(هورمون استروئیدی به فرمول c21h30o2) پروژسترون، زایش انگیز، progestin ش، هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
progesterone
(هورمون استروئیدی به فرمول c21h30o2) پروژسترون، زایش انگیز، progestin ش، هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
انگلیسی به فارسی
( progestin ) (شیمی) هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
پروژسترون، هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a hormone secreted by the ovaries that stimulates changes in the lining of the uterus to enable implantation and sustenance of a fertilized egg.
• female sex hormone that induces changes in uterus and maintains pregnancy (physiology)
جملات نمونه
1. If the egg is not fertilised oestrogen and progesterone decrease.
[ترجمه ترگمان]اگر میزان هورمون استروژن کم شود و میزان پروژسترون کاهش یابد
[ترجمه گوگل]در صورت تخمک، استروژن و پروژسترون تجویز نمی شود
[ترجمه گوگل]در صورت تخمک، استروژن و پروژسترون تجویز نمی شود
2. Pain-Free Progesterone: Women undergoing infertility treatment are sometimes required to undergo daily injections to deliver the hormone progesterone.
[ترجمه ترگمان]درد و رنج جنسی: زنانی که تحت درمان ناباروری قرار دارند، گاهی اوقات برای انجام تزریقات روزانه مورد نیاز برای دریافت هورمون پروژسترون، مورد نیاز قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]پروژسترون بدون درد زنان در معرض درمان ناباروری گاهی لازم است که تزریق روزانه برای تحویل پروژسترون هورمون انجام شود
[ترجمه گوگل]پروژسترون بدون درد زنان در معرض درمان ناباروری گاهی لازم است که تزریق روزانه برای تحویل پروژسترون هورمون انجام شود
3. For her, coitus releases progesterone into her system, calming her, but not taking her into sleep.
[ترجمه ترگمان]برای او مصنوعی است که باعث آرامش او می شود و او را آرام می کند، اما او را به خواب نمیبره
[ترجمه گوگل]برای او، پروتئین پروژسترون را در سیستم خود آزاد می کند، آرامش می دهد، اما او را به خواب نمی برد
[ترجمه گوگل]برای او، پروتئین پروژسترون را در سیستم خود آزاد می کند، آرامش می دهد، اما او را به خواب نمی برد
4. Early in the cycle, when progesterone levels are low, women generally get less deep, restorative sleep.
[ترجمه ترگمان]در اوایل این دوره زمانی که سطح پروژسترون کم است، زنان عموما به خواب عمیق و ترمیمی دچار می شوند
[ترجمه گوگل]در اوایل دوره زمانی که سطح پروژسترون پایین است، زنان به طور کلی عمیق تر و خواب ترمیم می کنند
[ترجمه گوگل]در اوایل دوره زمانی که سطح پروژسترون پایین است، زنان به طور کلی عمیق تر و خواب ترمیم می کنند
5. The FDA has approved Crinone for progesterone therapy.
[ترجمه ترگمان]سازمان غذا و دارو Crinone را برای پروژسترون تغذیه کرده است
[ترجمه گوگل]FDA Crinone را برای پروژسترون درمان تایید کرده است
[ترجمه گوگل]FDA Crinone را برای پروژسترون درمان تایید کرده است
6. Elevated progesterone levels mimic pregnancy and this delays ovulation, prevents fertilisation or stops implantation of the embryo in the womb.
[ترجمه ترگمان]در غیاب پروژسترون، بارداری و این تاخیر در مرحله تخمک گذاری از fertilisation fertilisation جلوگیری می کند و یا مانع از کاشت جنین در رحم می شود
[ترجمه گوگل]سطح پروژسترون بالا میرود و حاملگی را به تاخیر میاندازد، تخمک گذاری را متوقف می کند، مانع از لقاح می شود یا مانع از پیوند جنین در رحم می شود
[ترجمه گوگل]سطح پروژسترون بالا میرود و حاملگی را به تاخیر میاندازد، تخمک گذاری را متوقف می کند، مانع از لقاح می شود یا مانع از پیوند جنین در رحم می شود
7. As pregnancy progresses, the placenta secretes more progesterone which peaks midway into the third trimester and then levels off.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت بارداری، جفت شدگی بیشتر بوجود می آید که در طول سه ماهه سوم به اوج خود می رسد و بعد از آن شروع می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که بارداری پیشرفت می کند، جفت ترشح پروژسترون بیشتری را دارد که در نیمه راه به سه ماهه سوم می رسد و سپس از بین می رود
[ترجمه گوگل]همانطور که بارداری پیشرفت می کند، جفت ترشح پروژسترون بیشتری را دارد که در نیمه راه به سه ماهه سوم می رسد و سپس از بین می رود
8. A progestational hormone, C20H26O similar in effect to progesterone, used especially in oral contraceptives.
[ترجمه ترگمان]یک هورمون progestational، به ویژه در اثر پروژسترون، به خصوص در پیش گیری از بارداری شفاهی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هورمون پروژسترون، C20H26O شبیه به پروژسترون است، به ویژه در پیشگیری از قرص های خوراکی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هورمون پروژسترون، C20H26O شبیه به پروژسترون است، به ویژه در پیشگیری از قرص های خوراکی استفاده می شود
9. Conclusion Progesterone is neuroprotective on the hippocampal neurons of gerbil following transient forebrain ischemia.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری progesterone بر روی نورون های hippocampal of پس از ایسکمی گذرا forebrain neuroprotective قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پروژسترون عصب محافظ در نورونهای هیپوکامپ حیوان بعد از ایسکمی پیش مداوم مغز است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پروژسترون عصب محافظ در نورونهای هیپوکامپ حیوان بعد از ایسکمی پیش مداوم مغز است
10. If the egg is fertilized, the placenta produces progesterone, whose effects include preparing the mammary glands for lactation. Many forms of oral contraception use a synthetic progesterone.
[ترجمه ترگمان]اگر تخم بارور شود، جفت پروژسترون تغذیه می کند که اثرات آن شامل آماده کردن غدد پستان برای شیردهی می باشد بسیاری از اشکال جلوگیری از بارداری شفاهی از پروژسترون مصنوعی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]اگر تخم مرغ بارور شود، جفت تولید پروژسترون می کند که اثرات آن شامل آماده سازی غدد پستان برای شیردهی است بسیاری از فرمهای پیشگیری از بارداری از پروژسترون مصنوعی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]اگر تخم مرغ بارور شود، جفت تولید پروژسترون می کند که اثرات آن شامل آماده سازی غدد پستان برای شیردهی است بسیاری از فرمهای پیشگیری از بارداری از پروژسترون مصنوعی استفاده می کنند
11. Objective: To investigate the regulation of estradiol and progesterone on leukocyte and lymphocyte of peripheral blood in ovariectomized mice.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مقررات of و پروژسترون در leukocyte و فوران خون محیطی در موش های صحرایی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مقررات استرادیول و پروژسترون بر روی لکوسیت و لنفوسیت خون محیطی در موشهای تخمدان
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مقررات استرادیول و پروژسترون بر روی لکوسیت و لنفوسیت خون محیطی در موشهای تخمدان
12. Steroid hormone series: Progesterone, 16 - DPA, DHEA Plant extract: synephrine, Resveratrol, artemisinin and the derivatives of artemisinin.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]سری هورمون استروئید پروژسترون، 16 - DPA، DHEA عصاره گیاه سینافین، رزوراترول، آرتمیزینین و مشتقات آرتمیسینین
[ترجمه گوگل]سری هورمون استروئید پروژسترون، 16 - DPA، DHEA عصاره گیاه سینافین، رزوراترول، آرتمیزینین و مشتقات آرتمیسینین
13. All the sex hoymones, e . g. estrogens, progesterone, and testosterone, are steroids.
[ترجمه ترگمان] همه the سکس، ای ج estrogens، پروژسترون و تستسترون، استروئید هستن
[ترجمه گوگل]همه هیکل های جنسی، e g استروژن، پروژسترون و تستوسترون، استروئیدها هستند
[ترجمه گوگل]همه هیکل های جنسی، e g استروژن، پروژسترون و تستوسترون، استروئیدها هستند
14. Corticosterone, progesterone, estradiol a nd deoxycorticosterone showed no effects on the glycine uptake in spinal cord synaptosomes.
[ترجمه ترگمان]در همین اواخر در همین اواخر در اثر تحریک نسبت گلایسین در طناب نخاعی بیش از چهل و چهل و دو بار شاهد هیچ گونه تاثیری بر میزان جذب در ناحیه طناب نخاعی شرکت نداشته است
[ترجمه گوگل]کورتیکواسترون، پروژسترون، استرادیول و دگزیکس کورتیکواسترونی اثری بر جذب گلیسین در سیناپتوزوم نخاعی ندارند
[ترجمه گوگل]کورتیکواسترون، پروژسترون، استرادیول و دگزیکس کورتیکواسترونی اثری بر جذب گلیسین در سیناپتوزوم نخاعی ندارند
15. Women may respond to the unpleasant feelings associated with the peak progesterone levels by increasing their caffeine intake.
[ترجمه ترگمان]زنان ممکن است در واکنش به احساسات ناخوشایند مرتبط با غیاب پروژسترون، با افزایش مصرف کافئین خود واکنش نشان دهند
[ترجمه گوگل]زنان با افزایش مصرف کافئین می توانند به احساسات ناخوشایند مرتبط با میزان پک پروژسترون پاسخ دهند
[ترجمه گوگل]زنان با افزایش مصرف کافئین می توانند به احساسات ناخوشایند مرتبط با میزان پک پروژسترون پاسخ دهند
کلمات دیگر: