ضد رژیم
antireligion
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of religion.
پیشنهاد کاربران
ضد دین
در عرف عوام الناس چنین شخصی روشن فکر تلقی می شود.
کسانی که ضد دین هستند و با اعتقادات دینی و مذهبی سر جنگ دارندو آن را خرافه پرستی می پندارند
در عرف عوام الناس چنین شخصی روشن فکر تلقی می شود.
کسانی که ضد دین هستند و با اعتقادات دینی و مذهبی سر جنگ دارندو آن را خرافه پرستی می پندارند
کلمات دیگر: