drawn more and more attention from the scholars and exports of lexicography.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نوع خاص از فرهنگ لغت دو زبانه، فرهنگ لغت bilingualized توجه بیشتری را از جانب محققان و صادرات of جلب کرده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع خاص از فرهنگ لغت دو زبانه، فرهنگ لغت دوزبانه توجه بیشتری را از سوی محققان و صادرات زبانکشی به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نوع خاص از فرهنگ لغت دو زبانه، فرهنگ لغت دوزبانه توجه بیشتری را از سوی محققان و صادرات زبانکشی به خود جلب کرده است
11. This is a bilingual dictionary.
[ترجمه ترگمان]این یک فرهنگ لغت دو زبانه است
[ترجمه گوگل]این یک فرهنگ لغت دو زبانه است
[ترجمه گوگل]این یک فرهنگ لغت دو زبانه است
12. Bilingual corpus plays an important role in Example-base Machine Translation (EBMT), acquirement of translation knowledge, construction of bilingual dictionary etc.
[ترجمه ترگمان]پیکره زبانی Bilingual نقش مهمی در ترجمه ماشینی نمونه (EBMT)، فراگیری دانش ترجمه، ساخت فرهنگ لغت دو زبانه و غیره بازی می کند
[ترجمه گوگل]Corpus دوزبانه نقش مهمی در ترجمه متنی (EBMT)، دانش آشنایی با ترجمه، ساختن فرهنگ لغت دوزبانه و غیره دارد
[ترجمه گوگل]Corpus دوزبانه نقش مهمی در ترجمه متنی (EBMT)، دانش آشنایی با ترجمه، ساختن فرهنگ لغت دوزبانه و غیره دارد
13. With the interpenetration of pragmatic theory in bilingual lexicography, the pragmatic information in bilingual dictionary has become a focus in recent years.
[ترجمه ترگمان]با the نظریه عمل گرایانه در lexicography دو زبانه، اطلاعات واقع گرایانه در فرهنگ لغت دو زبانه در سال های اخیر به یک تمرکز تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]با درهم آمیختن تئوری کاربردی در لغوی دو زبانه، اطلاعات عملی در فرهنگ لغت دو زبانه در سال های اخیر تبدیل به تمرکز شده است
[ترجمه گوگل]با درهم آمیختن تئوری کاربردی در لغوی دو زبانه، اطلاعات عملی در فرهنگ لغت دو زبانه در سال های اخیر تبدیل به تمرکز شده است
14. Many people assume that the only prerequisites for translating are a bilingual dictionary, an exhaustive encyclopedia, and an ability to speak and write two languages.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فرض می کنند که تنها پیش نیازها برای ترجمه یک فرهنگ لغت دو زبانه، یک دانشنامه کامل، و توانایی صحبت کردن و نوشتن دو زبان است
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد بر این باورند که تنها پیش شرط لازم برای ترجمه، یک فرهنگ لغت دو زبانه، دانشنامه جامع و توانایی صحبت کردن و نوشتن دو زبان است
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد بر این باورند که تنها پیش شرط لازم برای ترجمه، یک فرهنگ لغت دو زبانه، دانشنامه جامع و توانایی صحبت کردن و نوشتن دو زبان است
پیشنهاد کاربران
فرهنگ لغت دوزبانه
A bilingual dictionary can by very helpful to translation.
bilingual dictionary ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: فرهنگ دوزبانه
تعریف: فرهنگ یا واژهنامهای که به دو زبان نوشته شده باشد|||متـ . واژهنامۀ دوزبانه
واژه مصوب: فرهنگ دوزبانه
تعریف: فرهنگ یا واژهنامهای که به دو زبان نوشته شده باشد|||متـ . واژهنامۀ دوزبانه
کلمات دیگر: