کلمه جو
صفحه اصلی

diathermy


معنی : معالجه بوسیله حرارت
معانی دیگر : (پزشکی) گرمادرمانی (ایجاد گرما در زیر پوست از طرق مختلف مثلا با برق)

انگلیسی به فارسی

معالجه به‌وسیله‌ی حرارت


دیترمای، معالجه بوسیله حرارت


انگلیسی به انگلیسی

• treatment of diseased tissue using heat

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] گرما درمانی کاربرد انرژی « آر اف» در مسائل درمانی و تولید گرما در بخشهایی از بدن.
[بهداشت] گرمادرمانی

مترادف و متضاد

معالجه بوسیله حرارت (اسم)
diathermy

جملات نمونه

1. I performed 39 procedures without diathermy, and contamination occurred in four.
[ترجمه ترگمان]من ۳۹ فرآیند را بدون diathermy انجام دادم، و آلودگی در چهار مورد رخ داد
[ترجمه گوگل]من انجام دادم 39 روش بدون diathermy، و آلودگی رخ داده است در چهار

2. Pain; Soft tissue; Diathermy; Silver needle; Treatment outcome.
[ترجمه ترگمان]درد، بافت نرم؛ سوزن ریز؛ پیامد درمانی
[ترجمه گوگل]درد؛ بافت نرم؛ دیترمای؛ سوزن نقره ای نتیجه درمان

3. Objective To assess the efficacy of silver-needle diathermy for cervical syndrome (CS) so as to find an effective therapy for this condition.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی of سوزنی نقره برای سندرم گردنی (CS)به طوری که یک روش درمانی موثر برای این شرایط پیدا کند
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی سندرم نقره سوزن سندرم سرویکس (CS) به منظور تعیین درمان مؤثر برای این بیماری است

4. Cryopeaxy, diathermy and repeat operation can render the formation of the PVR.
[ترجمه ترگمان]عملیات تکرار شونده، تکرار شونده و تکرار می تواند شکل گیری of را انجام دهد
[ترجمه گوگل]عملیات Cryopeaxy، diathermy و تکرار می تواند تشکیل PVR را ایجاد کند

5. Result The effectual rate with diathermy of ultra intermediate frequency is 8%.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نرخ موثر با diathermy از فرکانس فوق میانی برابر با ۸ % است
[ترجمه گوگل]نتیجه میزان موثر با diathermy فرکانس فوقانی 8٪ است

6. Medium frequency transformer quenching is used for workpiece diathermy, quenching, annealing, brazing, etc.
[ترجمه ترگمان]جداسازی transformer فرکانس متوسط برای کار diathermy، quenching، تابکاری، brazing و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]خنک کننده ترانسفورماتور با فرکانس متوسط ​​برای قطعه قطعه قطعه قطعه ای استفاده می شود، رطوبت، آنیل، لحیم کاری و غیره

7. Ultrasound diathermy and laser irradiation were used to help improve masticatory movement.
[ترجمه ترگمان]امواج فراصوت و تابش لیزری برای کمک به بهبود حرکت masticatory به کار می رفتند
[ترجمه گوگل]برای کمک به بهبود حرکت جراحی، از روش التراسونیک دیاترمه و تابش لیزر استفاده شد

8. Diathermy equipment is ordinarily made up of lF power supply, thermoelectric capacitors, inductive furnace body, starting or electric material-moving device and etc.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات Diathermy معمولا از تامین برق lF، خازن thermoelectric، بدنه کوره القایی، راه اندازی یا دستگاه های الکتریکی - متحرک و غیره ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]تجهیزات Diathermy معمولا از منبع تغذیه LF، خازن های ترموالکتریک، کوره القایی، دستگاه شروع یا مواد الکتریکی و غیره ساخته شده اند

9. Cervical spondylosis; Diathermy; Silver needle; Treatment outcome.
[ترجمه ترگمان]\"spondylosis Cervical\"، \"Diathermy\"، \"سوزن نقره ای\"، نتیجه درمان
[ترجمه گوگل]اسپوندیلوز گردنی؛ دیترمای؛ سوزن نقره ای نتیجه درمان

10. Silverneedle diathermy is a relatively ideal therapy for patients with pain of extraspinal soft tissue.
[ترجمه ترگمان]Silverneedle diathermy یک روش درمانی نسبتا ایده آل برای بیماران مبتلا به درد بافت نرم extraspinal است
[ترجمه گوگل]Diathermy Silverneedle یک درمان نسبتا مناسبی برای بیماران مبتلا به درد بافت نرم نرم است

11. Diathermy may be proscribed for arthritis, bursitis, and other conditions requiring heat treatment.
[ترجمه ترگمان]Diathermy ممکن است برای آرتروز، bursitis و شرایط دیگر که نیاز به درمان گرما دارند، ممنوع شود
[ترجمه گوگل]Diathermy ممکن است برای آرتریت، بورسیت و سایر شرایطی که نیاز به درمان گرمائی دارند ممنوع شود

12. During the operation the skin needs to be protected against diathermy burns.
[ترجمه ترگمان]در طی این عملیات، پوست باید در برابر سوختگی diathermy محافظت شود
[ترجمه گوگل]در طول عمل، پوست باید در برابر سوزش دیاترمی محافظت شود

13. Objective To investigate the therapeutic effect of ultrashort wave diathermy on neuropathic pain through a experimental model simulating lumbar disc herniation in rabbit.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق تاثیر درمانی of موج بر روی درد neuropathic از طریق مدل تجربی شبیه سازی دیسک کمری در خرگوش است
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی نوروتراپی بر روی درد نوروپاتیک با استفاده از یک مدل تجربی شبیه سازی فتق دیسک کمری در خرگوش

14. Objective To evaluate the therapeutic effect of traction plus microwave diathermy on patient with lumbar intervertebral disc herniation and compare that treated with traction alone.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر درمانی به علاوه diathermy مایکروویو بر روی بیمار با دیسک intervertebral کمری و مقایسه آن با کشش تنها با اصطکاک مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر درمانی کششی و مایکروویو در بیماران مبتلا به فتق دیسک بینی مهره ای کمری و مقایسه آن با درمان با کشش تنها


کلمات دیگر: