از بالا به پایین
top down
از بالا به پایین
انگلیسی به فارسی
از بالا به پایین
انگلیسی به انگلیسی
• if someone has a top-down approach to a problem, they try to solve it by allowing people in authority to make all the decisions rather than the people who are actually affected by the problem.
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] بالا به پایین
[ریاضیات] بالا به پایین
[ریاضیات] بالا به پایین
جملات نمونه
1. Some, used to a more old-fashioned top down managerial style are cynical about such an approach.
[ترجمه علی اکبر منصوری] برخی از کسانی که به یک شیوه مدیریتی از بالا به پایین قدیمی تر عادت کرده اند، نسبت به یک همچین رویکردی بدبین هستند.
[ترجمه محدثه] مدیریت یک زمان یا هر چیز دیگر
[ترجمه ترگمان]برخی از این سبک مدیریتی که به سبک قدیم مد نظر قرار گرفته اند، نسبت به این رویکرد بدبین هستند[ترجمه گوگل]بعضی از آنها، به شیوه ای مدرن تر از پایین به سبک مدیریتی، در مورد چنین رویکردی غریزی هستند
2. Authority is top down, and utilizes formal communication channels, usually vertical, and well-defined policies and procedures.
[ترجمه علی اکبر منصوری] اقتدار بصورت سلسله مراتبی ( از بالا به پایین ) میباشد و از کانال های ارتباطی رسمی که معمولا بصورت عمودی هستند و سیاست ها و رویه های کاملا مشخص بهره میگیرد.
[ترجمه ترگمان]قدرت بالا پایین است و از کانال های ارتباطی رسمی، معمولا عمودی، و رویه ها و رویه های تعریف شده استفاده می کند[ترجمه گوگل]اقتدار بالا به پایین است و از کانال های ارتباطی رسمی، معمولا عمودی و سیاست ها و رویه های تعریف شده استفاده می کند
3. The measurement development process proceeded from the top down.
[ترجمه ترگمان]فرآیند توسعه اندازه گیری از بالا به پایین ادامه یافت
[ترجمه گوگل]روند توسعه اندازه گیری از بالا به پایین انجام شد
[ترجمه گوگل]روند توسعه اندازه گیری از بالا به پایین انجام شد
4. Managing from the top down, we operate with full legitimacy.
[ترجمه ترگمان]مدیریت از بالا به پایین، با مشروعیت کامل عمل می کنیم
[ترجمه گوگل]مدیریت از بالا به پایین، ما با مشروعیت کامل عمل می کنیم
[ترجمه گوگل]مدیریت از بالا به پایین، ما با مشروعیت کامل عمل می کنیم
5. Its lengthways section from from the top down are non-magnetizer material board, winding covered by copper film and non- magnetizer basis material covered by copper film.
[ترجمه ترگمان]بخش lengthways آن از بالا به پایین صفحه مادی غیر - و پوشیده از جنس مس و مواد پایه غیر - است که توسط فیلم مسی پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]بخش طولی آن از بالا به پایین، مواد غیر مگنتیتس تخته، پیچ و تاب و تحت پوشش فیلم مس و مواد غیر مغناطیسی تحت پوشش فیلم مس
[ترجمه گوگل]بخش طولی آن از بالا به پایین، مواد غیر مگنتیتس تخته، پیچ و تاب و تحت پوشش فیلم مس و مواد غیر مغناطیسی تحت پوشش فیلم مس
6. The Fund Portfolio Investment Strategy -- Top Down or Bottom Up?
[ترجمه ترگمان]استراتژی سرمایه گذاری پورتفولیوی پروژه - - بالا یا پایین؟
[ترجمه گوگل]استراتژی سرمایه گذاری صندوق نمونه کارها - بالا به پایین یا پایین به بالا؟
[ترجمه گوگل]استراتژی سرمایه گذاری صندوق نمونه کارها - بالا به پایین یا پایین به بالا؟
7. Bear market is usually defined as from the top down at least 20 %.
[ترجمه ترگمان]بازار خرس معمولا از بالا به حداقل ۲۰ % تعریف می شود
[ترجمه گوگل]بازار خرس معمولا از بالا به پایین حداقل 20٪ تعریف می شود
[ترجمه گوگل]بازار خرس معمولا از بالا به پایین حداقل 20٪ تعریف می شود
8. The simulation system, which is established from the top down, contains input, simulation and output sub - system.
[ترجمه ترگمان]سیستم شبیه سازی، که از بالا به پایین ایجاد می شود، شامل ورودی، شبیه سازی و زیرسیستم خروجی می باشد
[ترجمه گوگل]سیستم شبیه سازی، که از بالا به پایین ایجاد شده، شامل ورودی، شبیه سازی و زیر سیستم خروجی است
[ترجمه گوگل]سیستم شبیه سازی، که از بالا به پایین ایجاد شده، شامل ورودی، شبیه سازی و زیر سیستم خروجی است
9. We're less interested in the top down market sizing and more focused on your Total Addressable Market (TAM).
[ترجمه ترگمان]ما کم تر به اندازه سطح پایین بازار علاقه مند هستیم و بیشتر بر روی کل بازار Addressable (TAM)تمرکز کردیم
[ترجمه گوگل]ما کمتر علاقه مند به اندازه گیری از بالا به پایین بازار و بیشتر متمرکز در بازار توزیع مخاطره (TAM) شما است
[ترجمه گوگل]ما کمتر علاقه مند به اندازه گیری از بالا به پایین بازار و بیشتر متمرکز در بازار توزیع مخاطره (TAM) شما است
10. Okay. Let's work from the top down.
[ترجمه ترگمان] باشه بیا از بالا کار کنیم
[ترجمه گوگل]باشه بیایید از بالا به پایین کار کنیم
[ترجمه گوگل]باشه بیایید از بالا به پایین کار کنیم
11. The hardware designing is delaminated from the top down, and emphasizes the explanation of wireless module and video module.
[ترجمه ترگمان]طراحی سخت افزار از بالا به پایین کشیده می شود و بر توضیح مدول بی سیم و ماژول ویدئو تاکید می کند
[ترجمه گوگل]طراحی سخت افزار از بالا به پایین، و بر توضیح ماژول بی سیم و ماژول ویدئو تاکید دارد
[ترجمه گوگل]طراحی سخت افزار از بالا به پایین، و بر توضیح ماژول بی سیم و ماژول ویدئو تاکید دارد
12. The device is placed top down on the decapsulation head.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در بالای سر decapsulation قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]این دستگاه در بالای سر دگرسازا قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این دستگاه در بالای سر دگرسازا قرار گرفته است
13. I failed to realise for some considerable time the importance of commitment from the top down.
[ترجمه ترگمان]من موفق نشدم تا به طور قابل توجهی اهمیت تعهد از بالا را درک کنم
[ترجمه گوگل]من برای مدت زمان قابل توجهی اهمیت تعهد را از بالا به پایین متوجه نشدم
[ترجمه گوگل]من برای مدت زمان قابل توجهی اهمیت تعهد را از بالا به پایین متوجه نشدم
پیشنهاد کاربران
کل به جزء
1 - بالا به پایین، کنترل و هدایت شده در بالاترین سطح، سازمان دهی شده از بالا، سلسله مراتبی، سیستم مدیریتی یا دولتی که در آن فعالیت ها و سیاست ها از همان ابتدا در بالاترین سطح راه اندازی و آغاز بکار می شوند!
مثال:
‘Nearly a century later, though many details have changed, the same top - down system remains in place
تقریبا یک قرن بعد، با وجود اینکه بسیاری از جزئیات تغییر کرده اند، همان سیستم بالا به پایین، /سلسله مراتبی، /سازمان دهی از بالا، بجا می ماند!
2 - کل به جز، از کل به جزء رسیدن!
Top - down approach
رویکرد کل به جزء!
در کامپیوتر ) Top - down programming
برنامه نویسی بالا به پایین یا کل به جزء!
برنامه نویسی که در آن ابتدا طرح کلی برنامه نوشته شه و سپس اجزای طرح پر می شود!
3 - سقف کروکی اتومبیل را پایین آوردن!
Top - down driving on sunny days is very enjoyable
رانندگی با سقف باز در روزهای آفتابی خیلی لذت بخش است.
Top - down driving experience
تجربه رانندگی با سقف باز!
( اشاره به حالتی است که در آن سقف کروکی اتومبیل های کانورتیبل یا همان کروکی جمع می شود و این سقف که جنسش از پارچه، برزنت یا فلز هست در پشت صندلی های عقب ماشین پنهان می شود. و چون عملا سقفی بالای سر سرنشینان آن اتومبیل نیست و سقف به پایین آورده شده است به آن
top - down یا Open - top یا سقف باز میگویند. )
مثال:
‘Nearly a century later, though many details have changed, the same top - down system remains in place
تقریبا یک قرن بعد، با وجود اینکه بسیاری از جزئیات تغییر کرده اند، همان سیستم بالا به پایین، /سلسله مراتبی، /سازمان دهی از بالا، بجا می ماند!
2 - کل به جز، از کل به جزء رسیدن!
Top - down approach
رویکرد کل به جزء!
در کامپیوتر ) Top - down programming
برنامه نویسی بالا به پایین یا کل به جزء!
برنامه نویسی که در آن ابتدا طرح کلی برنامه نوشته شه و سپس اجزای طرح پر می شود!
3 - سقف کروکی اتومبیل را پایین آوردن!
Top - down driving on sunny days is very enjoyable
رانندگی با سقف باز در روزهای آفتابی خیلی لذت بخش است.
Top - down driving experience
تجربه رانندگی با سقف باز!
( اشاره به حالتی است که در آن سقف کروکی اتومبیل های کانورتیبل یا همان کروکی جمع می شود و این سقف که جنسش از پارچه، برزنت یا فلز هست در پشت صندلی های عقب ماشین پنهان می شود. و چون عملا سقفی بالای سر سرنشینان آن اتومبیل نیست و سقف به پایین آورده شده است به آن
top - down یا Open - top یا سقف باز میگویند. )
در سیاست کاربردش مدیریت از بالا به پایین است.
سلسله مراتبی
top - down system: نظام سلسله مراتبی
top - down system: نظام سلسله مراتبی
کلمات دیگر: