کلمه جو
صفحه اصلی

rope in


1- با کمند گرفتن 2- (خودمانی) با شیره مالی یا حیله به کاری واداشتن

انگلیسی به فارسی

طناب در


جملات نمونه

1. He cut desperately at the rope in an attempt to free his foot.
[ترجمه ترگمان]با ناامیدی به طناب چنگ زد تا پایش را آزاد کند
[ترجمه گوگل]او به شدت در طناب به تلاش برای آزاد کردن پا خود را قطع کرد

2. Don't whirl the rope in the room.
[ترجمه ترگمان]طناب را به داخل اتاق پرت نکن
[ترجمه گوگل]طناب را در اتاق نزنید

3. She cut at the rope in an attempt to free herself.
[ترجمه ترگمان]طناب را پاره کرد تا خودش را آزاد کند
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای آزاد کردن خود در طناب بریده است

4. He held the rope in his teeth as he climbed the tree.
[ترجمه ترگمان]همچنان که از درخت بالا می رفت طناب را به دندان گرفته بود
[ترجمه گوگل]او طناب را در دندانهایش نگه داشت، وقتی که درخت را برداشت

5. I whipped at them with a rope in fury.
[ترجمه ترگمان]با یک طناب از خشم به آن ها ضربه زدم
[ترجمه گوگل]من آنها را با طناب خشمگین کردم

6. A good hour later, following numerous entanglements of rope in a tree, we arrived safely back to earth.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت بعد، پس از پیچیدگی های متعدد طناب در یک درخت، به سلامت به زمین بازگشتیم
[ترجمه گوگل]یک ساعت خوب بعد از درگیری های متعدد طناب درختی، ما با خیال راحت به زمین بازگشتیم

7. She found some rope in the corner tossed it over a beam, and made a noose in the other end.
[ترجمه ترگمان]یک طناب را در گوشه اتاق یافت که آن را بالای یک تیر انداخته بود و در آن سوی طناب حلقه کرد
[ترجمه گوگل]او یک طناب را در گوشه یافت و آن را روی پرتو پرتاب کرد و در انتهای دیگر یک شعاع ایجاد کرد

8. Hold one end of the rope in your hand and let the other end hang down.
[ترجمه ترگمان]یک سر طناب را در دست خود نگاه دارید و اجازه دهید انتهای دیگر آویزان شود
[ترجمه گوگل]یک دست طناب را در دست خود نگه دارید و انتهای دیگر را ببندید

9. She was found hanged by a rope in the garage of their home.
[ترجمه ترگمان]یک طناب در گاراژ خانه آن ها به دار آویخته شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط طناب در گاراژ خانه خود به دار آویخته شد

10. He never appeared on stage without a rope in his hand and chewing gum in his mouth.
[ترجمه ترگمان]او هرگز روی صحنه ظاهر نشد، بدون طناب روی دستش و آدامس را در دهانش می جوید
[ترجمه گوگل]او هرگز در یک صحنه بدون طناب در دست و آدامس در دهانش ظاهر نشد

11. How to tie it 1 Fold the rope in half so that there's a loop in the middle.
[ترجمه ترگمان]چگونه آن را ۱ تا نیم گره کنید تا یک حلقه در وسط وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]چطور آن را کرایه کنید 1 طناب را به نصف بچرخانید تا حلقه در وسط وجود داشته باشد

12. When taking diagonal falls, pay attention to the rope in relation to your feet.
[ترجمه ترگمان]هنگام گرفتن مورب، توجه خود را نسبت به طناب در رابطه با پاهای خود جلب کنید
[ترجمه گوگل]در هنگام سقوط قطر، توجه به طناب را نسبت به پای خود جلب کنید

13. He was found hanged by a rope in the garage of his home.
[ترجمه ترگمان]با طنابی که در گاراژ خانه او بود به دار آویخته شد
[ترجمه گوگل]او توسط طناب در گاراژ خانه اش آواره شده بود

14. The causes for partial failure to the rope in reeving system of ship unloader are analysed.
[ترجمه ترگمان]دلایل شکست نسبی طناب در سیستم reeving کشتی unloader تحلیل می شوند
[ترجمه گوگل]علل شکست ناپذیری در طناب در سیستم راننده ناوشکن کشتی تجزیه و تحلیل می شود

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

پیشنهاد کاربران

به کمک گرفتن

درگیر کردن
to force or persuade someone to join a group or become involved in something .


کلمات دیگر: