کلمه جو
صفحه اصلی

sophie

انگلیسی به انگلیسی

• female first name

جملات نمونه

1. Sophie lifted the phone before the second ring.
[ترجمه ترگمان]سوفی گوشی را برداشت و گوشی را برداشت
[ترجمه گوگل]سوفی تلفن را قبل از حلقه دوم بلند کرد

2. Sophie meditates for 20 minutes every day.
[ترجمه ترگمان]سوفی هر روز ۲۰ دقیقه مدیتیشن میکنه
[ترجمه گوگل]سوفی روزانه 20 دقیقه تمرین می کند

3. Sophie got bored and started acting up.
[ترجمه ترگمان]سوفی خسته شد و شروع به عمل کرد
[ترجمه گوگل]سوفی خسته شد و شروع به کار کرد

4. He's really angry at/with me for upsetting Sophie.
[ترجمه ترگمان]او واقعا از دست من عصبانی است که سوفی را ناراحت می کند
[ترجمه گوگل]او واقعا برای من ناراحت کننده سوفی است

5. We're going to call her Sophie.
[ترجمه ترگمان]می خواهیم به سوفی زنگ بزنیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم سوفی را سوار کنیم

6. We were talking/laughing about Sophie.
[ترجمه ترگمان]داشتیم راجع به سوفی حرف می زدیم
[ترجمه گوگل]ما درباره سوفی صحبت می کردیم / خنده می دادیم

7. Sophie and Emily are sisters.
[ترجمه ترگمان] سوفی \"و\" امیلی \"خواهر هستن\"
[ترجمه گوگل]سوفی و ​​امیلی خواهر هستند

8. Sophie asked her if she would like to come and give art lessons.
[ترجمه ترگمان]سوفی از او پرسید که آیا مایل است بیاید و درس های هنری را اجر کند
[ترجمه گوگل]سوفی از او خواسته بود که اگر دوست دارد درس بخواند و درس های هنری بدهد

9. Sophie stooped to throw another branch on the pile.
[ترجمه ترگمان]سوفی خم شد تا شاخه دیگری را روی تپه بیندازد
[ترجمه گوگل]سوفی برای پرتاب شاخه دیگری بر روی شمع کوبید

10. Sophie was so frightened by the noise of the fireworks that she huddled in a corner of the room.
[ترجمه ترگمان]سوفی از سرو صدای آتش بازی که در گوشه اتاق کزکرده بود ترسیده بود
[ترجمه گوگل]سوفی خیلی از سر و صدا از آتش بازی که در گوشه ای از اتاق پنهان شده بود ناامید شد

11. We've already overstayed our visit to Aunt Sophie.
[ترجمه ترگمان]همین الانشم به دیدن عمه سوفی رفته بودیم
[ترجمه گوگل]ما قبلا از دیدن عمه سوفی دیدن کردیم

12. Sophie is a glutton for books.
[ترجمه ترگمان]سوفی برای کتاب ها تشنه است
[ترجمه گوگل]سوفی یک پرستش برای کتاب است

13. I can just imagine Sophie as a police officer.
[ترجمه ترگمان]فقط میتونم تصور کنم \"سوفی\" به عنوان یه افسر پلیس
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم سوفی را به عنوان یک افسر پلیس تصور کنم

14. I could hear Sophie rhapsodizing about her new job.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای سوفی را در مورد شغل جدیدش بشنوم
[ترجمه گوگل]من می توانم سوفی را در مورد کار جدیدش بشنوم

پیشنهاد کاربران

رنگ نارنجی


کلمات دیگر: