کلمه جو
صفحه اصلی

dial tone


(تلفن) بوق آزاد (صدایی که نشان می دهد خط آزاد است) (در مقابل busy signal یا بوق اشغال)

انگلیسی به فارسی

(تلفن) بوق آزاد (صدایی که نشان می‌دهد خط آزاد است) (در مقابل busy signal یا بوق اشغال)


انگلیسی به انگلیسی

• tone on a telephone receiver indicating that the system is ready for dialing
a dial tone is the same as a dialling tone; used in american english.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] بوق آزاد صدای بوق مانند در تلفن شماره ای که نشان می دهد سیستم آماده ی شماره گیری است.

جملات نمونه

1. An old Bakelite telephone responds with a crackling dial tone.
[ترجمه ترگمان]یک تلفن قدیمی با صدای ترق و تروق به او جواب می دهد
[ترجمه گوگل]یک تلفن قدیمی باکلیات با یک شماره گیری مجدد با صدای تیک زدن پاسخ می دهد

2. He lifted it carefully and got no dial tone then saw the plungers were taped down.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط آن را بلند کرد و تماس نگرفت و بعد دید که plungers را بستند
[ترجمه گوگل]او را با دقت بالا برداشت و هیچ شماره گیری نمیکرد و سپس پینجونگها را پایین انداخت

3. You should be able to feel the dial tone burr.
[ترجمه ترگمان]تو باید بتونی صدای بوق تلفن رو احساس کنی
[ترجمه گوگل]شما باید قادر به احساس ترس از شماره گیری باشد

4. You should have heard a dial tone, a ringing sound, then burbling tones.
[ترجمه ترگمان]باید صدای بوق و صدای زنگ را شنیده باشی
[ترجمه گوگل]شما باید یک صدای زنگ، صدای زنگ و سپس صدای زنگ زده را شنید

5. Dial tone not detected: Is your phone line plugged in?
[ترجمه ترگمان]صدای شماره گیری تشخیص داده نشد: خط تلفن شما به شما متصل شده است؟
[ترجمه گوگل]تن زنگ شناسایی نشده است: آیا خط تلفن شما وصل شده است؟

6. The line finder hooked the subscriber to a "dial tone" bank to show that it was ready.
[ترجمه ترگمان]یابنده این خط، مشترک را به بانک \"صدا dial\" متصل می کند تا نشان دهد که آماده است
[ترجمه گوگل]یابنده خط مشترک را به یک 'زنگ شماره' متصل کرد تا نشان دهد که آماده است

7. When you hear the dial tone, dail the number.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای بوق تلفن را می شنوی، شماره را بگیر
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای شماره گیری را می شنوید، شماره آن را پر کنید

8. He tests a phone line for a dial tone.
[ترجمه ترگمان]گوشی تلفن را روی خط تلفن آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]او یک خط تلفن را برای یک شماره گیری تلفنی آزمایش می کند

9. I can't get a dial tone.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم صدای بوق تلفن را بشنوم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک شماره گیری کنم

10. There is no dial tone.
[ترجمه ترگمان]هیچ تماس تلفنی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ شماره گیری وجود ندارد

11. We got an error message, indicating there was no dial tone.
[ترجمه ترگمان]ما یه پیام اشتباه دریافت کردیم که نشون میده هیچ تماسی نبوده
[ترجمه گوگل]ما یک پیغام خطا دریافت کردیم، نشان داد که شماره شماره گیری وجود ندارد

12. There was a click, but she stood listening to the dial tone, steadied by its urgent drone.
[ترجمه ترگمان]صدای کلیک بلند شد، اما ایستاد و به صدای بوق تلفن گوش داد و با استفاده از هواپیمای بدون وقفه تعادلش را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]یک کلیک وجود دارد، اما او ایستاده بود گوش دادن به شماره گیری، که توسط هواپیماهای بدون سرنشین آن ثابت شده است

13. Previous years were ok once you got the sought after dial tone.
[ترجمه ترگمان]وقتی بعد از تماس با لحن تماس گرفتی، سال ها حالت خوب بود
[ترجمه گوگل]سالهای پیش بود که یک بار پس از شماره گیری از شماره شماره گیری شدید

14. When he tried to call again, he could no longer get a dial tone.
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کرد دوباره تماس بگیرد، دیگر نمی توانست صدای بوق تلفن را بشنود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او سعی کرد مجددا تماس بگیرد، او دیگر نمیتواند شماره گیری کند

پیشنهاد کاربران

بوق آزاد در تلفن
# engaged or busy tone



کلمات دیگر: