کلمه جو
صفحه اصلی

electric charge

انگلیسی به فارسی

شارژ الکتریکی


انگلیسی به انگلیسی

• electrical state of a substance (negatively charged, positively charged)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بار الکتریکی - بار برقی
[برق و الکترونیک] بار الکتریکی
[ریاضیات] بار الکتریکی

جملات نمونه

1. Certain things, such as electric charge, bank balances, or dates are quantified by numbers of this kind.
[ترجمه ترگمان]چیزهای مشخصی مثل بار الکتریکی، ترازهای بانکی، و یا تاریخ های معین توسط اعداد این نوع مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی چیزها مانند شارژ برق، توازن بانک، یا تاریخ، از تعداد این نوع از مقدار آن محاسبه می شود

2. Molecular vibrations therefore lead to oscillations of electric charge, with frequencies governed by the normal vibration frequencies of the system.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ارتعاشات مولکولی به نوسانات بار الکتریکی منجر می شود، با فرکانس های تحت کنترل فرکانس های طبیعی ارتعاش سیستم
[ترجمه گوگل]بنابراین ارتعاشات مولکولی منجر به نوسان بار الکتریکی می شود، و فرکانس ها توسط فرکانس های ارتعاش نرمال سیستم تنظیم می شود

3. Water molecules carry an electric charge and tend to stick to one another.
[ترجمه ترگمان]مولکول های آب بار الکتریکی را حمل می کنند و تمایل دارند که به هم بچسبند
[ترجمه گوگل]مولکول های آب بار الکتریکی را حمل می کنند و تمایل دارند به یکدیگر متصل شوند

4. Ah, yes: Maxwell showed that oscillating an electric charge is just the mechanism that causes light waves to be produced.
[ترجمه ترگمان]آه، بله: ماکسول نشان داد که نوسان بار الکتریکی تنها مکانیسمی است که باعث می شود امواج نوری تولید شوند
[ترجمه گوگل]آه بله: ماکسول نشان داد که نوسان شارژ الکتریکی فقط مکانیسم است که موجب تولید امواج نور می شود

5. However, there are two kinds of electric charge, positive and negative.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دو نوع بار الکتریکی مثبت و منفی وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این وجود، دو نوع شارژ الکتریکی، مثبت و منفی وجود دارد

6. Ethanol molecules also carry a small electric charge that is crucial to its behavior in the body.
[ترجمه ترگمان]مولکول های اتانول همچنین بار الکتریکی کوچکی را حمل می کنند که برای رفتار آن در بدن ضروری است
[ترجمه گوگل]مولکول های اتانول همچنین دارای یک بار الکتریکی کوچک است که برای رفتار آن در بدن حیاتی است

7. Since ions carry electric charge, the flow changes the electrical environment inside a cell.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یون ها بار الکتریکی را حمل می کنند، جریان در داخل یک سلول تغییر می کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که یون ها بار الکتریکی را حمل می کنند، جریان محیط محیط الکتریکی داخل سلول را تغییر می دهد

8. Others that can generate an electric charge.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر که می توانند بار الکتریکی تولید کنند
[ترجمه گوگل]دیگران می توانند یک بار الکتریکی ایجاد کنند

9. The study of characteristics of electric charge for charged dust particles by the Millikan testing method is introduced.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ویژگی های بار الکتریکی برای ذرات گرد و غبار ناشی از روش تست Millikan معرفی شده است
[ترجمه گوگل]مطالعه ویژگی های بار الکتریکی برای ذرات گرد و غبار با استفاده از روش آزمایش Millikan معرفی شده است

10. Alas, a free electron carries an electric charge.
[ترجمه ترگمان]افسوس که یک الکترون آزاد حامل بار الکتریکی است
[ترجمه گوگل]افسوس، یک الکترون آزاد، بار الکتریکی را حمل می کند

11. To understand these electric charge time is 3 - 4 hours.
[ترجمه ترگمان]برای درک این بار بار الکتریکی ۴ تا ۴ ساعت است
[ترجمه گوگل]برای درک این زمان بار الکتریکی 3 تا 4 ساعت است

12. They have no electric charge and are completely unaffected by electromagnetic or strong interaction forces.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ بار الکتریکی ندارند و به طور کامل توسط نیروهای برهمکنش قوی یا قوی تحت تاثیر قرار نمی گیرند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ بار الکتریکی ندارند و به طور کامل توسط نیروهای متقابل الکترومغناطیسی یا نیروی قوی تحت تاثیر قرار نمی گیرند

13. Same electric charge mutual repulsion, and opposite electric charge attract.
[ترجمه ترگمان]این بار الکتریکی مشابه دفع الکتریکی است و بار الکتریکی مخالف آن ها را جذب می کند
[ترجمه گوگل]شارژ الکتریکی یکسان از بین بردن متقابل و بر خلاف بار الکتریکی جذب می شود

14. A collector or emitter of electric charge or of electric - charge carriers, as in semiconducting device.
[ترجمه ترگمان]یک جمع کننده یا ساطع کننده بار الکتریکی یا حامل بار الکتریکی، همان طور که در دستگاه نیمه رسانا است
[ترجمه گوگل]یک گردآورنده یا فرستنده شارژ الکتریکی یا بار الکتریکی، مانند دستگاه نیمه هادی

پیشنهاد کاربران

electric charge ( فیزیک )
واژه مصوب: بار الکتریکی
تعریف: یکی از خواص ذاتی ماده که پدیده‏های الکتریکی و مغناطیسی را به وجود می‏آورد|||متـ . بار 4


کلمات دیگر: