کلمه جو
صفحه اصلی

monopolization


معنی : انحصار طلبی، انحصار کردن
معانی دیگر : انحصار طلبی، انحصار کردن

انگلیسی به فارسی

انحصار طلبی، انحصار کردن


انگلیسی به انگلیسی

• state of being monopolized; process of gaining single ownership; exercising exclusive control of a commodity or service in a particular market (also monopolisation)

مترادف و متضاد

انحصار طلبی (اسم)
monopolization

انحصار کردن (اسم)
monopolization

جملات نمونه

1. Monopolization required imperialism and both were incompatible with the political democracy represented by Weimar.
[ترجمه ترگمان]monopolization به امپریالیسم نیاز داشت و هر دو ناسازگار با دموکراسی سیاسی نماینده وایمار بودند
[ترجمه گوگل]انحصار سازی نیاز به امپریالیسم داشت و هر دو با دموکراسی سیاسی نمایشی از وایمر ناسازگار بودند

2. Is monopolization in Liquor Market Reasonable?
[ترجمه ترگمان]monopolization در مشروب فروش بازار است؟
[ترجمه گوگل]آیا انحصار در بازار لیکور منطقی است؟

3. We can't hold thenegative attitude to monopolization.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم این رفتار را با monopolization حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم نگرش منفی را به انحصار نگه داریم

4. One is ism of country prosecution monopolization, criminal prosecution was taken charge by special organ.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها ism در زمینه پی گرد قانونی کشور است، تعقیب کیفری توسط ارگان مخصوص به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]یکی از موارد انحصار پیگرد قانونی کشور است و مجازات جنایی توسط ارگان خاصی اتخاذ شده است

5. Activity that concern monopolization and behave against anti - monopolization law and regulations.
[ترجمه ترگمان]فعالیت در زمینه انحصار و رفتار در برابر قانون و مقررات ضد انحصار
[ترجمه گوگل]فعالیت هایی که در مورد انحصار و مقابله با ضد انحصار کردن قوانین و مقررات رفتار می کنند

6. Monopolization of natural gas industry maybe has different meanings from the Viewpoints of economics.
[ترجمه ترگمان]monopolization صنعت گاز طبیعی شاید معانی متفاوتی از the اقتصاد دارد
[ترجمه گوگل]انحصار صنعت گاز طبیعی ممکن است از دیدگاههای اقتصادی معانی مختلفی داشته باشد

7. From the monopolization and competition, the large, medium and small enterprises have their own advantages in respect of roles they play in technical innovation.
[ترجمه ترگمان]از انحصار و رقابت، شرکت های بزرگ، متوسط و کوچک مزایای خود را در رابطه با نقش هایی که در نوآوری فنی ایفا می کنند، دارند
[ترجمه گوگل]از انحصار و رقابت، شرکت های بزرگ، متوسط ​​و کوچک مزایای خود را در رابطه با نقش آنها در نوآوری فنی دارند

8. Administrative intervention also results in harmful monopolization in some sectors that eliminates fair market competition.
[ترجمه ترگمان]مداخله اجرایی همچنین منجر به انحصارطلبی مضر در برخی از بخش ها می شود که رقابت بازار عادلانه را حذف می کند
[ترجمه گوگل]مداخله اداری همچنین منجر به انحصار مضر در برخی از بخش ها می شود که رقابت بازار منصفانه را از بین می برد

9. The Fed's influence comes about because of its monopolization of the creation of money.
[ترجمه ترگمان]نفوذ بانک مرکزی به دلیل انحصارطلبی در ایجاد پول به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]نفوذ فدرال به دلیل انحصار خود در ایجاد پول است

10. Patent law is based on protecting patentee's monopolization right thereby stimulate invention and creation, and provide legal support for us to use patent better.
[ترجمه ترگمان]قانون ثبت اختراع بر پایه حمایت از انحصار patentee و در نتیجه تحریک اختراع و ایجاد و ارائه حمایت قانونی از ما برای استفاده از حق ثبت اختراع است
[ترجمه گوگل]قانون ثبت اختراع مبتنی بر حفاظت حق انحصاری اختراع ثبت شده است و در نتیجه تحریک اختراع و ایجاد، و حمایت قانونی از ما برای استفاده از ثبت اختراع بهتر است

11. The Law of Tobacco Monopolization and The Law of Price are ordinary laws.
[ترجمه ترگمان]قانون مصرف دخانیات و قانون قیمت قوانین عادی هستند
[ترجمه گوگل]قانون انحصاری دخانیات و قانون قیمت قوانین عادی است

12. These enterprises are nationalization and monopolization, so many new methods have adopt in models.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها ملی سازی و انحصارطلبی هستند، به همین دلیل بسیاری از روش های جدید در مدل ها اتخاذ شده اند
[ترجمه گوگل]این شرکت ها ملی سازی و انحصار هستند، بسیاری از روش های جدید در مدل ها اتخاذ شده اند

13. And the academic monopolization resulted in the scarcity of the private law relief for self - governance.
[ترجمه ترگمان]و انحصار آکادمیک منجر به کمبود قانون خصوصی برای اداره خودمختاری شد
[ترجمه گوگل]و انحصار دانشگاهی منجر به کمبود کمک های خصوصی برای خودگردانی شد

14. The present monopolization system in cigarette industry reveals a very strong sense of planned economy.
[ترجمه ترگمان]سیستم انحصاری کنونی در صنعت سیگار یک حس قوی از اقتصاد برنامه ریزی شده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم انحصاری کنونی در صنعت سیگار نشانگر یک حس قوی از اقتصاد برنامه ریزی شده است

پیشنهاد کاربران

انحصاری کردن

انحصاری کردن
به انحصار درآوردن

انحصارسازی، انحصارگرایی، انحصاری شدگی

انحصار طلبی - تک قطبی بودن - خودشیفتگی - تک محوری


کلمات دیگر: