• slightly, somewhat
sorta
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. They just sorta smiled knowingly and kept the name.
[ترجمه ترگمان]اونا فقط بهم لبخند زدند و اسم رو نگه داشتن
[ترجمه گوگل]آنها فقط آگاهانه لبخند زدند و نامشان را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]آنها فقط آگاهانه لبخند زدند و نامشان را حفظ کردند
2. Grandmas are sorta like extra moms-only they like you do more stuff.
[ترجمه ترگمان]Grandmas یه جورایی مامان های اضافی هستن - فقط اونا دوست دارن کارای بیشتری انجام بدی -
[ترجمه گوگل]مادربزرگ ها مانند مامان های اضافی مرتکب می شوند- فقط آنها دوست دارند شما چیزهای بیشتری را انجام دهید
[ترجمه گوگل]مادربزرگ ها مانند مامان های اضافی مرتکب می شوند- فقط آنها دوست دارند شما چیزهای بیشتری را انجام دهید
3. I've always sorta had a crush on here, but I didn't want to act, because I didn't know if she felt the same way or not.
[ترجمه ترگمان]من همیشه یک جورایی عاشق اینجا بودم، اما نمی خواستم عمل کنم، چون نمی دانستم که او هم چنین احساسی دارد یا نه
[ترجمه گوگل]من همیشه سارا در اینجا خرد شدم، اما نمی خواستم عمل کنم، چون نمی دانستم که آیا او احساس مشابهی دارد یا خیر
[ترجمه گوگل]من همیشه سارا در اینجا خرد شدم، اما نمی خواستم عمل کنم، چون نمی دانستم که آیا او احساس مشابهی دارد یا خیر
4. I'm sorta like Socrates in a Prada tee, he raps; You can't kick it, your pockets thinner than soccer tees.
[ترجمه ترگمان]او در ضربه به خود می گوید: من مانند سقراط در tee پرادا هستم؛ شما نمی توانید آن را شوت کنید، جیب تان کم تر از ضربه tee فوتبال است
[ترجمه گوگل]من مثل سقراط در جاده پرادا گم می شوم شما نمی توانید آن را بکشید، جیب های خود را نازک تر از تس فوتبال
[ترجمه گوگل]من مثل سقراط در جاده پرادا گم می شوم شما نمی توانید آن را بکشید، جیب های خود را نازک تر از تس فوتبال
5. Only Portland could kinda sorta slow him down, and it took three elite defenders -- Scottie Pippen, Rasheed Wallace and fellow giant Arvydas Sabonis.
[ترجمه ترگمان]فقط پورتلند می توانست او را کند کند، و این سه مدافعان ممتاز، اسکاتی پیپن، والاس پیپن و مرد غول پیکر Arvydas Sabonis را گرفت
[ترجمه گوگل]فقط پورتلند می توانست آن را کند کند، و سه مدافع نخبه - اسکات پیپن، رشید والاس و دیگر Arvydas Sabonis را گرفت
[ترجمه گوگل]فقط پورتلند می توانست آن را کند کند، و سه مدافع نخبه - اسکات پیپن، رشید والاس و دیگر Arvydas Sabonis را گرفت
6. “It's fun,” as one chili pepper expert wrote, “sorta like a night out to watch someone being burned at the stake.
[ترجمه ترگمان]یکی از متخصصان فلفل چیلی می نویسد: \"جالب است،\" sorta مثل یک شب بیرون تا کسی را ببیند که در خطر سوختن است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کارشناس فلفل قرمز چیپس 'سرگرم کننده است'، 'به نظر می رسد شب به تماشای کسی که در سهام سوخته است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کارشناس فلفل قرمز چیپس 'سرگرم کننده است'، 'به نظر می رسد شب به تماشای کسی که در سهام سوخته است
7. Maybe some sorta Meglev propulsion track could be fitted to a shuttle to launch from the moon.
[ترجمه ترگمان]شاید برخی از track propulsion Meglev برای پرتاب از ماه به شاتل مجهز شوند
[ترجمه گوگل]ممکن است برخی از مسیرهای پیشرفته Meglev می تواند به شاتل برای راه اندازی از ماه نصب شده است
[ترجمه گوگل]ممکن است برخی از مسیرهای پیشرفته Meglev می تواند به شاتل برای راه اندازی از ماه نصب شده است
8. Grandmas are sorta like extra moms f.
[ترجمه ترگمان]grandmas شبیه مادران اضافی f هستند
[ترجمه گوگل]مادربزرگ ها مانند مادران فوق العاده هستند
[ترجمه گوگل]مادربزرگ ها مانند مادران فوق العاده هستند
9. Then again, we did sorta do the same thing to them, over in their country.
[ترجمه ترگمان]و باز هم، ما هم ون کاری رو با اونا انجام دادیم، تمام کشور
[ترجمه گوگل]سپس دوباره، ما مرتکب شدیم آنها را همان کارهایی را که در کشورشان انجام می دادیم انجام دهیم
[ترجمه گوگل]سپس دوباره، ما مرتکب شدیم آنها را همان کارهایی را که در کشورشان انجام می دادیم انجام دهیم
10. Each increment adds more software - sorta like adding bricks to a wall.
[ترجمه ترگمان]هر افزایش نرم افزار بیشتر شبیه افزودن آجر به یک دیوار اضافه می کند
[ترجمه گوگل]هر افزایشی نرم افزارهای بیشتری را اضافه می کند - sorta مانند افزودن آجر به دیوار
[ترجمه گوگل]هر افزایشی نرم افزارهای بیشتری را اضافه می کند - sorta مانند افزودن آجر به دیوار
11. Now I've got two marks sorta close to the middle.
[ترجمه ترگمان]حالا دو نشانه نزدیک به وسط دارم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من دو مارک sorta نزدیک به وسط
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من دو مارک sorta نزدیک به وسط
12. I wonder how long it took to wire up her hair like this and twist it all into shape. . . Sorta cool though in an artsy way.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه مدت طول کشید تا موهایش را مثل این به هم وصل کرد و همه چیز را به شکل عجیبی در آورد
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که چقدر طول می کشد تا موهایش را مانند این بپوشاند و آن را همه را به شکل تبدیل کند سرد، هر چند به شیوه هنری
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که چقدر طول می کشد تا موهایش را مانند این بپوشاند و آن را همه را به شکل تبدیل کند سرد، هر چند به شیوه هنری
13. We're just sorta assessing where to go with the band.
[ترجمه ترگمان]ما فقط داریم ارزیابی می کنیم که باید با گروه کجا بریم
[ترجمه گوگل]ما فقط ارزیابی می کنیم که با گروه بمانیم
[ترجمه گوگل]ما فقط ارزیابی می کنیم که با گروه بمانیم
14. If asked in a flighty, "Valley girl" way, the students punctuated their answers with "like," "sorta" and "kinda. "
[ترجمه ترگمان]اگر از دختر flighty، \"دختر دره\" پرسیده شود، دانش آموزان پاسخ های خود را با \"sorta\" و \"kinda\" با هم قطع کردند
[ترجمه گوگل]اگر در یک مسیر پروازی 'دختر دره' خواسته شود، دانش آموزان پاسخ های خود را با 'مانند'، 'sorta' و 'kinda' واکنش نشان می دهند '
[ترجمه گوگل]اگر در یک مسیر پروازی 'دختر دره' خواسته شود، دانش آموزان پاسخ های خود را با 'مانند'، 'sorta' و 'kinda' واکنش نشان می دهند '
15. " I sorta, "You're kidding me.
[ترجمه ترگمان]یه جورایی \"باه ام شوخی می کنی\"
[ترجمه گوگل]'من sorta، شما تو شوخی می کنی
[ترجمه گوگل]'من sorta، شما تو شوخی می کنی
کلمات دیگر: