اتاقک ناهار خوری، غذای گرم، امر، اطاق کوچک ناهار خوری
dinette
اتاقک ناهار خوری، غذای گرم، امر، اطاق کوچک ناهار خوری
انگلیسی به فارسی
غذای گرم، (آمریکا) اطاق کوچک ناهارخوری
دینت، اطاق کوچک ناهار خوری
انگلیسی به انگلیسی
• small space or small room used as a dining area; kitchen table and chairs used for dinette
جملات نمونه
1. The crew's cabin and dinette are forward.
[ترجمه ترگمان]کابین خدمه و dinette به جلو حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]کابین خلبان و دینت به جلو هستند
[ترجمه گوگل]کابین خلبان و دینت به جلو هستند
2. Chairs, Children's Furniture, Coffee Tables, Dinette Sets, Home Office Furniture Supplies, Microwave Carts, RTA Furniture, Serving Carts, Tables, Utility Carts.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها، مبلمان کودکان، میزه ای قهوه، Dinette Sets، مبلمان اداری خانه، Carts Microwave، توافقنامه تجارت منطقه ای، میزه ای پذیرایی، میزه ای پذیرایی، میزه ای غذا
[ترجمه گوگل]صندلی، مبلمان کودک، جداول قهوه، مجموعه دنتین، لوازم خانگی لوازم خانگی، چرخ دستی های مایکروویو، مبلمان RTA، چرخ دستی های خدمات، جداول، چرخ دستی های
[ترجمه گوگل]صندلی، مبلمان کودک، جداول قهوه، مجموعه دنتین، لوازم خانگی لوازم خانگی، چرخ دستی های مایکروویو، مبلمان RTA، چرخ دستی های خدمات، جداول، چرخ دستی های
3. Our children fought to press the button that sent the "dinette" sliding out sideways, creating an extra "room" while parked.
[ترجمه ترگمان]کودکان ما برای فشار دادن دکمه \"dinette\" تلاش کردند تا \"dinette\" را از یک سو بیرون بیاورند و یک \"اتاق اضافی\" را در حین پارک کردن ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]بچه های ما جنگیدند تا دکمه ای را که دینت را به سمت پایین حرکت می داد، فشار داده و یک اتاق اضافی را در حالی که پارک شده بود، فشار داد
[ترجمه گوگل]بچه های ما جنگیدند تا دکمه ای را که دینت را به سمت پایین حرکت می داد، فشار داده و یک اتاق اضافی را در حالی که پارک شده بود، فشار داد
4. The dinette set is too large for my dining room.
[ترجمه ترگمان]سالن غذا خوری برای اتاق ناهارخوری خیلی بزرگ است
[ترجمه گوگل]مجموعه غذا برای اتاق غذاخوری من خیلی بزرگ است
[ترجمه گوگل]مجموعه غذا برای اتاق غذاخوری من خیلی بزرگ است
5. Product Information: Bar Stools, Chairs, Dinette Sets, Kitchen Stools, RTA Furniture, Wooden Stools.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات محصول: Bar Stools، صندلی ها، Dinette Sets، Kitchen Stools، RTA چوبی، Stools چوبی
[ترجمه گوگل]اطلاعات محصول: چارچوب نوار، صندلی، مجموعه دینت، مدفوع آشپزخانه، مبلمان RTA، مدفوع چوبی
[ترجمه گوگل]اطلاعات محصول: چارچوب نوار، صندلی، مجموعه دینت، مدفوع آشپزخانه، مبلمان RTA، مدفوع چوبی
6. C. And m winning a dinette set.
[ترجمه ترگمان]و من برنده یک مجموعه dinette هستم
[ترجمه گوگل]C و m برنده یک مجموعه dinette
[ترجمه گوگل]C و m برنده یک مجموعه dinette
7. Opposite the galley there is no dinette, but a head and a pantry.
[ترجمه ترگمان]در کنار کشتی جنگی در کار نیست، فقط یک سر و یک آبدارخانه هم هست
[ترجمه گوگل]در مقابل پارک هیچ دونات وجود ندارد، اما یک سر و یک صندوق
[ترجمه گوگل]در مقابل پارک هیچ دونات وجود ندارد، اما یک سر و یک صندوق
8. Dinette Sets, Folding Furniture, Kitchen Stools, Lifestyle Furniture, RTA Furniture, Tables, Wooden Stools.
[ترجمه ترگمان]مجموعه های Dinette، مبلمان Folding، مبلمان آشپزخانه، مبلمان سبک زندگی، میز، میز چوبی
[ترجمه گوگل]مجموعه دینت، مبلمان تاشو، آشپزخانه مدفوع، مبلمان شیوه زندگی، مبلمان RTA، جداول، چارچوب های چوبی
[ترجمه گوگل]مجموعه دینت، مبلمان تاشو، آشپزخانه مدفوع، مبلمان شیوه زندگی، مبلمان RTA، جداول، چارچوب های چوبی
9. I need a dinette set.
[ترجمه ترگمان] من به یه گروه \"dinette\" احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من نیاز به مجموعه داینت دارم
[ترجمه گوگل]من نیاز به مجموعه داینت دارم
10. Toni picked up their glasses and went into the dinette off the side of the kitchen.
[ترجمه ترگمان]تونی عینکش را برداشت و به سمت راست آشپزخانه رفت
[ترجمه گوگل]تونی عینک خود را برداشت و به سمت آشپزخانه رفت
[ترجمه گوگل]تونی عینک خود را برداشت و به سمت آشپزخانه رفت
11. By May twenty little tomato plants in sawed-off milk cartons had taken over the kitchen dinette.
[ترجمه ترگمان]تا بیست ماه مه، بیست و پنج کارتن کوچک گوجه فرنگی در جعبه های شیر اره شده در آشپزخانه برداشته بودند
[ترجمه گوگل]تا ماه مه، بیست کارخانه گوجه فرنگی کوچک در کارتن های شسته شده شیر، آشپزخانه آشپزخانه را برداشت
[ترجمه گوگل]تا ماه مه، بیست کارخانه گوجه فرنگی کوچک در کارتن های شسته شده شیر، آشپزخانه آشپزخانه را برداشت
12. A three-piece suite and coffee table occupied the front half, a fitted kitchen and dinette the rear.
[ترجمه ترگمان]یک میز سه قطعه قهوه و یک میز کوچک قهوه جلو را اشغال کرده بودند
[ترجمه گوگل]یک میز و میز قهوه ای سه بعدی، نیمه جلو، یک آشپزخانه نصب شده و دندانه عقب را اشغال کرد
[ترجمه گوگل]یک میز و میز قهوه ای سه بعدی، نیمه جلو، یک آشپزخانه نصب شده و دندانه عقب را اشغال کرد
13. She arrived at his apartment—he was convalescing at home by now—and sat down next to him at the dinette table.
[ترجمه ترگمان]او به اپارتمانش رسید - او تا حالا دوره نقاهت را داشت و کنار او کنار میز dinette نشسته بود
[ترجمه گوگل]او در آپارتمان خود وارد شده بود - اکنون در خانه اش تصفیه شده است و در کنار میز کنار دنج نشسته است
[ترجمه گوگل]او در آپارتمان خود وارد شده بود - اکنون در خانه اش تصفیه شده است و در کنار میز کنار دنج نشسته است
14. I'm going to A. C., And I'm winning a dinette set.
[ترجمه ترگمان]من به سمت الف می روم ج و من دارم یه تله dinette رو برنده میشم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم به A C, و من برنده یک مجموعه dinette
[ترجمه گوگل]من قصد دارم به A C, و من برنده یک مجموعه dinette
کلمات دیگر: