1. This is my old college, where under apartheid a celebrated anti-authoritarian spirit characterised staff and students.
[ترجمه ترگمان]این کالج قدیمی من است، که در آن حکومت آپارتاید دارای روحیه ضد استبدادی است که کارکنان و دانش آموزان را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این کالج قدیمی من است، که در آن تحت آپارتاید یک روحیه ضد اقتدارگرانه برجسته کارکنان و دانشجویان را مشخص می کند
2. Leese had a pronounced anti-authoritarian streak in his behaviour and a quarrelsome personality.
[ترجمه ترگمان]Leese یک رگه قوی ضد استبدادی در رفتار خود و یک شخصیت ستیزه جو داشت
[ترجمه گوگل]لیس در رفتار او و شخصیت نزاع و تحسین برانگیز ضد حاکم بود
3. But never stopped the struggle between the dictatorial and the antiauthoritarian, in which the revolutionary tradition of the Russian people was carried forward.
[ترجمه ترگمان]اما هرگز کش مکش بین دیکتاتوری و the را که سنت انقلابی مردم روسیه به جلو حمل می شد متوقف نکرد
[ترجمه گوگل]اما مبارزه بین دیکتاتوری و ضدانقلابی، که در آن سنت انقلابی مردم روسیه به پیش می رفت، هرگز متوقف نشد
4. There have always been other indigenous, competing creeds. Taoism, for example, has provided an antiauthoritarian counterpoint to hierarchical models of politics for millennia.
[ترجمه ترگمان]همیشه عقاید بومی و رقابتی دیگری هم وجود داشته است به طور مثال، به طور مثال، برای هزاران سال، یک antiauthoritarian counterpoint برای مدل های سلسله مراتبی سیاسی فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]همواره سایر ادیان بومی و رقابتی وجود داشته است برای مثال، تائویسم یک مخالفت ضدانقلابی برای مدل های سلسله مراتبی سیاست برای هزاران ساله ارائه داده است
5. One story about the film, possibly apocryphal, maintains that when the dictator finally recognized itsbroader antiauthoritarian and individualist themes, he had it banned.
[ترجمه ترگمان]یک داستان در مورد این فیلم، که احتمالا جعلی است، ادعا می کند که زمانی که دیکتاتور در نهایت itsbroader antiauthoritarian و موضوعات فردگرا را تشخیص داد، آن را ممنوع اعلام کرد
[ترجمه گوگل]یک داستان در مورد این فیلم، احتمالا فریبنده است، معتقد است که وقتی دیکتاتور در نهایت به آن تمایلات غیر انحصاری و فردگرا برساند، آن را ممنوع کرد