کلمه جو
صفحه اصلی

causal


معنی : سببی، علتی، مبنی بر سبب، بیان کننده علت
معانی دیگر : علی، انگیزی، انگیزانی، کیودی

انگلیسی به فارسی

علی، سببی، علتی، بیان‌کننده‌ی علت، مبنی بر سبب


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: causally (adv.)
(1) تعریف: being or involving a cause.
متضاد: consequential

- The police consider jealousy to be a causal factor in the crime.
[ترجمه ترگمان] پلیس حسادت را عامل سببی در این جرم تلقی می کند
[ترجمه گوگل] پلیس حسادت را به عنوان یک عامل علمی در جنایت مورد توجه قرار می دهد

(2) تعریف: pertaining to cause and effect.

- There appears to be a causal link between this incident and what occurred later.
[ترجمه ترگمان] به نظر می رسد که ارتباط علی بین این حادثه و آنچه بعدا رخ داد وجود دارد
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد یک رابطه علی بین این حادثه و وقایع بعد رخ داده است
- The two things are not unrelated; in fact, there is a causal relationship between them.
[ترجمه ترگمان] این دو موضوع بی ربط نیستند؛ در واقع یک رابطه علی بین آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل] دو چیز ارتباطی نیستند؛

• pertaining to a cause; pertaining to cause and effect
causal means connected by a relationship of cause and effect.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سببی، علی

مترادف و متضاد

سببی (صفت)
causal

علتی (صفت)
causal

مبنی بر سبب (صفت)
causal

بیان کننده علت (صفت)
causal

جملات نمونه

1. Don't overuse a causal connective like 'because'.
[ترجمه ترگمان]بیش از حد از یه رابط دیگه استفاده نکن، چون
[ترجمه گوگل]از یک رابطه علیت استفاده نکنید چون 'به خاطر'

2. The causal explanation must be that old age causes poverty, not that poverty causes people to be old.
[ترجمه ترگمان]توضیح علی باید این باشد که پیری موجب فقر می شود، نه اینکه فقر موجب شود که مردم پیر شوند
[ترجمه گوگل]توضیح علی باید این باشد که پیری باعث فقر می شود نه اینکه فقر باعث می شود مردم سالخورده شوند

3. Is there a causal relationship between violence on television and violent behaviour?
[ترجمه ترگمان]آیا رابطه علی بین خشونت در تلویزیون و رفتار خشونت آمیز وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا رابطه علی میان خشونت در تلویزیون و رفتار خشونت آمیز وجود دارد؟

4. The report failed to prove a causal link between violence on screen and in real life.
[ترجمه ترگمان]این گزارش نتوانست ارتباط علی بین خشونت بر روی صفحه و زندگی واقعی را اثبات کند
[ترجمه گوگل]این گزارش ثابت کرد که رابطه علی میان خشونت در صفحه نمایش و در زندگی واقعی اثبات شده است

5. He threaded several causal ideas into a charming essay.
[ترجمه ترگمان]او چندین ایده علی را به یک مقاله جذاب رساند
[ترجمه گوگل]او چندین ایده علی را به یک مقاله جذاب تبدیل کرد

6. Do all of what we take to be causal circumstances and causes precede their effects?
[ترجمه ترگمان]آیا تمام آنچه که ما می خواهیم به دلیل شرایط و علل و علل آن ها باشد، انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا همه چیزهایی را که ما می خواهیم به عنوان شرایطی علیه و علل پیش می آیند و اثرات آنها چیست؟

7. The idea that science does not involve causal connection also faces other difficulties, one of which can be given briefly.
[ترجمه ترگمان]این ایده که علم شامل ارتباط علی هم نمی شود با مشکلات دیگری مواجه است، که یکی از آن ها می تواند به طور خلاصه ارایه شود
[ترجمه گوگل]این ایده که علم اتصال علی را نیز شامل نمی شود، با مشکلات دیگری مواجه می شود، که یکی از آنها می تواند به طور خلاصه ارائه شود

8. Or does the causal level contain factors of another sort which do the real work?
[ترجمه ترگمان]یا آیا سطح علی شامل عواملی از نوع دیگری است که کار واقعی را انجام می دهد؟
[ترجمه گوگل]یا آیا سطح علی دارای عوامل دیگری است که کار واقعی را انجام می دهند؟

9. Such laws, although sometimes run together with causal laws, are best regarded as otherwise.
[ترجمه ترگمان]چنین قوانینی، اگر چه برخی اوقات با قوانین علی رقابت می کنند، در غیر این صورت به بهترین شکل در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]چنین قوانینی، هرچند گاهی اوقات همراه با قوانین علی مطرح می شود، به بهترین شکل در نظر گرفته می شود

10. Being female has a causal effect in two ways.
[ترجمه ترگمان]مونث بودن یک معلول علی به دو روش دارد
[ترجمه گوگل]زن بودن یک اثر علیت به دو صورت دارد

11. The causal direction hypothesis predicts that performance will be better on the causal task than on the temporal task.
[ترجمه ترگمان]فرضیه جهت علی پیش بینی می کند که عملکرد در کار علی بهتر از کار زمانی است
[ترجمه گوگل]فرضیه مسیر جهت پیش بینی می کند که عملکرد بر روی وظیفه علی بیشتر از کار وظیفه زمانی است

12. Cause, on the other hand, situates the causal agent prior to the event caused and so requires the to infinitive.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، از طرف دیگر، عامل علی را قبل از رویداد ایجاد کرده و بنابراین نیاز به infinitive دارد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، عامل ایجاد کننده عامل علی را قبل از رویداد ایجاد می کند و از این رو نیازمند به متضاد است

13. The orbital motion of the earth provided a causal explanation for why the planets appeared to meander across the sky.
[ترجمه ترگمان]حرکت مداری زمین توضیح علی را به این دلیل ارائه کرد که چرا سیارات به شکل مارپیچ در آسمان به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]حرکت مداری زمین، یک توضیح علیت برای اینکه چرا سیاره ها در سراسر آسمان ظاهر می شوند، ارائه داد

14. The cognitive model proposes a direct causal link: participation brings about enhanced information on goals, and so performance is improved.
[ترجمه ترگمان]مدل شناختی یک ارتباط علی مستقیم را پیشنهاد می کند: مشارکت اطلاعات بیشتری را در مورد اهداف به ارمغان می آورد و بنابراین عملکرد بهبود می یابد
[ترجمه گوگل]مدل شناختی پیشنهاد می دهد که مشارکت پیوندهای مستقیم علمی، اطلاعات بیشتری را در مورد اهداف به ارمغان می آورد و بنابراین عملکرد بهبود می یابد

پیشنهاد کاربران

علی . علت وجودی . دلیل بنیادین . عامل اصلی . علت انگیزشی . علت سببی . درادبیات عرفانی CausalWorld به معنی جهان علی است. طبقه ای ازطبقات آفرینش که علت وجودی تمام مفاهیم مادی و عامل بنیادین وقایع تمام جهانهای فیزیکی درآنجا نهفته است. جهان علتهای بنیادین.

برهان وجودی . علت انگیزشی. و دربرخی جملات نیزبه معنی استدلالی بکار رفته است.

علت و معلولی
( یعنی یکی باعث ایجاد دیگری شود )

Now ، what's the causal relationship, if
? anything, between these phenotypes
حالا، رابطه علت و معلولی بین دو فنوتیپ اگرهست، کدام است؟

تصادفی، اتفاقی، پیش بینی نشده، غیرمنتظره، موقتی، سطحی، سهل انگار، آسوده ، غیررسمی، حادثه

پدیدآورنده


کلمات دیگر: