کلمه جو
صفحه اصلی

detent


معنی : گیره، شیطانک
معانی دیگر : (مکانیک) گیره، عایق، نگهدار

انگلیسی به فارسی

گیره، عایق، شیطانک


دندانه دار، شیطانک، گیره


انگلیسی به انگلیسی

• device that holds one object in a certain position relative to another object

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] نگهدارنده مکانیزمی در آلت کنترل چند وضعیتی ک آن را به طور محکم در هر وضعیت نگه می دارد . در نوع متداول آن گلوله ای فنری به کار رفته که با چرخش محور کنترل در یکی از حفره های متساوی الفاصله از یک صفحه می افتد.

مترادف و متضاد

گیره (اسم)
pin, bend, retainer, nip, becket, clamp, pincer, cleat, pawl, tach, tache, jaw, detent, dog, trigger, holdfast

شیطانک (اسم)
pawl, detent, devilkin

جملات نمونه

1. Set the tracking force dial to the zero detent position.
[ترجمه ترگمان]صفحه ردیابی نیروی ردیابی را روی موقعیت صفر detent تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]تنظیم شمارش نیروی ردیابی را به موقعیت محوری صفر تنظیم کنید

2. The mechanical detent with 100 positions per revolution permits precise and exact control of movement.
[ترجمه ترگمان]The مکانیکی با ۱۰۰ موقعیت در هر انقلاب، اجازه دقیق و دقیق جنبش را می دهد
[ترجمه گوگل]دنده مکانیکی با 100 موقعیت در هر انقلاب امکان کنترل دقت و دقیق حرکت را فراهم می کند

3. The detent force only due to the slot effect was analyzed by finite element method.
[ترجمه ترگمان]نیروی detent تن ها به علت اثر شکاف با روش اجزای محدود آنالیز شد
[ترجمه گوگل]نیروی محرک تنها با توجه به اثر اسلات توسط روش المان محدود شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

4. For reducing detent force of permanent magnet linear synchronous motors(PMLSM) resulting from slot effect and end effect.
[ترجمه ترگمان]برای کاهش نیروی detent موتورهای سنکرون آهنربای دائم خطی (PMLSM)ناشی از اثر شیار و اثر انت هایی آن
[ترجمه گوگل]برای کاهش نیروی مجاز آهنربا ثابت مغناطیسی خطی (PMLSM) که منجر به اثر اسلات و اثر پایان می شود

5. A controllable railway vehicle detent is used to stop sliding vehicles in railway station.
[ترجمه ترگمان]از یک وسیله نقلیه راه آهن قابل کنترل جهت توقف وسایل نقلیه در ایستگاه راه آهن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از کشیدن وسایل نقلیه در ایستگاه راه آهن، یک قطار راه آهن قابل کنترل استفاده می شود

6. General detent. Engaged or disengaged can be specified.
[ترجمه ترگمان]ژنرال detent زمان درگیر یا درگیر را می توان تعیین کرد
[ترجمه گوگل]نمای کلی مشغول و یا غیر فعال می تواند مشخص شود

7. Aldrin: OK. Engine stop. ACA out of Detent.
[ترجمه ترگمان] باشه موتور ماشین خاموش شد ACA از detent خارج شد
[ترجمه گوگل]آلدرین: خوب توقف موتور ACA خارج از پرونده

8. To achieve this, at least one detent lock comprising a lock that engages in a positive fit and has a limited retaining force is located between a drive element of the drive and the pivot plate.
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به این هدف، حداقل یک قفل detent متشکل از یک قفل است که درگیر یک تناسب مثبت است و دارای نیروی حفاظتی محدود است که بین یک عامل محرک درایو و صفحه محوری قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به این هدف، حداقل یک قفل مجهز به قفل که شامل یک قفل است که در یک جا مناسب قرار می گیرد و یک نیروی نگهدارنده محدود دارد، بین یک عنصر درایو درایو و صفحه محور قرار دارد


کلمات دیگر: