کلمه جو
صفحه اصلی

soreness


دردناکی، سختی

انگلیسی به فارسی

درد و رنج


انگلیسی به انگلیسی

• achiness, tenderness, discomfort

جملات نمونه

1. to cause soreness and warmth by friction.
[ترجمه ترگمان]تا درد و گرما را با اصطکاک موجب شوند
[ترجمه گوگل]برای ایجاد درد و گرما با اصطکاک

2. The soreness lasted for about six weeks.
[ترجمه ترگمان]درد حدود شش هفته به طول انجامید
[ترجمه گوگل]درد به مدت شش هفته ادامه یافت

3. Tricia kept me up-to-date on the increasing soreness of her rear end.
[ترجمه ترگمان]Tricia من را تا به امروز روی درد رو به افزایش انتهای عقبی خود نگه داشت
[ترجمه گوگل]تریسیا به شدت در معرض آسیب دیدگی او قرار گرفت

4. Another lesson from the comparison with exercise soreness might be helpful.
[ترجمه ترگمان]درسی دیگر از مقایسه با درد ورزشی ممکن است مفید باشد
[ترجمه گوگل]درس دیگری از مقایسه با درد در ورزش ممکن است مفید باشد

5. I rolled over and the soreness in my stomach throbbed and spread.
[ترجمه ترگمان]غلت خوردم و درد در شکمم می سوخت و گسترش می یافت
[ترجمه گوگل]من ناتمام گذاشتم و درد در شکمم فروکش کرد

6. What matters is the sweet soreness in legs that seem to have found a rhythm again.
[ترجمه ترگمان]چیزی که اهمیت دارد درد شیرین پاها است که به نظر می رسد دوباره ریتم پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]مهم است که درد شیرین در پاها است که به نظر می رسد ریتم را دوباره یافت

7. Now, flinching at the soreness in his thighs, he eased himself out of the saddle.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از درد کمر خم شده بود، خود را از زین بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در حال سوزش در درد در ران او، او خود را از زین خارج شد

8. A tickling, dry, hard cough; great soreness in the chest on coughing or deep breathing.
[ترجمه ترگمان]سرفه، خشک، خشک، درد بزرگ در سینه، سرفه یا نفس عمیق
[ترجمه گوگل]یک خارش، خشک و سرفه سخت؛ درد شدید در سینه بر سرفه یا تنفس عمیق

9. The questions of soreness, lassitude, and appetite degression after operation were relieved. The effective was better under the directions of healthy education.
[ترجمه ترگمان]سوالات درد، تنبلی و اشتها، پس از عملیات، تسکین یافتند تاثیر موثر بر آموزش سالم بهتر بود
[ترجمه گوگل]سؤالات مربوط به کاهش درد، ضعف و اشتها پس از عمل کاهش یافت موثرتر در جهت آموزش سالم بود

10. Have awoken with soreness in your genitals which can not be explained.
[ترجمه ترگمان]با درد در اندام تناسلی خود از خواب پریده بودن که نمی توان آن را توضیح داد
[ترجمه گوگل]با زخمهای تناسلی خود آشنا شوید که قابل توضیح نیست

11. For example, there may be swelling and some soreness around the incision.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال ممکن است تورم و درد در اطراف شکاف ایجاد شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ممکن است تورم و برخی درد در اطراف برش وجود دارد

12. Do you have soreness or dryness?
[ترجمه ترگمان]آیا درد دارید یا خشک؟
[ترجمه گوگل]آیا درد دارید یا خشکی دارید؟

13. Stiffness and soreness after prolonged heavy exercise are due to accumulated lactic acid in the muscles.
[ترجمه ترگمان]سفتی و درد پس از اعمال سنگین طولانی ناشی از اسید لاکتیک در ماهیچه ها هستند
[ترجمه گوگل]استحکام و درد بعد از ورزش طولانی مدت به علت انباشته شدن اسید لاکتیک در ماهیچه ها است

14. Smear Vaseline on to your baby's skin to prevent soreness.
[ترجمه ترگمان]smear Vaseline را روی پوست نوزاد خود بمالید تا از درد جلوگیری کنید
[ترجمه گوگل]اسمیر وازلین را روی پوست کودک خود بگذارید تا درد را از بین ببرد

15. She awoke with her body lazily relaxed, only slight soreness to remind her of what had happened the previous night.
[ترجمه ترگمان]با بی حالی از خواب بیدار شد، فقط درد خفیفی داشت که او را به یاد آنچه در شب گذشته رخ داده بود یادآوری کند
[ترجمه گوگل]او با بدنش بیدار شد و آرامش بخش بود، فقط درد و رنج کمی برای یادآوری او از آنچه که شب گذشته اتفاق افتاده بود

پیشنهاد کاربران

در مورد دردهای عضلانی

مانند
Exercise muscle soreness

کوفتگی؛ درد

مانند:
Delayed Onset Muscle Soreness


کلمات دیگر: